.
اا═.🍃 .════════╔
رازقان و خاطراتش۲۰
اا════════.🍃.═╚
یکی از انسان های پاک نهاد ،ساده ،باایمان ،بی ریا و اهل ذکر رازقان مشهدی شیر محمد امیرحسنی بود .
در مزرعه و باغ و هرجا که می رفت همه چیز همراه داشت به قول معروف ازشیر مرغ تا جان آدمیزاد.
نخ و سوزن ؛ادویه جات ،نمک و فلفل و زردچوبه ،
حتی در شیشه ی کوچکی نفت وهرچه بخواهی را با خود حمل می کرد و هرجا نیاز می شد وهرکه می خواست با سخاوت تمام در اختیارشان می نهاد .
همیشه صورت بشاشی داشت و ماکه از مدرسه می آمدیم اورا می دیدیم که با خورجینی پر ،از مزرعه می آید و به ما که می رسیدسلامش می دادیم با خوش رویی جوابمان می دادو می گفت :"مودورلار کنار ،مودورلار کنار "یعنی مدیرها کنار بروید .
یا اگر پیاده بود از جیبش یک کیسه ی نخی در می آوردکه درش را بسته بود ،در آن را باز می کرد از درون کیسه شکلات یا نقل و نباتی در می آوردوبه هر کداممان یکی می داد و می گفت :"بیر حب نابات ،بیرصلوات "
یعنی من به شما یک حبه نبات می دهم وشما هم درعوض یک صلوات بفرستید،.
مرحوم شیر محمدامیرحسنی اگر به نوجوانان وجوانان پسر بر می خورد دعایشان می کرد که آلله چیراغ یاندوران وئرسین "ومقصودش این بود که خدا خانمی قسمتتان کند که چراغ خانه تان را روشن کند و در معنا یعنی این که خوشبخت و سعادتمند شوید .
البته قصه ها و داستان های فراوانی هم می دانست مخصوصا از دلاوری های امام علی (ع)هرجا می نشست سخن ساز می کرد.
قصه هایی نیز از ملانصرالدین می گفت:"مخصوصا آن قصه ای که ملا با سیخ و زغال به داخل قبر می رود و لوطی ها به سرقبر می آیند را ماچند بار از ایشان شنیدیم ،یا قصه ای که ملا سرزنش را می برد "
یاد ونام مشهدی شیر محمد امیرحسنی را باذکریک صلوات گرامی بداریم که مصداق انسان های مومن ومهربان بود و هیچ کس خشونت و احیانا نامهربانی از ایشان ندیده بود .
اللهم صل علی محمد وآل محمد
خاطره :ازخانم های رازقان
بازنویسی:الیاس امیرحسنی
❤️🌺☘🌿🍀😘