ویرگول
ورودثبت نام
مامان بزرگ
مامان بزرگ
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

آخرین نامه به تو عشق همیشگیم:)

اشتباه من بود ...

فک میکردم برات خاصم...

فک میکردم همون احساسی ک من بهت دارم تو بهم داری ...

ولی اشتباه بود ...

توهم فکر مریضم بود ...

دوسش داری ؟!

یعنی اندازه ای ک من دوستت دارم ،دوسش داری ؟!

وقتی گریه کنه اشکاشو میبوسی ؟

وقتی سرش درد بگیره براش ماساژ میدی ؟

وقتی بی قراره بغلش می‌کنی ؟

موقع خواب موهاشو نوازش می‌کنی ؟

وقتی از حموم میاد موهاشو سشوار می‌کشی ؟

وقتی مریضه براش دمنوش مخصوصتو درست می‌کنی ؟

وقتی خوشحالی پیشونیشو محکم میبوسی ؟

وقتی خوابش نمیبره براش اینقدر حرف میزنی تا بخوابه ؟

باهاش آیندتو تصور میکنی ؟

باهاش احساس خوشبختی داری ؟

به اندازه وقتی من کنارت بودم احساس خوشبختی دارید ؟

نزاری دلش مث دل من بشکنه ها

نزاری تیغ پوست سفیدشو نقاشی کنه ها

نزاری موهای بلندشو از ته بزنه ها

نزار مث من بشه

مانعتون نمیشم ...

همیشه میدونستم موقتیم ولی اون ته ته ها امید داشتم ک تو هم منو میخوای...

گریه نکن ، عذاب وجدان چیه بابا من خوبم ببین

دارم میخندم

دارم با دستای نقاشی شده ام می‌خندم

دارم با موهای پسرونه ام میخندم

دارم با قلب شکسته ام میخندم

دارم با ریمل های ریخته پای چشمم میخندم

دارم میخندم

به خودم

به تو

به اون

به زندگی

نه من گریه نمیکنم اینا اشک شوقه

خوشحالم به کسی ک میخواستی داری میرسی

باهاش بی من خوش باشی :)

از طرف عاشق همیشگیت « خاله ریزه »



عذاب وجدان
ترجیح میدم، به ذوق خویش دیوانه باشم تا به میل دیگران عاقل..
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید