زندگی انسانی
میچیکاتسو و برادر دوقلواش یوریچی در قبیله تسوگیکونی و در عصر سنگوکو به دنیا آمدند، زمانی که یک پیشگویی شوم در مورد آنها وجود داشت. از آن جا که یوریچی با یک خال مادرزادی عجیب روی پیشانیاش متولد شده بود، پدرش تصمیم گرفت تا او را بکشد؛ با این حال همسر او از این موضوع بسیار ناراحت بود و در نهایت توافق شد تا یوریچی وقتی به سن ده سالگی رسید برای تبدیل شدن به یک راهب به معبد فرستاده شود. پرورش میچیکاتسو و یوریچی بسیار با هم متفاوت بود و یوریچی در اتاقی جدا از سایر خانواده محدود شده بود. با این حال میچیکاتسو گاهی به طور پنهانی بدون این که پدرش بفهمد به دیدار برادرش میرفت و نسبت به او ترحم داشت. او در مقطعی یک فلوت که خودش آن را ساخته بود را به یوریچی هدیه داد.
وقتی او هفت سال داشت در یک روز وقتی در حال تمرین تاب دادن شمشیر بود، برادرش یوریچی او را مشاهده کرد. یوریچی پس از دیدن تمرینات میچیکاتسو اعلام کرد که که او هم میخواهد مثل برادرش تبدیل به یک سامورایی شود. میچیکاتسو که میدانست او قرار است به معبد فرستاده شود نسبت به این موضوع بیاعتنایی کرد. با این حال در یک روز، یکی از افراد پدرشان تصمیم گرفت تا نحوه موضع گرفتن در حین نبرد را به یوریچی نشان دهد تا یورویچی کمی راضی شود. یوریچی پس از گرفتن موضع مناسب به شکل غیرمنتظرهای چهار ضربه را به آن مرد وارد کرد که برادرش را شوکه کرد، چرا که میچیکاتسو با وجود تمام تمریناتش قادر به انجام این حرکت نبود. میچیکاتسو از یوریچی خواست تا رازش را در مورد ضربه زدن به آن فرد بگوید. میچیکاتسو از این بابت ناامید بود چرا که یوروچی میلی به نبرد کردن نداشت و اعلام کرد که دیگر نمیخواهد یک سامورایی شود. با این حال یوریچی یک بار در مورد آن توضیحاتی داد که این توضیحات اشاره به شکل اولیه از سبک تنفس خورشید بود.
میچیکاتسو در حالی که احساس حسودی نسبت به برادرش و استعداد ذاتی او داشت تمرینات خود را ادامه داد. او همچنین از این موضوع واهمه داشت که پدرشان از قدرت یوریچی آگاه شود و جای این دو عوض شود و میچیکاتسو به جای برادرش به معبد فرستاده شود.
پس از آن که مادر آنها به خاطر یک بیماری از دنیا رفت، یوریچی در همان شب به اتاق میچیکاتسو رفت تا این خبر را به او بدهد و از او خداحافظی کند، چرا که تصمیم داشت در آن شب به معبد برود. میچیکاتسو بعدا به واسطهی دفتر خاطرات مادرش به این موضوع پی برد که یوریچی از بیماری مادرش کاملا مطلع بوده و آماده بوده تا پس از مرگ مادرش به معبد برود، و این کار را برای محافظت از برادرش برای جلوگیری از سلب شدن جایگاهش کرده تا به جای یورویچی به معبد فرستاده نشود. میچیکاتسو حالا نه تنها از قدرت فیزیکی، بلکه از نبوغ بالای برادرش نیز آگاه شده بود و این موضوع باعث بیشتر شدن حسادت و نفرت شدیدش به او شد.
