دلم برای بچه های جبهه تنگ شده است
برای آغوش امید
که بچه ی محلات است
برای دست های سرد علی
در سردشت
برای آغوش مسعود
که مادرش مرده است
برای اوکه بوی پیرهنم را دوست داشت
دلم برای غروب دوکوهه تنگ شده است
دلم برای ترکش خمپاره تنگ شده است