ای مهربان ترین کس در بین دوستانم
من آمدم به سویت از درگهت مرانم
هر چند پیر وزارم گر تو کنی نگاهم
شاداب و شاد گردم انگاربس جوانم
خود گفته ای بیایم تاتو کنی دوایم
من آمدم کجایی گر گفته ای بخوانم
ادعونی استجب را من حفظ کرده دانم
تو سوی من بیا که من زار و ناتوانم
تو گفته ای که هرکس یک گام سویت آید
تو می روی به سویش صد گام ای امانم
الیاس آمد این بار با یک دل شرر بار
او را خودت نگهدار از دست نا کسانم