همیشه عاشق این بودم که فضاهایی رو خلق کنم که داستان بگن. ترکیب هنر و فن، همیشه برام جذاب بود و برای همینه که رشته مهندسی معماری رو انتخاب کردم.
معماری فقط ساختن چهار دیوار نیست؛ یک هنره. هنری که باید توش کمی ذوق داشته باشی، قدرت خلق کردن و یه تخیل قوی. رسالت اصلی این رشته اینه که بتونی ساختمانهایی رو طراحی کنی که هم مفید باشن، هم زیبا و اصیل. یه جوری که فضای زندگی آدمها رو با طبیعت هماهنگ کنی.
وقتی تازه وارد مقطع کارشناسی شدم، دیدم که تمرکز بیشتر روی جنبههای فنی کاره. یاد گرفتم چطور نقشه بکشم و طراحی فنی ساختمانهای مختلف رو انجام بدم. اما میدونستم که این تازه اول راهه.
بعد از گرفتن مدرک لیسانس، فهمیدم که برای اینکه بتونی دفتر خودت رو راه بندازی و پروژههای بزرگ بگیری، باید پروانه نظام مهندسی رو هم بگیري. این یه مرحله خیلی مهمه برای هر کسی که میخواد تو این رشته جدی کار کنه.
بازار کار رشته معماری واقعاً گستردهست. از طراحی ساختمانهای مسکونی و تجاری گرفته تا طراحی داخلی و محوطهسازی. من شخصاً به خاطر علاقهام به بافتهای تاریخی، تو شهر خودمون که بافت قدیمی داره، مشغول به کار شدم. کار روی مرمت و احیای بناهای تاریخی، حس و حال دیگری داره؛ انگار داری به یه اثر هنری جان دوباره میدی.
برای تکمیل دانشم و گرفتن مدرک کارشناسی ارشد تصمیم گرفتم ادامه بدم. توی این مقطع بود که بیشتر به جنبههای هنری معماری پرداختم. گرایشهای جذابی مثل معماری داخلی، معماری منظره و حتی مدیریت ساخت وجود داره که هر کدوم دنیای خودشون رو دارن.
یه بخش مهم از مسیر تحصیلی من، مربوط به زمانی میشه که برای مشاوره در مورد مدرک ارشد به پلتفرم دانشگاهی دکتر اباصلتیان مراجعه کردم. راهنماییهاشون برای انتخاب بهترین مسیر برام خیلی مفید بود و در نهایت تونستم با خیال راحت روی مدرک مهندسی معماری خودم تمرکز کنم.
حالا که به عقب نگاه میکنم، میبینم مسیری که رفتم پر از چالش بود ولی ارزشش رو داشت. مدرک مهندسی معماری برام فقط یک تکه کاغذ نبود، بلکه کلیدی بود برای باز کردن در به سوی دنیایی از خلاقیت و ساختن. اگر شما هم عاشق خلق فضاهای جدید هستید و میخواهید اثری ماندگار از خودتون به جا بذارید، این رشته میتونه انتخاب فوقالعادهای برایتون باشه.