ده سال بعد میچیکاتسو به یک سامورایی تبدیل شد و با زنی ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. در شبی، یک شیطان به کمپ آنها حمله کرد و این شیطان توسط یوریچی کشته شد، کسی که برای نجات دادن برادرش آمده بود و از عدم موفقیت در نجات دادن افراد او شرمنده بود. میچیکاتسو با حسادتی که داشت خانوادهاش را ترک کرد تا تحت نظر یوریچی به یک شیطان کش تبدیل شود. او سرانجام یک نشان شیطان کش را در خود بیدار کرد و همچنین سبک تنفس ماه که از تنفس خورشید منشعب شده بود را توسعه داد. او هنوز قادر به پیشی گرفتن از برادرش نبود و به خاطر ترسی که از سرنوشت افراد حامل نشان شیطان کش داشت، توسط موزان کیبوتسوجی متقاعد شد تا تبدیل به یک شیطان شود.
زندگی شیطانی
میچیکاتسو که در پیشی گرفتن از برادرش ناامید بود و همچنین از سرنوشت مرگبار افراد دارای نشان شیطانکش ترس داشت، سرانجام توسط موزان کیبوتسوجی متقاعد شد تا تبدیل به یک شیطان شود و نام کوکوشیبو را برای خود برگزید. به دلیل این که او یک کاربر تنفس بود فرآیند تکمیل دگرگونی او سه روز طول کشید. سرانجام کوکوشیبو تبدیل به رتبه بالایی یکم در دوازده کیزوکی شد و این جایگاه را برای صدها سال حفظ کرد. در این سالها نام اصلی او نیز در تاریخ گم شد.
او بلافاصله پس از تبدیل شدن به یک شیطان، اویاکاتا که در آن زمان رهبر شیطانکشان بود را کشت و سرش را برای موزان برد.
مدت کوتاهی پس از اینکه او تبدیل به یک شیطان شد، موزان با شیطانکش دیگری یعنی یوریچی روبرو شد. از آنجایی که موزان قبلا کوکوشیبو را مطیع خود کرده بود، با خونسردی سعی کرد برادر دوقلوی او را نیز بکشد، بدون اینکه هیچ هالهای از قدرت را در او احساس کند. اما در عوض یوریچی توانست این پادشاه شیطان را کاملا تحت کنترل درآورد و نزدیک بود تا او را بکشد. موزان به سختی جان سالم به در برد و از کوکوشیبو کمک گرفت تا تنفس خورشید را از بین ببرد. زمانی که یوریچی از دسته شیطانکش تبعید شد، موزان و کوکوشیبو توانستند تمام شمشیربازان سبک تنفسی را بکشند.
کوکوشیبو شصت سال پس از تبدیل شدن به یک شیطان، برای آخرین بار با یوریچی روبرو شد. یوریچی از تصمیم او برای دگرگونی ویران شد، در حالی که کوکوشیبو از دیدن برادر دوقلوی کوچکترش که اکنون پیر و فرسوده شده بود، منزجر شد، و همچنین با فهمیدن این موضوع که سرنوشت مرگ شیطانکشها شامل حال او نشده است، خشمگین شد. دیدن گریهی یوریچی، کوکوشیبو را شوکه کرد زیرا اولین باری بود که در حضور او احساساتی از خود نشان میداد و این موضوع او را گیج کرده بود. از آنجایی که یوریچی هنوز یک شیطانکش بود میدانست که باید برادر کوچکترش را بکشد. با وجود کهولت سن و نابینایی ظاهری که داشت، اما گرفتن موضع جنگی او باعث ترس کوکوشیبو شد و او متوجه شد که مهارت و قدرت یورویچی همچنان بسیار زیاد است. کوکوشیبو از اینکه قدرت برادرش کوچکترین ضعیف نشده بود عصبانی شد و با وجود اینکه میدانست که قطعا او را میکشد، اما منتظر حملهی برگشتی بود.
یوریچی هرگز این شانس را نداشت که سر کوکوشیبو را به طور کامل از تنش جدا کند و سرانجام به دلیل کهولت سن ایستاده مرد. در آن لحظه، کوکوشیبو واقعا خشمگین شد زیرا برادر همیشه ممتازش در برابر او به دلیل کهولت سن و نه برای باختن در یک نبرد مرده بود. او دیگر شانسی برای شکست دادن عادلانه برادرش نداشت و او برای همیشه شکستناپذیر باقی ماند. کوکوشیبو که از احساس حقارت خشمگین شده بود، بدن یوریچی را از وسط دو نیم کرد و ناخواسته فلوتی را که در کودکی به او داده بود نیز شکست. او که نتوانسته بود واقعا پیوند خود با برادرش را قطع کند، تصمیم گرفت فلوت را برای خود نگه دارد.
تواناییها
کوکوشیبو به عنوان بالاترین رتبه از دوازده کیزوکی، یک شیطان فوقالعاده قدرتمند است که پس از موزان کیبوتسوجی، پادشاه شیاطین قرار میگیرد. او با تعداد بیشماری از جنایتکاران مبارزه کرده است و تجربه و دانش گستردهای را در طول زندگی ۵۰۰ ساله خود جمع آوری کرده است. تواناییهای او به بالاترین سطح ارتقا یافته است زیرا او نه تنها استاد تنفس با تمرکز کامل است، بلکه فردی با دسترسی به دنیای شفاف است، و همچنین شیطانی با بالاترین غلظت خون موزان در جهان است.
. جذب بیولوژیکی: کوکوشیبو توانایی جذب بدن انسان و شیطان را از طریق تماس فیزیکی دارد. اگرچه این ویژگی هرگز نشان داده نشده است، اما گفته میشود که کوکوشیبو شیاطینی را که او را به چالش کشیدهاند را شکست داده و جذب کرده است.
. نشان شیطان کش: زمانی که کوکوشیبو زیر نظر یوریچی تمرین میکرد، نشان خود را بیدار کرد. نشان شیطانکش به شدت تواناییهای افراد را بهبود میبخشد، و آنها را بسیار قویتر و سریعتر از حالت معمول میکند، هرچند که این قدرتها به قیمت نفرین شدن برای مردن در سن ۲۵ سالگی تمام میشود. اما کوکوشیبو با تبدیل شدن به یک شیطان و به دست آوردن جاودانگی دیگر شامل این نفرین نمیشود.
. دنیای شفاف: کوکوشیبو مشابه یوریچی نه تنها توانایی دیدن دنیای شفاف را دارد، بلکه قادر است همیشه از آن استفاده کند. این توانایی به او اجازه میدهد تا ماهیچهها، جریان خون و حرکت مفاصل حریفان خود را ببیند. او با این توانایی میتواند حرکات و حملات حریفان خود را به طور دقیق پیشبینی کند.
. ادراک فراحسی: کوکوشیبو میتواند حضور دیگران را خارج از محدوده ادراک طبیعی خود تشخیص دهد. به نظر میرسد که کوکوشیبو میتواند مکانهای همتایان خود را در اطراف قلعه ابدی پیگیری کند، زیرا او دیگر حضور آکازا را هنگام مرگ احساس نمیکرد.
. دستکاری گوشت: مانند همهی شیاطین، کوکوشیبو توانایی دستکاری در گوشت خود را تا حد زیادی دارد. از نظر تغییر بدن، او میتواند دو جفت چشم دیگر روی صورت خود ایجاد کند و در عین حال پیشانی خود را نیز دراز کند. او از این توانایی برای ایجاد یک کاتانای بسیار بادوام و تیز استفاده میکند. به همین دلیل، کاتانای او هرگز نمیتواند از بین برود، زیرا همانند زخمهای معمولی قابلیت بازسازی دارد.
. دستکاری شمشیر: به دلیل اینکه کاتانای او از گوشت زنده خودش ساخته شده است، کوکوشیبو میتواند به راحتی قسمتهایی از این تیغه را در صورت تخریب یا آسیب دیدگی بازسازی کند و بارها نشان داده شده است که این تیغه به شکل اولیه خود باز گشته است.
. پایداری عظیم
. بازسازی فوقالعاده
. واکنش و سرعت بالا
. ارادهی تسخیر ناپذیر: کوکوشیبو دارای یک حضور تهدیدآمیز و غافلگیرکننده است، به طوری که حضور او آکازا، رتبه بالایی سوم را مبهوت کرد و به طور موقت لرزه به اندام مویچیرو توکیتو انداخت.
. دگرگونی هیولایی: کوکوشیبو پس از رشد مجدد سرش در حین مبارزه با گیومی و سانمی، دچار یک دگرگونی شد و یک شکل هیولایی و ترسناک به خود گرفت. خصوصیات او در این فرم عبارتند از: دارای دندانهای نیش بیرون زده، شاخهای سفید بزرگ در جلو و پشت سرش، ناخنها، برآمدگیهای قرمز روی صورتش، مردمک چشمها با امکان نگاه به جهات مختلف، موهای کوتاهتر و به هم ریختهتر، لولههای نازک بیرون زده از بدنش، و دم عقرب-مانند. کوکوشیبو اظهار کرده است که هرگونه حملهای به او در این حالت بیهوده خواهد بود و خورشید تنها راه کشتن او خواهد بود.
. هوش تاکتیکی
. تحمل و استقامت بالا
. شمشیرزنی
. استاد شمشیرزنی: کوکوشیبو به دلیل آموزش و بهبود مهارت شمشیرزنی خود برای تقریبا ۵۰۰ سال و افزایش قابل توجهی در تواناییهای بدنی خود، پس از برادر دوقلوی کوچکترش یورویچی، به قدرتمندترین و ماهرترین شمشیرزن در عصر مدرن تبدیل شده است. به عنوان یک شیطانکش در دوران طلایی، مهارت شمشیرزنی او از قبل برجسته بود زیرا او آنها را از خود یوریچی آموخته بود. گفته میشد تکنیکهای آنها به قدری پیشرفته و افسانهای است که هیچ امیدی به انتقال آن به نسلهای آینده ندارد.
سبک تنفس
. تنفس ماه: کوکوشیبو اولین شیطانی است که از سبکهای تنفس استفاده کرده است. به ویژه سبک تنفس او یکی از خطرناکترین و قدرتمندترین سبکهایی است که تاکنون به نمایش گذاشته شده است. او که این سبک را با هنر خون شیطان خود تقویت کرده است، میتواند تیغههای پرهیاهوی هلال ماه را برای برش ایجاد کند که طول و اندازه آن در حملات متفاوت است. کوکوشیبو به توسعه این سبک تنفس ادامه داد و در طول قرنهای حیات خود بیش از دوازده تکنیک خلق کرد.
هنر خون شیطان
تیغههای هلال ماه: این هنر خون شیطان مکمل سبک مبارزه او یعنی تنفس ماه است. این هنر به او اجازه میدهد تا دهها تیغه تیز به شکل هلال ماه را از کاتانای گوشتی خود ایجاد و کنترل کند. این هلالها از خون او ایجاد شدهاند و می توانند به رنگ زرد روشن یا آبی روشن باشند. تیغههای هلال ماه بسیار بینظم هستند و مرتب اندازه، طول و سرعتشان تغییر میکند و از آنجایی که هیچ الگوی مشخصی ندارند حملات کوکوشیبو را به شدت غیرقابل پیشبینی میکنند. این هنر خون شیطان قدرت تکنیکهای او را تا حد زیادی افزایش داده است و تک تک شمشیرهای او را به شدت کشنده و خطرناک کرده است. طبیعت ناپایدار این هنر او، دور زدن آن را برای شیطانکشها بسیار چالش برانگیز میکند. سانمی اظهار کرده است که اگر سالها تجربه در زمینه شکار شیطان نبود، نمیتوانست از خود در برابر حملات کوکوشیبو دفاع کند.