KianLivre
KianLivre
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

چرا فیلم های با محوریت کوسه‌ محبوب هستند؟

کوسه ها
کوسه ها

فیلم «آرواره‌ها» ممکن است کلاسیک‌ترین اثر با محوریت یک کوسه‌‌ در تاریخ سینما باشد، اما در این سال‌ها کوسه‌ های بزرگ‌تر و ترسناک‌تر با دندان‌های تیزتر نیز بودند که مخاطبان را در جای جای جهان به ترس وا داشتند. اما به راستی چرا ما هنوز عاشق فیلم های کوسه‌‌ای هستیم؟ از زمان فیلم پرهیجان استیون اسپیلبرگ در سال 1975، کوسه‌‌ها به منبع قابل اعتمادی از وحشت در دنیای فیلم و سینما تبدیل شده‌اند. چیزی بسیار وحشتناک در مورد گیر افتادن در اقیانوسِ تاریکِ عمیق وجود دارد، اما ما نمی‌توانیم از دیدن فیلم‌هایی که در آن مردم در آن اقیانوس تاریک عمیق خورده می‌شوند، خودداری کنیم.

در طول این‌ سال‌ها ممکن است آرواره‌ها عشق ما به فیلم‌های کوسه‌‌ای را آغاز کرده باشد و هنوز هم بهترین فیلم ترسناک تابستانی باشد، اما مجموعه‌ای از فیلم‌های مهیج و وحشتناک با کوسه‌های غول‌پیکر چون «Deep Blue Sea» دائماً به نمایش درآمده‌اند تا این ژانر بتواند در آزمون زمان محبوب و دوست داشتنی باقی بماند. بنابراین، چرا کوسه‌ها حتی 47 سال پس از فیلم کلاسیک نمادین و ترسناک «آرواره‌ها» همچنان یکی از هیولاهای فیلم مورد علاقه ما باقی مانده‌اند و چرا آن‌ها چنین محبوبیت عظیمی را سپری می‌کنند؟

با جواب به این پرسش همراه ما باشید.

کوسه‌ها همیشه یک خطر واقعی برای زندگی هستند

برخلاف برخی دیگر از فیلم‌های مهیج/ترسناک محبوب ما، از موجودات ماوراء الطبیعه بگیرید تا عروسک‌های تسخیر شده تا خانه‌های جن زده هیچکدام قابل لمس نیستند، اما کوسه‌ها هنوز هم چیزی هستند که همه می‌دانند واقعی هستند و بیشتر ما از تعامل نزدیک با آن می‌ترسیم. با دیدن اینکه کوسه‌ها واقعاً وجود دارند (و اتفاقاً در جایی که ما احساس می‌کنیم کمی از کنترل خارج شده‌ایم با خوشحالی زندگی می‌کنند)، دلیل خوبی برای ترسیدن از آنها داریم، ناگفته نماند که آنها در زنجیره غذایی در مکانی می‌نشینند که به این معنی است که آنها با خوردن ما مشکلی ندارند.

فناوری بهتر و کوسه‌های مخوف‌تر

ژانر وحشت در حال تبدیل شدن به یک ژانر دوست‌داشتنی‌تر است، و اخیراً تعداد زیادی فیلم ترسناک جدید دیده‌ایم که خود گویای این موقعیت مناسب است، بنابراین منطقی است که کوسه‌ها نیز باید به راحتی در جایی در این لیست بنشینند. به خصوص با بهره مندی از فناوری مدرن و CGI بسیار توسعه یافته، کوسه‌ها در مقایسه با ربات کوسه آرواره‌ها در سال 1975 که در زمان خود بهترین فیلم «انسان علیه طبیعت» را ارائه کرد و به پردرآمدترین فیلم دوران خودش تبدیل شد، در صفحه نمایش عصر ما واقعی‌تر شده‌اند.

با این حال، به همان اندازه که ما هنوز برای آرواره ها ارزش قائل هستیم، سینمای مدرن اکنون جذاب تر از همیشه باقی مانده است. کوسه‌ها بزرگ‌تر (مانند The Meg) و ترسناک‌تر هستند، با دندان‌های تیزتر که خون، خون‌ریزی و مرگ بیشتری نسبت به قبل به ما می‌دهند. این چیزی بود که مگ را به یک فیلم دوست داشتنی تبدیل کرد، فیلمبرداری چشمگیر آن و عناصر فیلم ترسناک آن برای ما چند پرش ترسناک واقعاً خوب و یک کوسه بسیار بزرگ و بسیار خطرناک به ارمغان آورد و اگرچه می‌دانیم که مگالادون منقرض شده است، اما ترس را به ما منتقل می‌کند. نوع ترسی که در فیلم‌های کوسه‌‌ای مدرن دریافت می‌کنیم، شدیدتر هستند و چنان سر و صدایی به ما می‌دهند که شاید دیگر هرگز وارد آب نشویم.

تعلیق ترس واقعی را به ارمغان می‌آورد

شاید بر اساس آمار‌های علمی خیلی‌ها بگویند که در واقع، کوسه‌ها آنقدرها هم خطرناک نیستند. مجموع حملات کوسه در سراسر جهان در سال 2021 تنها 73 مورد بود، و این در حالی است که بیش از 100 میلیون کوسه توسط انسان کشته شدند که یک سوم گونه‌های کوسه در آستانه انقراض قرار گرفته‌اند. اما با وجود این آمار هم مثل همیشه، انسان‌ها هستند که می‌ترسند. در واقع، کوسه‌ها عمدتاً به‌عنوان هیولاهای بی‌رحم، خطرناک و انسان‌خوار در فیلم‌ها معرفی شده‌اند، بنابراین بخش عمده‌ای از این که چرا فیلم‌های کوسه‌ای هنوز هم چنین موفقیت بزرگی دارند، برگرفته از نحوه فیلم‌برداری و معرفی آنهاست.

آرواره‌ها حتی با وجود یک کوسه مکانیکی به عنوان شخصیت شرورش، کماکان در قله‌های ژانر وحشت قرار دارد. این فیلم کلاسیک استیون اسپیلبرگ آنقدر ترسناک است که حتی امروز شما را مجبور به ترس از آب و دوری از پریدن در آب دریا کند. برخی معتقدند آرواره‌ها یک فیلم ترسناک نیست. من می‌گویم هر فیلمی که میلیون‌ها نفر را از رفتن به شنا بترساند واجد شرایط است. همه ما از کوسه‌ها می‌ترسیم، و تلاش اسپیلبرگ در این فیلم‌ پرفروش واقعاً این ترس را در سطح درونی به وجود می‌آورد.

آرواره ها شاهکاری بود که به خاطر تعلیقش، تهدید اجتناب ناپذیر و قریب الوقوع یک کوسه را تبدیل به یک کابوس کرد. آن فیلم خاص به گونه‌ای فیلمبرداری شد که ما به ندرت واقعاً کوسه را می‌دیدیم. در نتیجه، این رویکرد تماشاگران را در انتظار و حدس زدن زمان حمله بعدی نگه می‌داشت. در واقع اسپیلبرگ خطر حضور کوسه را بیشتر توسط نمایش باله نمادین آن در نوک آب و موسیقی پر از تعلیق جان ویلیامز به تصویر می‌کشید. بنابراین، ترس در فیلم بیشتر ناشی از ترس آهسته و خزنده است، که در طول سال‌ها تغییر نکرده است و چیزی است که حتی الان هم مردم آن را دوست دارند، نه فقط در آرواره‌ها، بلکه در فیلم‌های بی شمار کوسه‌ای که امسال و سال آینده اکران می‌شوند.

چه یک فیلم کلاسیک قدیمی را تماشا کنید یا یک فیلم با بودجه بالاتر و واقع گرایانه‌تر، کوسه‌ها همیشه یک ترس واقعی از زندگی ما هستند که بسیاری از مردم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند (هرچند غیرمحتمل)، و مهم نیست فیلم باشد، ما می‌دانیم که در دریای ناشناس ما با کوسه ترسناکی روبرو هستیم. در نتیجه سواری خونین فیلم‌های کوسه‌ای راهی برای ما و روبرو شدن با ترس عمیق خود از عدم قطعیت و ناشناخته‌های تاریک درون اقیانوس‌ها است.

حتی اگر در یک فیلم ترسناک بخواهیم از ترس خود فرار کنیم، یعنی جایی که سعی می‌کنیم خودمان را متقاعد کنیم که این کابوس واقعی نیست، باز تهدید عمیق دیدن سطح باله و شنا کردن یک کوسه در اعماق آب همه چیز را به هم می‌زند. با این اوصاف به زودی مراقب کوسه‌های جدید، بزرگ‌تر و ترسناک‌تر باشید، زیرا شکی نیست که دندان‌های تیز بیشتری را مشاهده خواهیم کرد. اوه، و مراقب جایی که داری شنا می‌کنی باش، چرا که نمی‌دانی زیر انشگتان پایت چیست.

تاریخ سینمافیلم و سینماکوسهژانر وحشت
زندگی نوشتنی زیاد دارد، اما کیست که به نوشتن تن دهد؟
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید