در هزار توی کسبوکارها که قدم میگذاریم به مسیر پر پیچ و خم آنها تازه پی میبریم. اغلب ما برای راهاندازی شغلی به تبعیت از افراد دور و برمان و یا ترندهای روزگار پناه میبریم که این بزرگترین مشکل را برای موفقیت کسبوکارمان رقم میزند. اگر بخواهیم این مسئله را برایتان باز کنیم، کافی است به دور و برتان نگاه کنید؛ یا بلاگر اینستاگرام میبینید یا تریدر ارزهای دیجیتال و اگر بخواهیم از دنیای وب پا را فراتر نهیم، تعداد زیادی مشاور املاک و بورسبازهای تالار سعادت آباد!
انگار در چند سال اخیر، کسبوکارهای قدیمی به کلی از جامعه ما رخت بسته و جایش را به کارهای به اصطلاح دلالی داده است. هر چند که در گذشته به دلیل شکل زندگی، شغلهای زیادی وجود داشت اما نباید از تنوع و مهارت افراد در کسب این مشاغل غافل شویم. از طرفی، اگر بخواهیم به کسبوکارهای آن زمان نفوذ کنیم از آبفروش دم خانهها گرفته تا لحافدوزی که در کوچهها میگشت، همه و همه به نبود مرکزی برای انجام دادن این مشاغل دلالت دارد.
در واقع، این روزها شما کافی است تصمیم بگیرید یک تشک برای تخت خود بخرید، با تایپ تنها سه حرف ت. ش. ک در گوگل، صدها سایت که یا مراکز تولید این محصول هستند یا واسطهای برای رساندن این کالا، روبرویتان ظاهر میشوند.
اما از حق که نگذریم، این روزها سختی بسیاری از کارها کمتر شده و روشهای فروش و بازاریابی خیلی آسانتر از قبل. به طور مثال، در سالهای ۷۰، وقتی یک مزون خیاطی راهاندازی میکردید، یا باید آنقدر به دور و بریهایتان میسپردید که کار برایتان بیاورند و یا تعداد زیادی کاغذ چاپ شده بر روی در و دیوار محلتان میچسباندید.
به هر حال این سرعت زیاد تکنولوژی همانطور که معایبی مانند کمرنگ شدن حضور فیزیکی افراد در کنار یکدیگر داشته، اما از طرفی توانسته به داد کسبوکارهای نوپا برسد و آنها را راحت و آسان در اختیار مشتریانشان قرار دهد.
پس بیایید با گرهخوردن کسبوکارهایمان با دنیای وب و استفاده از خلاقیتهایی مانند روشهای جذب مشتری مثل دادن اشانتیون یا هدایای کوچک، به دنیای شغلهای نو قدم نهیم.