ویرگول
ورودثبت نام
وهاب نادری
وهاب نادری
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

دنیای امروز؛ آرمان شهر یا ویران شهر؟!

در گذشته، همه‌چیز بدتر بود؛ در حدود ۹۹درصد از تاریخ زندگی بشر، ۹۹درصد انسان‌ها، فقیر، گرسنه، کثیف، وحشت‌زده، نادان، مریض و زشت بودند. در قرن هفدهم میلادی، توماس هابز، فیلسوف معروف بریتانیایی معتقد بود که زندگی انسان اساساً زشت، خشن و کوتاه است.

در سال ۱۸۲۰، ۹۴درصد از مردم دنیا هنوز در فقر زندگی می‌کردند، در سال ۱۹۸۱، این درصد به ۴۴درصد کاهش یافت و تنها پس از چند دهه در حال حاضر به کمتر از ۱۰درصد رسیده است.


قرن‌ها بود که دیگر پیشرفتی وجود نداشت و زندگی بهبود خاصی پیدا نمی‌کرد. اگر یک کشاورز را با ماشین زمان، از سال ۱۳۰۰ به دهه ۱۸۷۰ میلادی می‌آوردیم، بازهم تغییر چشمگیری در وضعیت معیشت و رفاه او ایجاد نمی‌شد.

مورّخان، متوسط درآمد یک کشاورز ایتالیایی را در سال ۱۳۰۰، حدوداً ۱۶۰۰ دلار تخمین زده‌اند و حدود ۶۰۰ سال بعد، یعنی پس از پشت سر گذاشتن اکتشافات کریستف کلمب، نیوتون، انقلاب علمی، عصر اصلاحات و روشنگری، اختراع باروت، چاپ و موتور بخار، کماکان این رقم همچنان روی همان ۱۶۰۰ دلار بود.

در دو دهه اخیر، شاهد رشد انفجاری جمعیت و گسترش رفاه در سرتاسر دنیا بوده‌ایم؛ درآمد سرانه کنونی نسبت به سال ۱۸۵۰ ده‌برابر شده است؛ اقتصاد جهانی نسبت به دوران پیش از انقلاب صنعتی، ۲۵۰برابر قدرت بیشتری دارد.

در نتیجه، تنها در قرن گذشته، میلیاردها انسان به سطحی از ثبات و آسایش رسیده‌اند که برای همتایان ما در طول تاریخ، آرمانی به نظر می‌رسید.

همچنین، امروزه ایمن‌تر هستیم. به عنوان مثال، میزان وقوع قتل در اروپای غربی، ۴۰ برابر کمتر از قرون وسطی شده است. بر اساس گفته‌های مؤسسه تحقیقات صلح در اُسلو، تعداد قربانیان جنگی نسبت به سال ۱۹۴۶، ۹۰درصد کاهش داشته است. نرخ وقوع جرم و جنایت هم به وضوح کمتر شده است.

از نظر بهداشتی، پیشرفت‌های دنیای کنونی ما از عجیب‌ترین تصورات اجدادمان نیز فراتر رفته است. در سراسر جهان، امید به زندگی از ۶۴ سال در ۱۹۹۰ به ۷۰ سال در ۲۰۱۲ رسیده است و این رقم نسبت به سال ۱۹۰۰، بیش از دو برابر افزایش یافته است. بیماری‌های مخوفی که زمانی عامل مرگ‌ومیرهای گسترده بودند، مانند آبله یا فلج اطفال، تقریباً محو و ناپدید شده‌اند. واکسیناسیون کودکان با جدیت پیگیری می‌شود و مرگ کودکان بسیار کاهش یافته است. از سال ۲۰۰۰، تعداد مرگ در اثر مالاریا یک‌چهارم کاهش پیدا کرده است.

در این میان، میزان هوش ما نیز همواره رو به افزایش است. در اکثر کشورها متوسط ضریب هوشی در هر ۱۰ سال، بین ۳ تا ۵ واحد افزایش می‌یابد که عمدتاً ناشی از برخورداری از تحصیلات و تغذیه بهتر است.

اما بحران واقعی زمانه ما این نیست که شرایط خوبی نداریم یا در آینده وضعمان بدتر می‌شود. بحران واقعی ما این است که نمی‌توانیم به چیزی بهتر از حال حاضر فکر کنیم. اندیشه‌های افراطی درباره یک دنیای بهتر، تقریباً غیرقابل تصورند. انتظاراتی که از جامعه داریم به شدت فرسوده شده‌اند و ما را با یک حقیقت تلخ تنها گذاشته‌اند که آرمانشهر در آن جایی ندارد. تنها چیزی که باقی مانده است تکنوکراسی (فن‌سالاری) است.

سیاست در حد مدیریت مشکلات تنزل پیدا کرده است. رأی‌دهندگان تنها از این حزب به آن حزب در رفت‌و‌آمد هستند، نه به این دلیل که احزاب سیاسی خیلی با یکدیگر فرق دارند، دقیقاً برعکس و به این خاطر که دیگر تفاوتی بین آن‌ها وجود ندارد! امروزه در بازیِ سیاست، جنگ بر سر حرفه‌هاست، نه آرمان‌ها!

تنها چیزی که برای دولت باقی‌ مانده، سرِ هم کردن زندگیِ از هم ‌گسیخته کنونی ماست. اگر مسیر اطاعت را پیش نگیرید و یک شهروند راضی نباشید، قدرت‌ها با رضایت آماده نواختن تازیانه هستند تا سر به راه شوید.

در تمام مدت، بازار و علایق تجاری آزادانه بر دنیای ما حکمرانی می‌کنند؛ صنعت تغذیه، آشغال‌های ارزان قیمت انباشته از نمک و شکر و چربی را به ما قالب می‌کند و همین‌ها خیلی زود گذرمان را به پزشک و بیمارستان می‌اندازد.

از طرفی، تکنولوژی‌های پیشرفته، مشاغل را از بین می‌برند و ما را به سراغ آژانس‌های کاریابی می‌فرستند. صنعت تبلیغات تشویقمان می‌کند تا پولی را که نداریم صرف خرت‌وپرت‌هایی بکنیم که نیازشان نداریم تا بتوانیم افرادی که چشم دیدنشان را نداریم، تحت‌تأثیر قرار دهیم. پس از همه این کارها باید به سراغ روانشناسمان برویم تا سر بر شانه‌هایش گریه کنیم. این ویران‌شهری است که در آن زندگی می‌کنیم!

و اکنون زمان آن فرارسیده است که بار دیگر تفکر آرمانشهری را در آغوش بگیریم. برتراند راسل، فیلسوف معروف انگلیسی می‌گوید: «انسان برای کسب رضایت، نه‌تنها به لذت بردن از این چیز و آن چیز، بلکه به امید، مشارکت و تغییر نیاز دارد. ما نباید به دنبال یک آرمانشهر کامل باشیم، بلکه باید در طلب دنیایی باشیم که تخیل و امید در آن زنده بماند.»

اقتصاد جهانیانقلاب صنعتیضریب هوشیقرون وسطی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید