کمپین «بسپرش به کاپو» برای معرفی محصولات غذایی آماده کاپو، با هدف تسهیل زندگی مدرن و پاسخگویی به نیازهای غذایی در موقعیتهای مختلف طراحی و اجرا شده است. این تحلیل به بررسی نقاط قوت و ضعف این کمپین، با تمرکز بر نقد کپیرایت، ارتباط پیام با تصویر، استفاده از سفیر برند و مقایسه با کمپینهای مشابه میپردازد.
عمدتا در فرهنگ ما اصطلاح «بسپرش به ...» زمانی کاربرد دارد که با مشکلی لاینحل یا وضعیتی دشوار مواجه باشیم. وضعیتی که در آن به دنبال یک راهحل هستیم تا یک مشکل بزرگ را از سر راه برداریم. در حالی که غذاهای آماده سالهاست در بازار ایران وجود دارند و استفاده از این عبارت برای معرفی محصولات کاپو، چندان منطقی به نظر نمیرسد. این عبارت، حس فوریت یا حل یک مشکل حاد با توجه به کاربری محصول را القا نمیکند و به همین دلیل، به نظر میرسد اثرگذاری لازم را نداشته باشد.
پیشتر از این تگلاین «وقت هست، زندگی کن» که پیشتر برای کاپو پیشنهاد شده بود، میتوانست گزینهی مناسبتری برای این کمپین باشد. گزینهای که میتوانست انتخاب بهتری برای برند باشد و در زیر متن خود حس لذت بردن از زندگی براساس انتخابهای درست را القا میکند. این شعار، با تمرکز بر ارزش زمان و لذت بردن از زندگی، با هدف اصلی محصولات کاپو که تسهیل زندگی و صرفهجویی در زمان است، همخوانی بیشتری با ارزشهای برند داشت.
یکی از بزرگترین نقاط ضعف کمپین، عدم هماهنگی میان پیام نوشتاری، تصاویر و ایده کلی آن است. تمرکز بیش از حد بر حضور امیرعلی نبویان به عنوان سفیر برند، باعث شده تا پیام اصلی کمپین تحت الشعاع قرار گیرد. سوال اصلی اینجاست که آیا حضور نبویان به درستی در خدمت پیام و شعار کمپین قرار گرفته است؟
از سوی دیگر تصاویری که از دورهمیهای شام یا ناهارهای شلوغ به نمایش گذاشته میشود، به خوبی با شعار «بسپرش به کاپو» هماهنگ نیستند. به خصوص در نسخههایی که شلوغی روزهای پرمشغله را نشان میدهند، تصاویر بسیار مرتب و بینقص هستند و هیچ اثری از شلوغی واقعی دیده نمیشود. این تناقض، به اعتبار و تاثیرگذاری کمپین لطمه میزند.
با وجود نقاط ضعف ذکر شده، کمپین «بسپرش به کاپو» نقاط قوتی نیز دارد که با بهبود آنها میتوان به اثربخشی بیشتری دست یافت:
جمعبندی
کمپین «بسپرش به کاپو» با وجود ایدههای اولیه خوب، در اجرای آن با مشکلاتی روبرو بوده است. ناهماهنگی میان پیام و تصویر، استفاده نامناسب از سفیر برند و انتخاب کپیرایت بحثبرانگیز، از جمله نقاط ضعف این کمپین هستند. با این حال، با تمرکز بر نقاط قوت بالقوه، بهبود ارتباط پیام و تصویر، استفاده موثر از سفیر برند و تاکید بر مزایای محصول، میتوان به اثربخشی بیشتری دست یافت. این کمپین میتواند فرصتی برای کاپو باشد تا با اصلاح رویکرد خود، ارتباط قویتری با مخاطبانش برقرار کند.
