وهاب نادری
وهاب نادری
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

بهترین ها همیشه برنده نمی شوند؟!

باور عموم بر این است که در فرآیند تکامل، همواره بهترین‌ها نجات پیدا می‌کنند اما اگر کلمه همواره را از این جمله حذف کنیم، می‌شود گفت این جمله درستی است. زیرا گاهی اوقات پیش می‌آید که برخی از موجودات ضعیف‌تر اما خوش شانس، در فرایند تکامل جان سالم به در می‌برند و در کنار بهترین‌ها شانس بقا را پیدا می کنند؛ البته برای مدت زمانی کوتاه!


بسیاری از رویدادهای زندگی نیز به همین صورت است؛ برخی چیزها بهترین گزینه نیستند اما اتفاقی و بر حسب تصادف مورد قبول همه واقع می‌شوند. برای مثال، صفحه کلیدهای امروزی را در نظر بگیرید. چرا از میان گزینه‌‌های بهتر چیدمان کلیدها، چینش عجیب کیورتی (QWERTY) به عنوان استاندارد تقریباً جهانی برای صفحه کلیدها برگزیده شد؟

با این وجود، از زمان ارائه این چینش تاکنون، کمتر کسی برای تغییر آن تلاشی کرده و هم‌چنان محبوب بسیاری از افراد است.

صفحه کلید QWERTY نمونه‌ای از نتیجه وابسته به مسیر است؛ یعنی چیزی که در انتها حاصل شده‌، به نقطه شروع، مسیری که طی کرده‌ و تمام رویدادهای تصادفی در مسیر بستگی دارد. به همین خاطر، اگر ما بخواهیم از ابتدا صفحه کلیدی طراحی کنیم، هیچ‌گاه به صفحه کلید QWERTY دست پیدا نمی‌کنیم.

به طور مشابه، همان‌طور که صفحه کلید QWERTY بهترین نبود، اما توانست مسیری غیرخطی را طی کند و در نهایت به محصولی محبوب تبدیل شود، محصولات نه چندان باکیفیت نیز می‌توانند در بازار با استقبال رو‌به‌رو شوند، به شرطی که نقطه عطف خود را رد کنند.

منظور از نقطه عطف، رسیدن به نقطه اوجی است که در آن یک محصول چنان دچار تغییرات سریع و رو‌به‌رشدی شود که نتوان به ‌راحتی سرعت آن را متوقف کرد.

برای مثال، شرکت مایکروسافت را در نظر بگیرید؛ وقتی محصولات مایکروسافت به نقطه عطف خود رسید یعنی به اندازه کافی مشتری پیدا کرد و مورد استفاده قرار گرفت، یک چرخه بازخورد مثبت برای آن شکل گرفت؛ در نتیجه مشتریان جدید شروع به استفاده از محصولات مایکروسافت کردند زیرا پیش از این، اطرافیانشان از آن‌ها استفاده کرده‌ بودند و رضایت داشتند.

ما اغلب تصور می‌کنیم که رویدادهای زندگی، خطی هستند و به همین خاطر یک رویداد غیر خطی مانند عبور از نقطه عطف برای ما غیر قابل پیش‌بینی است. فرض ما بر این است که افزایش تدریجی ورودی، مانند افزودن یک دانه شن به یک قلعه شنی، نتیجه کوچکی خواهد داشت. اما در واقعیت، یک تغییر کوچک ممکن است نتیجه‌ای عظیم در پی داشته‌ باشد و یک دانه شن سبب ریزش کل قلعه شنی شود.

اما بر خلاف تصور ما، رویدادهای زندگی غیرخطی هستند. به همین خاطر، ممکن است که یک دانشمند، در طی سال‌ها، آزمایش‌های متعددی انجام دهد و همگی با شکست روبه‌رو شوند. با این وجود، او به کارش ادامه می‌دهد تا بالاخره روزی به دست‌آوردی عظیم برسد.

از آن‌جایی که اغلب افراد، رویدادهای زندگی را خطی می‌پندارند، انتظار دارند که نتیجه هر عملشان را ببینند. زمانی که این اتفاق نمی‌افتد، دلسرد می‌شوند و پیش از رسیدن به نتیجه، دست از تلاش می‌کشند. در حالی که ممکن است برآیند تلاش‌هایشان نتیجه‌ای فوق‌العاده داشته باشد.

نقطه عطفزندگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید