مقدمه
شاید در روزهای اولی که پروژه آرپانت به اینترنت امروزی تبدیل گشت، کمتر کسی تصور میکرد که اکثر فعّالیتهای بشر در قالب یک شبکه همگانی و جهانی با این سرعت و شدت به آن وابسته شود. این پدیده که از اواسط دهه ۱۹۹۰ عمومیت یافت، حکایت از آغاز یک دوران جدید داشت. دورانی که در آن مرزهای جغرافیایی توسط دسترسی به اینترنت جهانی از میان برداشته شده است. پیش از آغاز این دوران، جهانی شدن یک کسب و کار به جز توسط معدود شرکتهایی چند ملیتی، نوعی آمال و آرزو به حساب میآمد ولیکن امروزه موارد متعددی از کسبوکارهایی را میتوان یافت که از همان ابتدای کار، عملکردی جهانزاد (Born Global) داشتهاند. در این گفتار کوتاه، سعی داریم پرده از برخی رموز جذب مخاطب جهانی از طریق تولید محتوا با استفاده از آموختههای چند تن از بزرگان این امر و تجارب گذشته خود، برداریم و راهکارهایی کاربردی برای تولید محتوای جذاب و مخاطبمحور ارائه دهیم.

قاعده تاثیرگذاری
در دنیای واقعی برخی از نمادهای قدرت و تاثیرگذاری اشخاص نظیر عنوان شغلی، حقوق ودستمزد، دانشگاه محل تحصیل، حتی قد و زیبایی و نوع لباس و ... ملاک قضاوت و تاثیرگذاری هستند اما در دنیای اینترنت هیچکدام از اینها اهمیت ندارند و فقط یک چیز مهم است و یک منبع برای قدرت و تاثیرگذاری وجود دارد: "سرشناس بودن". اما آیا هر شخص یا هر کسبوکاری قادر است سرشناس شود؟ چرا اصلاً نیاز دارید تا شناخته شوید؟ مارک شيفر معتقد است که همه میتوانند به این جایگاه برسند. هر فرد یا کسب و کاری میتواند با استفاده از استراتژیهای مناسب و با پشتکار به یک برند شخصی قوی دست یابد و شناختهشده شود. در گذشته برای به دست آوردن نفوذ و شناخته شدن، نیاز به ارتباطات، تحصیلات عالیه و فرصتهای خاص بود که برای همه قابل دسترس نبود. اما امروزه، با وجود اینترنت و شبکههای اجتماعی، هر شخص و کسب و کاری میتواند با استفاده از ابزارهای دیجیتال و استراتژیهای مناسب، برند خود را بسازد و شناخته شود. این امر به فرد و کسب و کارش کنترل بیشتری بر سرنوشت خود میدهد و فرصتهای جدیدی را برای موفقیت ایجاد میکند. مارک توضیح میدهد که شناختهشدن در دنیای دیجیتال امروز، برای ایجاد اعتبار و نفوذ ضروری است. شناختهشدن میتواند فرصتهای شغلی، مشارکتهای جدید و دسترسی به منابعی را که قبلاً غیرممکن به نظر میرسید، فراهم کند.
تولید محتوا، پیشفرض شناخته شدن
بطور کلی، تولید محتوا به یکی از قدرتمندترین ابزارهای کسبوکارهای نوپا برای دستیابی به بازارهای جهانی تبدیل شده است. مخاطبان جهانی با فرهنگها، نیازها و زبانهای گوناگون، به محتواهایی جذب میشوند که نهتنها اطلاعاتی کاربردی ارائه میدهند، بلکه به شکلی انسانی و تأثیرگذار با آنها ارتباط برقرار میکنند. تولید محتوا دیگر فقط یک ابزار بازاریابی نیست، بلکه یک استراتژی کلیدی برای برندینگ، جلب اعتماد و ساختن هویتی است که فراتر از مرزهای محلی تأثیرگذار باشد. کسبوکارهای نوپا، اگرچه ممکن است منابع محدودی داشته باشند، اما میتوانند با استفاده از محتوای خلاقانه، هدفمند و مخاطبمحور، با غولهای بازار رقابت کنند و مخاطبان خود را به مشتریانی وفادار تبدیل کنند. این مسیر البته ساده نیست. تولید محتوای بینالمللی نیازمند شناخت عمیق از مخاطبان هدف، تسلط بر ابزارهای دیجیتال، و سازگاری با نیازها و فرهنگهای مختلف است. اما همین چالشها، فرصتی بزرگ را پیش روی کسبوکارهای نوپا قرار میدهد: فرصتی برای تمایز، نوآوری و خلق داستانهایی که در ذهن و قلب مخاطبان جهانی باقی بماند.
چطور باید شروع کرد؟
جایگاه دستیافتنی است. جایگاه و موقعیت حاصل جمع تکتک کارهای برجستهای است که یک فرد یا کسب و کار انجام میدهند. برای کسب جایگاه باید خود را برند کنید. برای جذب مخاطب جهانی از طریق تولید محتوا ابتدا بایستی انگیزه لازم را داشته باشید و در کنار آن از ثبات قدم برای تحمل سختیها برخوردار باشید. آنجلا داکورث نیز در کتاب خود، موفقیت را به میزان زیادی به دو ویژگی شخصیتی مرتبط میداند:
· اشتیاق به معنی داشتن علاقه و انگیزه برای دنبال کردن یک هدف بلندمدت و
· پشتکار به معنی توانایی ادامه دادن مسیر حتی در مواجهه با شکستها و موانع.
داکورث در این کتاب توضیح میدهد که استعداد ذاتی تنها بخشی از معادله موفقیت است و گریت (Grit) یا همان ترکیب پشتکار و اشتیاق، عامل کلیدی موفقیتهای بزرگ است. بنابراین، مهارت و استعداد به تنهایی کافی نیستند؛ بلکه تلاش، آنها را به موفقیت تبدیل میکند. افراد موفق، اغلب بیش از استعداد، به دلیل تلاش مستمر و اراده قوی موفق میشوند. در کسب و کارها نیز ایجاد فرهنگی که پشتکار را تشویق کند، میتواند در موفقیت جمعی تأثیرگذار باشد که داکورث آن را فرهنگ گریت مینامد و توضیح میدهد که گریت قابل پرورش است و از چهار عامل کلیدی تشکیل شده است:
· علاقه (Interest): شناخت و دنبال کردن علاقه واقعی.
· تمرین (Practice): یادگیری مداوم و تمرین هدفمند.
· هدف (Purpose): ارتباط تلاشها با هدفی بزرگتر و معنادار - افرادی که برای هدفی بلندمدت تلاش میکنند، تمایل بیشتری به موفقیت دارند.
· امید (Hope): اعتقاد به اینکه تلاشها در نهایت به نتیجه خواهد رسید.

پیدا کردن محتوای مناسب
شما یک کسب و کار نوپا هستید و از پس اینکه چند محتوای مختلف (پادکست، کتاب الکترونیکی، ...) و پلتفرمهای گوناگون (فیسبوک، توییتر، اسنپچت، اینستاگرام و ...) را مدیریت کنید برنمیآیید. پس بهتر است بر یک چیز تمرکز کرده و در آن فضا عالی باشید. مارک شيفر در کتاب "شناخته شدن" برای انتخاب منبع محتوایی قوی سه نکته را پیشنهاد میدهد:
1- پیدا کردن فضاهای خالی: شناسایی فضاهای خالی و محتوای کمتر پرداخته شده را به عنوان فرصتی خوب میتوان در نظر گرفت. وارن برگر در کتاب خود "یک پرسش زیبا" اینگونه بیان میکند که پرسیدن سوالات درست و زیبا، اساس نوآوری و پیشرفت در زندگی شخصی و حرفهای است. ایشان معتقدند که جهان به جای پاسخهای ساده، به سوالات چالشبرانگیزی نیاز دارد که به تفکر عمیق و خلاقیت منجر شوند. برگر با استفاده از مثالهای واقعی از شرکتها، نوآوران، و رهبران موفق، نشان میدهد که چگونه پرسشگری به پیشرفتهای بزرگ منجر شده است. در سازمانها، با ایجاد فرهنگ پرسشگری میتوان فضاهای خالی را با اقدامات نوآورانه پر کرد و مبنای تولید محتوا را بر همین اساس گذاشت.
2- پیدا کردن موضوعات مورد علاقه: اگر شما به آنچه انجام میدهید علاقه نداشته باشید، آن را ترک خواهید کرد. حال در این میان برخی از افراد از ژن خلاقیت کم بهرهاند و از تولید محتوا لذت نمیبرند. اگر به تولید محتوا علاقه ندارید باید از دیگران کمک بگیرید. مثل بسیاری از ستارههای شبکههای اجتماعی که خودشان مطالب وبلاگشان را نمینویسند. حتی کتابهایشان را خودشان ننوشتهاند. آیا این کار فریب است؟ اگر با راستی و درستی انجام شود خیر، مثل رهبر کشوری که متن سخنرانیاش را افراد دیگری مینویسند یا گزارش مدیرعامل یک شرکت به سهامداران.
3- تطبیق محتوا: برخی از شبکههای اجتماعی برای مشارکت بالا و نظرات مخاطبان مستعدتر هستند مثل لینکدین با مشارکت حرفهای یا اینستاگرام که بصورت تصویر محور و ویدئو محور میتواند مشارکت بالایی را جلب کند. در توییتر نیز اشتراک محتوا به آسانی صورت میپذیرد. از طرفی در پلتفرمهایی نظیر بخش عمومی اسنپچت و وبلاگها و فیسبوک مشارکت به صورت فعالانهتر صورت میپذیرد. اما در مقابل ممکن است برخی پلتفرمهای دیگر آرامتر باشند. پلتفرمهای محتوا با مشارکت کمتر احتمالا توجه افراد درونگرا را بیشتر جلب میکنند مثل پادکستهای iTunes که بازخوردها در آن بسیار اندک هستند یا SlideShare یا Pinterest برای اشتراک تصاویر.
با فکر کردن درباره اینکه چه چیزی را در کدام شبکه اجتماعی منتشر کنید، میتوانید متوجه شوید که کدامیک بیشترین تناسب را با نوع کسب و کار شما دارد.
نگرانی
صد البته در ابتدای مسیر تولید محتوا نگرانیهای به حقی هم وجود خواهند داشت از جمله:
1- نداشتن اعتماد کافی به مهارتهای خود: نکته مهم این است که کار شما با تمرین کردن بهتر و بهتر میشود. با نگاه کردن به محتوای ابتدایی بسیاری از تولید کنندگان محتوای حرفهای، بهتر متوجه این موضوع خواهید شد.
2- ترس از دیدگاههای منفی یا حتی آزاردهنده برخی مخاطبان: شما پیتزا نیستید که بتوانید همه را شاد کنید. وقتی دیدگاهتان را ابراز کنید، نظرات مخالف و یا حتی آزاردهندهای هم دریافت خواهید کرد. این نگرانی کاملا منطقی ولی رفع شدنی است. نکته اول اینست که بعید است دیگران بخواهند با بدجنسی و با منظور از شما انتقاد کنند. بطور کلی افرادی که برای ارتباط با محتوای شما وقت میگذارند، با شما مهربان وحامیتان خواهند بود. برای روبرو شدن با این مسئله حق مخاطبین برای انتقاد کردن یا داشتن نظری متفاوت با خود را به رسمیت بشناسید و در صورت لزوم عذرخواهی کنید حتی اگر لازم نباشد. اگر سوء تفاهمی ساده پیش آمد، بلافاصله بصورت آنلاین آن را حل و فصل کنید و اگر با وجود تلاش و رفتار مهربانانه شما باز هم مسئله برطرف نشد، موضوع را نادیده بگیرید و چنانچه رفتار فرد غیر حرفهای بود، او را بلاک کنید.
3- ترس از نیافتن ایدههای کافی برای وبلاگ، ویدئوها و پادکستها: بعضی اوقات ذهن افراد قفل میشود و نمیدانند که چه بنویسند یا بگویند. در واقعیت ایدهها همانند آبشاری در درون شما جاری هستند ولی شما توجهی به آنها ندارید. برای تولید محتوا باید همواره هوشیار بود و به کل جهان به عنوان منبع الهام نگریست. چند نمونه از منابع الهام عبارتند از: سوالات مخاطبان، اخبار دنیای پیرامون، صحبتهایی که در محافل دوستانه شکل میگیرد و ... . بنابراین ایدهها را بصورت منظم جمعآوری کنید و زندگی را سرشار از محتواهای احتمالی جدید ببینید.
داستانسرایی در محتوا
هر کسبوکاری که به دنبال نفوذ در بازارهای جهانی است، باید محتوایی تولید کند که نهتنها اطلاعات را منتقل کند، بلکه احساسات را برانگیزد، الهامبخش باشد و تجربهای ارزشمند ایجاد کند. در دنیایی که مرزهای فیزیکی با اینترنت شکسته شدهاند، تولید محتوا به زبان مخاطب و مطابق با نیازهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی هر جامعه، نقشی کلیدی در جذب و نگهداری مشتریان دارد. مارک شیفر در کتاب Known تأکید میکند که مردم به افراد و برندهایی که داستانی معتبر و الهامبخش دارند، اعتماد میکنند. داستان برند شما باید:
· احساسات را برانگیزد: روایتهایی که به تجربیات انسانی نزدیک هستند، بیشتر در ذهن مخاطب باقی میمانند.
· فرهنگی و جهانی باشد: از عناصر فرهنگی مشترک استفاده کنید تا مخاطبان مختلف بتوانند با داستان شما ارتباط برقرار کنند.
· الهامبخش باشد: داستانهایی که به چالشها و موفقیتها اشاره میکنند، حس انگیزه و امید را در مخاطبان ایجاد میکنند.
یکی از مثالهای عملی از الگوهای موفق داستان سرايی، آنا بای کارما، داستان زنان بوتانی میباشد. زنانی که با وجود فقر، بیسوادی، و محدودیتهای اجتماعی، از طریق هنرهای دستی توانستهاند اعتماد به نفس و استقلال مالی به دست آورند. نمایش مراحل تولید شالها، از طراحی تا بافت، با تمرکز بر هنر و مهارتهای سنتی و روايتهای بافندههای اين شالها و زنان هنرمند، فرهنگ بوتان، و تأثیر اجتماعی پروژه، نشان داد كه میتوان محتوایی ایجاد کرد که مخاطب را بهطور عمیق تحت تأثیر قرار دهد و او را به حمایت از این حرکت ترغیب کند. اگر شما تولیدکننده محصولات هنری هستید، میتوانید داستان تولید هر محصول را روایت کنید؛ از ایده اولیه گرفته تا لحظه نهایی خلق اثر. این داستان باید به زبان مخاطب و با رعایت ارزشهای فرهنگی او بازنویسی شود. مثلا یک برند کوچک ایرانی در زمینه فرش دستباف میتواند داستان تولید هر فرش را به زبان انگلیسی با تأکید بر اصالت و هنرمندی صنعتگر، به اشتراک بگذارد. نمونه مشابه ايرانی آنا بای کارما، كشمون در حوزه زعفران میباشد که توانست با روایتگری و داستانسرایی، جایگاه خود را در اقیانوس قرمز این محصول تثبیت کند.
عوامل کلیدی
برایان مکآلیستر در کتاب جذاب خود تحت عنوان "نقشه راه" این چنین می گوید: موفقیت در زندگی و کسبوکار به سه عامل کلیدی بستگی دارد. اول ایجاد وضوح در اهداف، دوم تعهد به تغییر و رشد و سوم برنامهریزی و پایبندی به اجرا. مکآلیستر تأکید میکند که اولین گام برای هر موفقیتی، تعریف دقیق هدف است. بدون داشتن تصویری شفاف از آنچه میخواهید، حرکت به سوی موفقیت امکانپذیر نیست. افراد باید بدانند چه میخواهند و چرا میخواهند به آن دست یابند. اهداف باید مشخص، قابلاندازهگیری، دستیافتنی، مرتبط و زماندار (SMART) باشند. و هر موفقیتی نیازمند تغییر عادات و طرز فکر است. همچنین صرف دانستن کافی نیست؛ عملگرایی و تداوم اجرای برنامه نقش تعیینکنندهای دارند. همه برای تولید محتوا زمان یکسانی دارند، اما همه برای این کار اولویت یکسانی قائل نمیشوند. موضوع واقعی زمان نیست، بلکه قاطعیت در انجام این کار و تداوم آن است.بر همین اساس توصیههای متعددی برای کمک به بازدهی بیشتر زمان صرف شده برای تولید محتوا و هدفمند کردن و منسجم کردن آن ارائه میشوند که در زیر از آنها نام برده شده است:
1- براي توليد محتوا زمان بگذاريد ؛ 2- ديدگاهتان را بيان كنيد ؛ 3- يك روال منظم ايجاد كنيد ؛ 4- ذهنتان را درگير نكنيد ؛ 5- استراحتهای كوتاهي داشته باشيد ؛ 6- كمالگرا نباشيد ؛ 7- از اپلیکیشنها استفاده کنید ؛ 8- از رسانههای مختلف استفاده کنید ؛ 9- از دوستانتان کمک بگیرید ؛ 10- نه گفتن را بیاموزید ؛ 11- از ادمین استفاده کنید ؛ 12- چند کار را با هم انجام ندهید ؛ 13- برای خودتان تقویم محتوا تهیه کنید ؛ 14- با گردآوری دیدگاههای گوناگون، مطلب ایجاد کنید ؛ 15- برای کارتان مهلت تعیین کنید ؛ 16- بیش از حد در این باره فکر نکنید ؛ 17- آمار زمانتان را داشته باشید ؛ 18- از محتوایتان چند منظوره استفاده کنید ؛ 19- به صورت شفاهی موضوع را بیان کنید.
ساخت یک شبکه قوی از طرفداران
دوری کلارک در کتاب Stand Out توضیح میدهد که ایجاد یک شبکه قوی از طرفداران، یکی از کلیدیترین گامها برای متمایز شدن و موفقیت در دنیای حرفهای است. او معتقد است که داشتن مخاطبان وفادار، به شما امکان میدهد ایدههایتان را گسترش دهید، اعتبار خود را تقویت کنید، و تأثیرگذاری بیشتری داشته باشید. طرفداران شما پیام و ایدههای شما را به دیگران منتقل میکنند و باعث میشوند تأثیرگذاری شما چند برابر شود و از طرف دیگر نیز به شما در مواجهه با چالشها انگیزه میدهند و از شما حمایت میکنند.
مراحل ساخت یک شبکه قوی از طرفداران بدین صورت میتواند باشد:
1- ارائه ارزش به مخاطبان: برای جذب مخاطبان، باید محتوایی ایجاد کنید که برای آنها مفید باشد. این محتوا میتواند شامل راهنماییها، آموزشها یا بینشهای خاص در حوزه تخصصی شما باشد.
2- ایجاد تعامل واقعی: با مخاطبان خود در تماس باشید. این ارتباط میتواند از طریق نظرات، پیامها یا پاسخ به سوالات آنها باشد. همچنین مخاطبان به افرادی که صادق و اصیل هستند، اعتماد بیشتری دارند. باید به گونهای عمل کنید که نشان دهد به مخاطبان خود اهمیت میدهید.
3- تولید محتوای منظم و باکیفیت: محتوا باید طوری طراحی شود که مخاطبان را آموزش دهد و به آنها انگیزه دهد.همچنین محتوای شما باید بهصورت منظم منتشر شود تا مخاطبان همواره درگیر شوند.
4- تبدیل مخاطبان به طرفداران وفادار: ایجاد حس ارتباط شخصی با مخاطبان، آنها را به حامیان وفادار تبدیل میکند.در کنار آن داستانسرایی نیز باعث میشود مخاطبان به شما و پیام شما نزدیکتر شوند. همچنین از مخاطبان بخواهید در ایدهها یا پروژههای شما مشارکت کنند. این تعامل میتواند از طریق نظرسنجیها، مسابقات یا دعوت به همکاری در پروژههای کوچک باشد.
5- استفاده از اعتبار اجتماعی: همکاری با افراد شناختهشده یا دعوت آنها به اشتراکگذاری محتوای شما میتواند به جذب طرفداران جدید کمک کند. مضافا قدردانی علنی از حمایت مخاطبان باعث تقویت ارتباطات و ایجاد حس ارزشمندی در آنها میشود.
6- ایجاد یک جامعه فعال: ایجاد گروهها یا انجمنهای آنلاین برای مخاطبان شما فضایی را فراهم میکند که بتوانند با شما و یکدیگر ارتباط برقرار کنند و تشویق طرفداران به اشتراکگذاری تجربیات و ایدههای خود در گروههای تخصصی باعث افزایش حس تعلق میشود.
بهترین دوست گوگل محتواست
بهینهسازی موتورهای جستجو(SEO) صنعتی 30 میلیارد دلاری است که علاوه بر پیچیدگی، بسیار متغیر است. برخی عواملی که در الگوریتم جستوجو موثرند عبارتند از:
· قدمت و سابقه سایت: برای گوگل، کیفیت مداوم در طول زمان اهمیت دارد.
· بکلینکها: (یا هایپرلینک) لینکی درون یک مطلب که شما را به مقاله مرتبطی راهنمایی کند. تعداد، کیفیت، تنوع و مرتبط بودن لینکهای ورودی از سایتهای دیگر برای موفقیت و بهتر دیده شدن در جستجو بسیار مهم است.
· زمان ماندگاری: مدتی که یک محتوا مخاطب را درگیر میکند. هر چه طولانیتر باشد، گوگل ببیشتر به آن توجه میکند.
بنابراین با تولید مستمر محتوای با کیفیت، میتوانید بیشتر در معرض دید قرار بگیرید و شناخته شوید.
بهرهبرداری حداکثری از تکنولوژی
با تجاری شدن پدیده هوش مصنوعی در یک سال اخیر، ابزارهای بیشماری بصورت مجانی یا با نازلترین هزینه در اختیار کاربران عادی قرار گرفته که قبلا تصور آن هم مشکل بود. شاخصترین این ابزارها در حوزه تولید محتوا هستند که با استفاده بهینه و هوشمندانه از آنها میتوان بر سرعت، دقت و کیفیت درونمایه محتوایی افزود و بر مسائلی نظیر کمبود منابع فائق آمد. برخی پیشنهادها در جهت استفاده حداکثری از تکنولوژی عبارتند از:
· استفاده از ابزارهای AI مانند ChatGPTبرای تولید محتوای خلاقانه و مطابق با نیاز مخاطبان، تحلیل رفتار کاربران و پیشنهاد محتواهای شخصیسازیشده
· استفاده از ابزارهایی مانند Google Analytics یا Hotjarجهت بررسی رفتار مخاطبان
· تولید محتوا به زبانهای مختلف و با در نظر گرفتن ارزشها و نیازهای فرهنگی مخاطبان هدف با استفاده از AI و ابزارهای ترجمه مانند DeepL
· استفاده از ابزارهایی مانند Canva، Figma یا Adobe Premiere برای تولید محتوای حرفهای و با جذابیت بصری و قابلیت اشتراکگذاری بالا
· استفاده از از پلتفرمهایی مانند Mentimeter یا Typeformبرای مشارکت فعال مخاطبان توسط نظرسنجیها، مسابقات، و آزمونهای آنلاین
· استفاده از ابزارهای مدیریت شبکههای اجتماعی نظیر Hootsuite، Buffer یا Sprout Social برای زمانبندی و مدیریت پستها
· استفاده از ابزارهایی نظیر SEMrush و Ahrefs برای بهبود رتبه سئوی محتوا
· استفاده از از چتباتها برای برقراری ارتباط سریع و پاسخگویی به سوالات مخاطبان

جمعبندی
جهانیشدن فرصتهای بینظیری برای کسبوکارهای نوپا ایجاد کرده است، اما همزمان چالشهایی نیز به همراه دارد. در این میان، تولید محتوای تأثیرگذار و هدفمند به عنوان ابزاری کلیدی برای ارتباط با مخاطبان جهانی، به شما امکان میدهد تا فراتر از مرزهای جغرافیایی حرکت کرده و کسبوکار خود را به سطحی بالاتر ارتقا دهید. در این مقاله سعی شد با ترکیب بینشهای موجود در کتابهایی مانند Grit اثر آنجلا داکورث، Stand Out اثر دوری کلارک، Known اثر مارک شیفر، Roadmap اثر برایان مکآلیستر، A More Beautiful Question اثر وارن برگر و دیگر منابع، راهکارهایی کاربردی برای تولید محتوای جذاب و مخاطبمحور ارائه گردد.
حال که وقت گرانبهای خود را برای خواندن این مطلب اختصاص دادید، چه مطالب، موضوعات و کتابهایی برای بسط این موضوع پیشنهاد میدهید؟ خوشحال میشوم نظرتان را در این خصوص در میان بگذارید و یا اگر این مطلب برایتان مفید بود آن را به اشتراک بگذارید.
کلیدواژهها: کسبوکار، برند شخصی، جهانی شدن، تولید محتوا، دکتر محمد مهدی پور بصیر، دانشگاه تهران