ویرگول
ورودثبت نام
مَهدی عَبدی
مَهدی عَبدیپژوهشگر حوزه استراتژی و در مسیر یادگیری ...
مَهدی عَبدی
مَهدی عَبدی
خواندن ۴ دقیقه·۳ ماه پیش

هوش مصنوعی و بازتعریف صنایع خدماتی مبتنی بر نیروی انسانی

نوین چدها، مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری خطرپذیر میفیلد (Mayfield) در سیلیکون ولی، معتقد است که هوش مصنوعی می‌تواند صنایعی مثل مشاوره (مانند مکنزی)، حقوق، و حسابداری را که در مجموع بازاری ۵ تریلیون دلاری دارند، متحول کند. او پیشبینی می‌کند که شرکت‌های «AI-first» (شرکت‌هایی که در هسته کسب‌وکار خود از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند) می‌توانند با حاشیه سود مشابه شرکت‌های نرم‌افزاری (۶۰-۷۰٪) فعالیت کنند، برخلاف مدل‌های سنتی که به نیروی انسانی وابسته‌اند و حاشیه سود کمتری (۳۰-۴۰٪) دارند.

چرا هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد؟

اتوماسیون وظایف تکراری: هوش مصنوعی می‌تواند وظایف تکراری و استاندارد (مثل پیاده‌سازی نرم‌افزارهایی مانند Salesforce) را انجام دهد، در حالی که انسان‌ها فقط برای بخش‌هایی که نیاز به قضاوت یا مذاکره دارند وارد عمل می‌شوند.

مدل قیمت‌گذاری مبتنی بر نتیجه (Outcome-Based Pricing): به جای صورت‌حساب ساعتی یا ماهانه، شرکت‌های AI-first می‌توانند بر اساس نتیجه کار (مثلاً تکمیل یک پروژه یا حل یک مشکل) پول دریافت کنند. این مدل شبیه به صورت‌حساب‌های ابری یا برق است که فقط بر اساس مصرف شارژ می‌شود.

هدف‌گذاری بازارهای نادیده گرفته شده: چدها پیشنهاد می‌کند که استارتاپ‌ها به جای رقابت مستقیم با غول‌هایی مثل Accenture یا McKinsey، روی بازارهای کوچک و متوسط (SME) تمرکز کنند که حدود ۳۰ میلیون شرکت در آمریکا و ۱۰۰ میلیون شرکت در جهان را شامل می‌شوند. این شرکت‌ها اغلب به دلیل هزینه‌های بالا نمی‌توانند از خدمات مشاورهای سنتی استفاده کنند، اما هوش مصنوعی می‌تواند خدمات ارزانتر و مقیاس‌پذیر به آن‌ها ارائه دهد.

مثال واقعی: شرکت Gruve

چدها به سرمایه‌گذاری اخیر خود در شرکت Gruve اشاره می‌کند، یک استارتاپ مشاوره‌ای مبتنی بر هوش مصنوعی که توسط بنیان‌گذارانی با تجربه تأسیس شده است. این شرکت:

  • یک شرکت مشاوره امنیتی ۵ میلیون دلاری را خریداری کرد و با استفاده از هوش مصنوعی، درآمد آن را در شش ماه به ۱۵ میلیون دلار رساند.

  • حاشیه سود آن ۸۰٪ است، زیرا بیشتر کارها توسط هوش مصنوعی انجام می‌شود.

  • مدل قیمت‌گذاری آن مبتنی بر نتیجه است: مشتریان فقط زمانی پرداخت می‌کنند که مشکلی (مثل هک شدن) رخ دهد یا خدمتی ارائه شود، برخلاف مدل سنتی که هزینه ثابت ماهانه دارد.

چالشهای شرکت‌های بزرگ (مثل مکنزی) در عصر هوش مصنوعی

چدها به مفهوم معمای نوآور (Innovator’s Dilemma) اشاره می‌کند:

 شرکت‌های بزرگ مثل McKinsey، Accenture یا Infosys به دلیل وابستگی به مدل‌های درآمدی سنتی (مثل صورت‌حساب ساعتی یا قراردادهای بلندمدت) ممکن است نتوانند به سرعت به مدل‌های مبتنی بر هوش مصنوعی و قیمت‌گذاری مبتنی بر نتیجه روی بیاورند.

این شرکت‌ها بر مشتریان بزرگ و پردرآمد خود متمرکز هستند و احتمالاً نمی‌توانند به راحتی به بازارهای کوچکتر (SME) نفوذ کنند. این فرصت فضا را برای استارتاپ‌های چابک فراهم می‌کند تا این بازارهای نادیده گرفته‌شده را تصاحب کنند.

تعریف «AI Teammate»

چدها مفهوم «AI teammate» را اینگونه تعریف می‌کند:

  • یک همراه دیجیتال که با انسان‌ها برای دستیابی به اهداف مشترک همکاری می‌کند.

  • برخلاف ابزارهای ساده یا دستیارهای هوش مصنوعی، این «هم‌تیمی‌ها» با تمرکز بر همکاری و بهبود نتایج طراحی می‌شوند.

مثال: یک هم‌تیمی هوش مصنوعی در بخش منابع انسانی یا مهندسی فروش که به انسان‌ها کمک می‌کند وظایف خود را بهتر انجام دهند.

چالش‌های اجتماعی و جابجایی شغلی با ظهور هوش مصنوعی

چدها اذعان می‌کند که هوش مصنوعی باعث جابجایی شغلی فراوانی خواهد شد، اما معتقد است که انسان‌ها می‌توانند خود را با این تغییرات وفق دهند:

او مثال‌هایی از گذشته می‌آورد، مثل ورود Microsoft Word که تصور می‌شد دستیاران اجرایی را بی‌کار می‌کند، یا Uber که تصور می‌شد رانندگان تاکسی را حذف می‌کند، اما در نهایت بازارها بیش از گذشته گسترش یافتند.

او پیشبینی می‌کند که هوش مصنوعی بازارهای جدیدی را در مناطقی مثل هند، چین، و آفریقا ایجاد خواهد کرد، جایی که نیروی انسانی کافی برای ارائه خدمات وجود ندارد.

نگاه به سرمایه‌گذاری در عصر هوش مصنوعی

چدها درباره بازار سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی نیز صحبت میکند:

او به معامله‌ای اشاره می‌کند که یک شرکت با ۲۵۰,۰۰۰ کاربر ماهانه و درآمد ۲.۴ میلیون دلاری سالانه، به قیمت ۸۰ میلیون دلار فروخته شده است. او با طنز می‌گوید که در عصر هوش مصنوعی، ارزش‌گذاری‌ها غیرقابل پیشبینی شده‌اند. توصیه او به سرمایه‌گذاران: داشتن استراتژی مشخص، اجتناب از ترس از دست دادن فرصت (FOMO)، و تمرکز بر بازده مالی به جای جمع‌آوری «لوگو» (برندهای معروف).

اما چرا هوش مصنوعی هنوز مکنزی را «نخورده»؟

از نظر چدها هوش مصنوعی هنوز جایگزین شرکتهای مشاوره‌ای بزرگ نشده است، چون:

  • این شرکت‌ها روابط و تعامل قوی با مشتریان خود دارند که جایگزینی آن دشوار است.

  • تغییر مدل کسب‌وکار برای این شرکت‌ها زمانبر است و با مقاومت داخلی روبه‌رو می‌شود.

اما چدها معتقد است که در بلندمدت (مثلاً ۱۰ سال آینده)، استارتاپ‌های AI-first می‌توانند با این غول‌ها رقابت کنند. در مجموع، نوین چدها معتقد است که هوش مصنوعی با اتوماسیون، مدل‌های قیمت‌گذاری جدید، و تمرکز بر بازارهای نادیده گرفته‌شده، می‌تواند صنایع خدماتی را بازتعریف کند. با این حال، شرکت‌های بزرگ مثل مکنزی به دلیل ساختارهای سنتی و روابط قوی با مشتریان، در کوتاه‌مدت چندان آسیب‌پذیر نیستند. استارتاپ‌هایی مثل Gruve نشان‌دهنده پتانسیل به هم خوردن نظم بازارهای خدماتی هستند، اما موفقیت آنها به توانایی در نوآوری و هدف‌گیری بازارهای مناسب بستگی دارد.

منبع:

Loizos, Connie. “Why AI Will Eat McKinsey’s Lunch -- but Not Today | TechCrunch.” TechCrunch, 30 June 2025.

هوش مصنوعینیروی انسانیمشاورهخدماتمشاوره مدیریت
۳
۰
مَهدی عَبدی
مَهدی عَبدی
پژوهشگر حوزه استراتژی و در مسیر یادگیری ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید