بسیج دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
شهید سلیمانی علاوه بر نقش خود در احیا و سازماندهی قدرت ملتهای مقاوم منطقه در جهت مقابله با استکبار، الگوی تمام عیار از یک مسئول انقلابی است. مسئولی که کارآمدی و مردمداریاش بهترین ابزار برای تبیین مواضع و ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی است.
در کنار رخساره حماسی و محبوبیتی که ریشه در ثبات قدماش داشت؛ کارآمدی، تعهد خالصانه و تماس واقعیاش با مردم از او چهرهای در قامت انسان تراز انقلاب اسلامی ساختهبود. چنانکه راهپیمایی خیره کنندهی ملت ایران در تشییع این فرزند دلاورشان نشان دهندهی عمقِ محبت بین آنان بود.
اما شهید عزیز ما در عین همکاری با همه جناحها و سلایق آزاده، بر سر مسائل اساسی انقلاب و اسلام اهل سازش و مذاکره نبود و با شجاعت و در عین حال صریح، خط و رای خود را تبیین میکرد.
نقطه محوری منش او شاگردی و تلمذ در مکتب انقلاب و شخص امام امت بود. بارها تاکید کرده بود که اساس انقلاب و انقلابیگری در توجه و پذیرش ولایت فقیه و اسلام ناب محمدی است.
آراء ما، بدون پذیرش این اصل نامتغیر که مطابق با سیره شهدا انقلاب اسلامی است، نه تنها غلط که ضدارزش است.
اگر امروزه گفتمان وفاق میخواهد راستین و اصیل موجبات اتحاد ملی را فراهم کند تا در سایهی آن پیشرفتهای حقیقی اتفاق افتد؛ بایستی دقیقا در همین نقطه بایستد و راه کارآمد و ارزش مدارانه حاج قاسم را بپیماید.
البته دولت چهاردهم که این گفتمان را نمایندگی میکند؛ باید کارآمدی پیشهکند و ارزشها را بر سر دست بگیرد. چیزی که تا اکنون به سمت تحقق آن نرفتهاند. صد البته باید به دولت فرصت داد اما همانگونه که از این دستاورد فرهنگی معاونت دانشگاه مشهود است، بیش از آنکه وظیفه اساسی خود را بپذیرد، بیشتر در جهت کنترل نیروی اصیل حزبالله صفآرایی کردهاست.
اگر نقطه هدف، وحدت ملی است نباید با بیتوجهی و بعضا مانع دانستن این موارد و به خصوص با مصادره گزینشی ارزشها، وفاق را به جای نفاق رفاقتی جای بزنیم و اعتماد اجتماعی را به پای منافع جناحی ذبح کنیم.
مبادا که به طمع سرکوب نیروی اصیل انقلابی، ارزشها و کلام شهدا را مصادرهبه مطلوب کنیم.
و در آخر، روی سخن با سرپرست و معاون فرهنگی دانشگاه علامه است:
تیم مدیریتی که پیشتر نصب پرچمِ نیروهای مقاومت و فلسطین را در محیط دانشگاه خلاف روح آکادمیک میدید؛ امروز با مصادره بخشی از سخنان بنیانگذار محور مقاومت درصدد توجیه ایدههای جناحی خود است.
در صورتی که مسکوت کردن جریان اصیل سیاسی انقلاب اسلامی با بهانه حفظ روح آکادمی در دانشگاه؛ نه تنها بویی از وفاق نمیدهد که پارادوکس نظری و عملکردی متولیان این ایده را بیش از پیش نمایان میکند. و صد البته فاصله ایده وفاق رفاقتی را با مکتب حاج قاسم نشان میدهد.
این نگاه دوگانه و رویکرد غیرشفاف، علاوه بر دور کردن دانشگاه از ذات سیاسی خود، سرمایه اجتماعی پیرامون شهدای شاخص انقلاب اسلامی را در خطر قرار میدهد.
بنابراین برای همه مسئولین ضروری است که به جای مصادره کلام نورانی سردار شهید مقاومت؛ کارآمدی و بسیج ظرفیتها را برای سرافرازی ایران(که خصیصه بارز ایشان است) سرلوحه اقدامات و تصمیمها قرار دهند.
علاوه بر دعوت شما به مطالعه کامل و منظومهای سیره شهدای انقلاب اسلامی برای جلوگیری از پیشآمد موارد مشابه؛ صراحتاً نسبت به هزینهکرد نام پرفروغ ایشان درجهت توجیه سیاستهای جناحی هشدار میدهیم!
✍🏻 سهیل فرهنگ رنجبر