حسین بهروزی نژاد
حسین بهروزی نژاد
خواندن ۳ دقیقه·۲۴ روز پیش

نقش آمریکا و اسرائیل در کریدور IMEC و نواقص کریدور


در اوایل سال ۲۰۲۳ میلادی، جان کربی سخنگوی پنتاگون در پاسخ به سؤالی در مورد تأثیر درگیری بر اجرای پروژه اظهار داشت که تلاش‌ها برای آماده‌سازی بستر IMEC ادامه دارد. با این حال، او توضیح داد «از آنجایی‌که این پروژه شامل راه‌اندازی هاب‌های لجستیکی و مراکز پشتیبانی حیاتی در طول مسیرهای راه آهن و همچنین ایجاد فرصت‌هایی برای بهبود زیرساخت‌ها و اشتغال است، این روند سال‌ها طول خواهد کشید.»

یکی از موانع بزرگ این کریدور مسئله عملی شدن آن و هزینه و زمانی که برای این کریدور باید گذاشته شود هست.چون مسیر هایی که برای این کریدور انتخاب شده اند دارای زیر ساخت های بسیار نامناسب و عملا بی تاثیر برای کریدور هستند.که در ادامه متن دقیق تر در مورد این مسئله صحبت خواهد شد.

یک منبع آگاه به بلومبرگ نیز گفت که شاید تصور شود درگیری در خاورمیانه توجهات را از کریدور آیمک منحرف کرده است. اما این دیدگاه وجود دارد که آیمک از ابتدا دارای نواقص بسیار بوده و حتی بدون تشدید تنش در خاورمیانه، باز به سرانجام نمی‌رسید.

به باور منتقدان تمام نکات ظریف منطقه قبل از اعلام پروژه مورد تجزیه و تحلیل قرار نگرفته است. تمایل ایالات متحده برای سرکوب چین از طریق هند و قطع فرصت‌های همکاری با اروپا، اروپایی‌ها را وادار به پیروی از آن کرده است. این پروژه روی کاغذ عالی به نظر می‌‍رسد، اما هنگام پیاده‌سازی مشخص می‌شود که عملاً غیرممکن است.

این طرح بزرگ ایالات متحده و حامیان آن در اتحادیه اروپا، اساساً در برابر یک واقعیت تلخ شکست خورده است. با دیدن رویدادهای امروز خاورمیانه و عملکرد اسرائیل در موضوع فلسطین، نمی‌توان انتظار داشت عربستان در این پروژه مشارکت کند. زیرا اگر منافع اقتصادی بر منافع سیاسی غالب نشود، هیچ راه آهنی نیز وجود نخواهد داشت.که این عامل هم مانعی بزرگ برای این کریدور به حساب میاد زیرا بخش اعظمی از این کریدور از عربستان سعودی و دیگر کشور های عربی میگذرد.

عوامل بسیاری نشان می‌دهد که کریدور آیمک بیشتر یک پروژه سیاسی است تا اقتصادی. زیرا پروژه هم هزینه بالایی داشته و هم کشورهای مسیر فاقد زیرساخت‌های لازم هستند. به عنوان مثال، یونان سیستم ریلی بسیار توسعه نیافته‌ای دارد یا بیابان‌های عربستان و امارات، باید دارای یک راه آهن مدرن باشند. همچنین، این طرح شامل کابل برق زیردریایی، خط لوله هیدروژن سبز و زیرساخت‌های دیگر است.

بنابراین کشور های امریکا و اسرائیل روی جنبه سیاسی این کریدور بیشتر از جنبه اقتصادی اش حساب باز کرده اند و این کریدور قبل از انکه اقتصادی باشد بیشتر سلاحی است به نام سلاح توسعه برای مقابله با دیگر کریدور ها زیرا در مقابل، چین گام‌های جدی برداشته و ابتکار کمربند و جاده شکل خاصی به خود گرفته است. چین در نوسازی خطوط ریلی کشورهای آسیای مرکزی سرمایه‌گذاری و برای مشارکت در ایجاد مسیر حمل‌و‌نقل ترانس خزر ابراز آمادگی کرده است. جالب اینکه کریدور میانی تنها کریدور عملیاتی لجستیکی است که مشمول تحریم نمی‌شود، از مناطق امن عبور می‌کند و جدا از درگیری‌های خاورمیانه است. و این عوامل دست به دست هم داده تا امریکا از توسعه چین ترس داشته باشد زیرا علنا تا با احداث این کریدور کشور امریکا و هم پیمانانش در منطقه نفوذ خود را از دست میدهند.

با این حال، باز هم غرب به دنبال توسعه مسیرهای بین‌المللی تحت کنترل خود است که این امر به معنای حذف چین و روسیه است. در این میان؛ روسیه و چین، مانند ترکیه، عراق، ایران، سعی می‌کنند برنامه‌های خود را عملیاتی کنند. اما فرآیندهای ژئواکونومیک مطابق با منطق خود در حال توسعه هستند و مسائل مهم لجستیکی احتمالاً به زودی به یک بحران جدی منجر شوند.



ایالات متحدهاتحادیه اروپاسیاسی اقتصادیعربستان سعودی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید