میکائیل
میکائیل
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

Whay do I hate myself so much?

whay do I hate myself so much?              «Lucifer Morningstar»
whay do I hate myself so much? «Lucifer Morningstar»



هر روز صبح
صدای زنگ
پلک خسته

همش3 ساعت خوابیدم
چرا قطع نمیشه؟


اه لعنت به روزی که این ساعتو خریدم
به زور پا میشم و اون دکمه لعنتیشو میزنم
چرا تنظیمش کرده بودم؟چرا بیدار شدم؟

لیست کارایی که دیشب نرسیدم انجام بدم صف میکشه تو سرم
یه نگاه به اتاق میندازم
تاریکه
مثل همیشه
یه نور نارنجی که از ساعت اتاقم میزنه تو چشمم و ساعت 3 صبح و نشون میده

چرا اینقدر تو اتاقم ساعت دارم؟
5 تا یا شیش تا؟نمیدونم آمارش از دستم در رفته
شاید واسه اینکه هر لحظه بکوبم تو سر خودم که دارم به مرگ نزدیک میشم و وقتم میره و هیچ غلطی نکردم و هنوز اوضاع مثل قبله

بلند میشم تاریکی اتاقو طی میکنم و در کمال بی رحمی لامپ اتاقو میزنم و تیر کشیدن چشامو به جون میخرم

امروز چندمین روزه؟نمیدونم
نمیدونم چند روزه اعتیاد لعنتیمو گزاشتم کنار دروغ گفتن به خودمو تموم کردم و دارم دنیا رو میبینم ، پرت شدم تو حقیقت
تمایل مغزم واسه برگشتن بهشون و پس میزنم

اب سرد از صورتم می چکه

خواب همون اول با فهمیدن کارای امروز از سرم پریده
برمیگردم
اه
لعنتی مثل هر روز
حوله ام نیست
بازم مثل هر روز حوصله گشتن دنبالشو ندارم به طرز فجیح و ترسناکی جعبه دستمال کاغذی خالیه

شروع خوبیه

بازم منفی
از فرکانس های منفی متنفرم
حس میکنم کانال های مغزمو میبنده ، عصبیم میکنه
یه نگاه به زندگیم میندازم

هر صبح همینه
اینکه همچی خوبه چیز عجیی نیست
همیشه همچی خوبه


دوتا گل سانسوریا کنار تختم و یه پتوس جلوی پنجره و سه تا کاکتوس روی میز

حال همشون خوبه

اونارو به 80 درصد ادمای زندگیم ترجیح میدم

کتابایی که از دیروز روی میز مونده
هدفونمو بر میدارم روشنش میکنم دو تا گوش بالاییش رنگ میگیره
ولی من از گربه ها خوشم نمیاد روزی که این هدفون و کادو گرفتم خیلی خوشحال بودم و حس الان نشون از بیریخت بودن اوضاع داره
اولین اهنگی که پلی میشه طبق معمول بیکلامه،و طبق معمول ویولن،ساز مورد علاقم که توانایی دیوونه کردنمو داره
اخرین باری که آرشه شو لمس کردم 2 سال پیش بود و من بازم میخوامش
اهنگو رد میکنم چون الان توانایی حسرت خوردن واسشو ندارم

ریمیکس:

  • یادت می اید رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری؟
    نامه ام باید کوتاه باشد،ساده باشد و......


کی رفته؟من که کسی رو ندارم....عشق؟بیخیال

  • بعدی:
    تو که میشناسی دردِ تو شعرامو
    تو که میفهمی معنی ایهامو
    تو که با رنج کشیدی بدن زخمیمو
    تو که دیدی یه شبه برفِ رو موهامو
    بدنم مَهلکه شیهه شلاق شد
    من اگه خسته شبیه تنِ ایران بودم
    من اگه لحظه پایانیِ انسان بودم
    خاطراتِ تو منو زنده نگه داشته هنوز
    وسطِ بی تو ترین نقطه زندان بودم
    که به یادِ تنِ گرم تو، تنم داغ شد


میمونه
پلی میشه
عاشق این تیکه ام

بدنم مَهلکه شیهه شلاق شد



به ساعت نگاه میکنم
نیم ساعت گذشت
نیشخندی میزنمو از خودمو ساعت متنفر میشم
نیم ساعتو تلف کردم؟
نیشخندم عمیق تر میشه و میره تا مرز قهقهه
خوبه که کسی اینجا نیست

به گشت و گذار اجنه ساعت 3 صبح ایمان می اورد
میگن این بازه تو اینه نگاه نکنین؟
چی میگن؟

از مزخرفاتی که هر روز گفته میشه متنفرم ، عصبیم میکنه
به اینه نگاه میکنم
وحشتناک تر از این تصویر؟وحشتناک تر از خودم؟نیشخند جا خوش میکنه رو لبم و چالم نمایان میشه
نمیخوام، نمیخوام ببینمش
نیشخندمو جمع میکنمو یادم میمونه از این به بعد به سمت چپ نیشخند بزنم
چرا نمی خوام بینمش؟به همون دلیلی که تا چند وقت پیش حتی اینه هم پوشونده شده بود تا خودمو نبینم

چه مرگمه؟چرا اینقدر با خودم سر جنگ دارم؟نمیدونم
نمیدونم؟

https://wisgoon.com/pin/34261225/


من میبینم
بچه هایی که پشت چراغ قرمز میزنن رو شیشه
عادیه از خودم متنفر شم که چرا نمیتونم الان یه کاری کنم که دیگه کار نکنن؟
صورتم و بر می گردونم

این هفته زیادی از بابام پول گرفتم
همه اشم صرف همین کار شد
الان رسما هیچی ندارم
یاد کیک میوفتم ،گزاشته بودم بخورم که سر کلاس نمیرم
برش میدارم
شیشه رو میدم پایین و سرمای پاییز میخوره به صورتم
کیکو ازم میگیره

لبخندش تنها چیزیه که باعث میشه یکم از حس تنفرم بخوابه
نگاه به لباسش میکنم
الان پاییزه، زمستون میتونه چقدر سرد باشه؟کجا میمونن؟

چراغ سبز میشه و لبخندش از جلوی چشمم گم
رفت...
یاد چند شب پیش میوفتم
چراغ قرمز
پژو،پیکان،رقص،6 نفر
عروسیه 6 نفره
پشت چراغ قرمز
جشن عروسی بدون سالن ، بدون گل زدن ماشین، بدون دسته گل ، بدون لباس مجلسی و فقط دو سه تا رفیق

قلبم اتیش میگیره واسه جوونای مملکتم و بیشتر از خودم متنفر میشم
این همه ادم، اینهمه میلیاردر، اینهمه.....
چجوری من؟چجوری میتونم یکاری کنم که لباس گرم بپوشه؟دسته گل بخره؟ماشین گل بزنه؟جشن بگیره
،بخنده؟
چجوری اینقدر پول؟
راهی جز درس خوندن دارم؟
فعلا خیر
ساعتو میبینم3:50
باز نیشخند
باز تنفر
باز وقت اتلافی
باز من ، من ، من
تنفر به من ، من ، من
میخوام فرار کنم از خودم
ادما رو ولش کن.بگین از خودم چطور فرار کنم؟
از اینهمه تنفر به خودم متنفرم
اینهمه تنفر لباس گرم تن اون بچه نمی کنه

دلم واقعا یه تغییر اساسی میخواد می خوام بکوبم از نو بسازم

نه به عنوان میکائیل ، نهwolf،نه moon و نه هیچ لقب مسخره ی دیگه ای
باید این درجه تنفر و کم کنم به کارم نمیاد
ایندفعه خود خودم و بس





شاید دیگه با این حساب فعالیت نکنم شاید فقط میکائیلو انداختم دور شایدم کلا از ویرگول رفتم
نمیدونم
ولی
اینجا بودن هم به عنوان من برای من ، هم به عنوان میکائیل خیلی تجربه ی جذاب و قشنگی بود
و دقیقا هیچ حرف دیگه ای ندارم
فعلا؛ یا علی



در جستجوی انسانیت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید