ویرگول
ورودثبت نام
الیاس امیرحسنی
الیاس امیرحسنی
الیاس امیرحسنی
الیاس امیرحسنی
خواندن ۴ دقیقه·۲ روز پیش

رازقان و خاطراتش ۲۸:الیاس امیرحسنی

.
اا═.🍃 .════════╔
     رازقان و خاطراتش۲۸
اا════════.🍃.═╚
یکی از خاطره انگیز ترین کارها در رازقان رفتن به نوبت گوسفندچرانی بود .هرکوچه ای یک گله یا دراصطلاح یک سوری داشت ؛کوچه ی آدینه ای ها یک گله ،کوچه ی مرحوم عبدالباقی یک گله ومحله ی بورج بیخی هم گاهی با کوچه ی حمام وگاهی با کوچه ی سکی باشی یک گله تشکیل می دادند کلا می شد چهار ،پنج گله .
اگر تعداد گوسفندان یک گله زیاد می شد ،دونفری برای چراندن می رفتندتا کنترل گله آسان باشد ،یک نفر از پایین می آمد ویک نفر از بالا ؛اگر تعداد گوسفندان گله کم می شد ،یک نفر برای چراندن کافی بود .
برای هر ده گوسفند ،یک نوبت باید به چرا می رفتند ،مثلا اگر کسی پنجاه عدد گوسفند داشت باید پنج روز پشت سرهم برای چراندن گوسفند به صحرا برود و رفتن به چرای گوسفند آن قدر سخت می آمد که نامش را گذاشته بودند، گون باتمویان یا گون باتماز ،یعنی روزی که هرچه انتظار می کشی آفتاب غروب نمی کند .
وقتی کسی نوبتش می شد ،شب مادریا همسر برایش سفره آماده می کرد که معمولا ،تخم مرغ وسبزی و آرد را مخلوط می کردند و غذای خوشمزه ای به نام قیقاناخ می پختند ،یا این که شیشه ی ماستی می گذاشتند تا آبدوغ درست کنند ونان داخلش ترید نمایندبه همین شیوه بعضی ها هم
شیره در شیشه می گذاشتند .بعضی از افراد با تجربه هم از گوسفندان شیر می دوشیدند و شیر می پختند و سنگ داغی هم درآن می انداختند که نام خاصی داشت.
نان و چای و استکان ،بشقاب ،کتری و قوری وکبریت از دیگر لوازم چوپان بود که شب برایش آماده می کردند ودر کیسه ای به نام توربا می نهادندالبته زبّان هم یکی از این لوازم بود که چوپان به کمرش می بست.
صبح خیلی زود معمولا بعد از نماز ،هرکس از خانه اش گوسفندها را بیرون می کرد ،گوسفند ها به هم می پیوستند و گله آماده ی حرکت می شد .
چوپان ،چوبدستی اش را برمی داشت ،توربایش را به کول می انداخت یا اگر الاغ می برد ،درخورجین الاغ می گذاشت و حرکت می کرد .
رازقان چند مسیر برای گوسفند چرانی داشت یک مسیر از کوچه باغ توزلی می گذشت وازتپه های ازناو بالا می رفت ودر همواره به چرا می پرداخت ،مسیر دیگر از آق بایور به سمت همواره حرکت می کرد .
از این طرف یک مسیر ،مسیر دوز باغلاری کمره بود که در زمین ها و تپه ها به چرا می پرداختند.مسیر دیگر هم از پایین کوه کوچک شروع می شد و ادامه می یافت .
دربالای ده هم چند مسیر وجود داشت ،یک مسیر ،مسیر کوه بزرگ بود که به سوگوتلی ختم می شد ،مسیر دیگر تپه های سیاه کمر به طرف تورپاخلی یورد بود ومسیر دیگر علی قورا و دربندها که به کالانا ختم می شد .
از این طرف هم از سمت ساری قیه به همواره می رفتند .
برای خوردن صبحانه و ناهار وعصرانه در محل هایی گوسفندها رامی خواباندند که به آن ها یاتاق می گفتندکه معمولا قنات یا چشمه ای هم داشت ،معروف ترین یاتاق ها این ها بودند :قنات ازناو،چشمه ی داخل ینگی قلعه(محمود آباد)،قنات قارقار،چشمه ی سوگوتلی ،چشمه ی زیوربلاغی،
از این طرف:قنات آق قلعه (آق قالا)،کیچیک چومن و بویوک چومن.
یکی از موارد ی که هنگام گوسفند چرانی پیش می آمد هجوم گوسفندان به کشت های دیم گندم و جو بود که چوپان را خیلی خسته می کرد .دیگری گاهی گرگ ها ی گرسنه به گله حمله می کردند و گوسفند یا گوسفند هایی را می دریدند یا می دزدیدند یا زخمی می کردند .
یکی دیگر از موارد اذیت چوپان این بود که الاغش ازدستش فرار می کرد و باید دنبال آن می دوید .
یک روز من ،پدر مرحومم و اکبر با هم برای چرای گوسفندان رفتیم ،گله را حرکت دادیم از دشت های دوزباغلاری به طرف کیچیک چومن حرکت کردیم و درکیچیک چومن به گوسفندان آب دادیم ودر آن طرف گوسفندها را خواباندیم تا صبحانه بخوریم ،اجاق را درست کردیم ،کتری را بارگذاشتیم ،سفره را بازکردیم وسه نفری در اطراف سفره نشستیم .دستمان را برای اولین لقمه دراز کرده بودیم که از این بنده ی همیشه خطا کاربا عرض معذرت باد معده ای خارج شد ،آقا پدرم را می گویی عصبانی شد سفره را به سمتی پرت کرد ،کتری و قوری و وسایل را به سمتی دیگر پرت کرد و هی تکرار می کرد اللهم صل ییز دیر قدوخلار،ادبییزدیر، قدوخلار خلاصه ما از ترسمان پابه فرار گذاشتیم اما پدر دست بردار نبود و دنبالمان می آمد وبه طرفمان کلوخ پرت می کرد و همان حرف ها را تکرارمی کرد :"قدوخلار اللهم صلیییز دیر"
مارا تا نزدیکی های جاده دنبال کرد و برگشت رفت ،وقتی آرام شد ،ماهم برگشتیم رفتیم ودوباره بساط صبحانه را چیدیم و صبحانه خوردیم.
یکی از مناظر زیبای رازقان هنگام غروب بود که گوسفندان برمی گشتند .با سرو صدای زنگوله ها،با غبار خاکی که به هوا بر می خاست .
هرکس جلوی در خانه ایستاده بود تاگوسفندها بیایند و دراصطلاح غریب نروند .
یادش بخیر
❤️🌺☘🌿🍀🌸

تخم مرغمسیر
۲
۱
الیاس امیرحسنی
الیاس امیرحسنی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید