ویرگول
ورودثبت نام
الیاس امیرحسنی
الیاس امیرحسنی
الیاس امیرحسنی
الیاس امیرحسنی
خواندن ۱ دقیقه·۶ روز پیش

رازقان وخاطراتش۲۳:الیاس امیرحسنی

.

اا═.🍃 .════════╔

     رازقان و خاطراتش۲۳

اا════════.🍃.═╚

درگذشته های رازقان که پاسگاه ژاندارمری در تمام شئونات و کارهای مردم دخالت می کرد و امنیه ها جولان می دادند،امنیه ای بود معروف به لونی .این لونی که مشاعرش دچار اختلال بود باعث هراس همه ،مخصوصا بچه ها می شد شاید بتوان گفت لولو بود نه لونی .

کافی بود که بگویند :"لونی گلدی لونی گلدی"یعنی لونی آمدتا همه به خانه هایشان فرارکنند .

رییس پاسگاه و خانواده اش هرموقع می خواستند به حمام بروند . اعلام می کردند امروز حمام قرق است ،حمام را به قول معروف "قرق"می کردند ،یعنی غیرازآن ها کسی حق نداشت از اهالی به حمام برود .

خاطره ی زیر مربوط به زمان رضاشاه است زمانی که می خواستند کشف حجاب کنند .

نویسنده ی خاطره می گوید :"

یکی از بزرگ‌ترین خوش شانسی های نسل ما این است که با پدر بزرگ و مادربزرگ هایمان زندگی می کردیم و محضر آن عزیزان رو درک و صحبت هایشان را شنیدیم ."

واز زبان مادر بزرگشان تعریف می کنند که:"

زمان رضا شاه که کشف حجاب انجام می شد امنیه ها در رازقان جلوی گلین باجی(مقصودشان شخص خاصی است) و دختر همسایه شان راکه نوجوان بوده است می گیرند و می گویندچادر و روسری تان راتحویل بدهید.گلین باجی و دختر همسایه مجبورمی شوند چادر و روسری خود راباز کنند و تحویل بدهند و قتی امنیه چادر و روسری را می گیرد ،گلین باجی به امنیه می گوید:" امنیه جان گوشا سوندا دا اوزلّیگ وار

امنیه هم می گوید" : عیبی یوخ چوخ دا یاقچی گلی بیله ییزه چیرت لاتوم "یعنی گوشه‌ی روسری ام اسپند هم هست امنیه هم می گوید : عیبی ندارد،خیلی هم خوب ،بیایید برایتان اسپند هم دود کنم .

خاطره :یکی از همشهریان

بازنویسی:الیاس امیرحسنی

❤️🌺☘🌿🍀🌸

رضا شاه
۲
۰
الیاس امیرحسنی
الیاس امیرحسنی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید