الیاس امیرحسنی
الیاس امیرحسنی
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

این مثنوی را در مراسم بازنشستگی بچه های دانشسرا خواندم:الیاس امیرحسنی



باز فیلم یاد دوزج کرده است
با تمام طوطیان لج کرده است
این سخن ها از شما آموختم
طوطی هندوستان اینک منم
یاد کاوه یاد سلطانی بخیر
یاد سرمای زمستانی بخیر
یاد آقای عطایی ،بیگدلی
بهتر است از همزبانی همدلی
یاد جنگ ویاد ایام جنون
یاد مسعود و رضای غرق خون
یاد فیاضی و بوی پیپ او
یا استاد علوم و تیپ او
حضرت استاد آقای صدیف
بود اصلش ویدری دارد چه کیف
یاد موهای جناب رحمتی
داشت در دل های ما او حشمتی
یاد پرپوچی و مهدیلی بخیر
یاد آن یخ های قندیلی بخیر
حاج امینی مرد زحمت های سخت
تا خدا داری خیالت تخت تخت
آن کلامی مرد دلسوز و رحیم
هر کجا ای مرد ما یاد توایم
یاد آقای قریشی با نگاه غره اش
احمدی و درس جبر ونمره اش
یاد صبحگاه و نیایش های ما
یاد فجر و آن نمایش های ما
یاد سجادی و منصوری بخیر
یاد تا پنج شنبه ها دوری بخیر
یاد استاد عزیزم نرجسی
بهترین استاد ما از هرکسی
یاد غفاری منوچهری بخیر
یاد آقایان فخاری بخیر
یاد آقای سروش و هندسه
یاد اقای موید در کلاس و مدرسه
یاد آقای غلامی ذاکری
یاد باد آن لنگوئیج قاسمی
یاد صف های ناهار شاممان
یاد آشپزها و فراشانمان
سرپرستان عزیز و محترم
صدرخانلوافتخاری آبیار محتشم
نادری بود و کریمی ها چه خوب
آن رضا میری محبوب القلوب
یاد کردم از تمام دوستان
عذر می خواهم زجا افتادگان

دانشسرا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید