ویرگول
ورودثبت نام
مامان بزرگ
مامان بزرگ
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

تو بهم گفتی و او بهم گفت !

بهم گفتی وقتی ازش حرف میزنم چهرمو دیدم یا نه ؟


بهم گفتی وقتی ازش حرف میزنم چشام ستاره بارون میشه

بهم گفتی وقتی ازش حرف میزنم لبخند از رو لبم کنار نمیره

بهم گفتی ده هزار بار عکساشو می‌بینم درحالیکه خودم خبر ندارم ...

بهم گفتی خیلی بهم میایم.... و ما رو با هم شیپ می‌کنی

اما ندیدی و نشنیدی ....

اون میگه وقتی از تو حرف میزنم چهرمو دیدم یا نه

اون میگه وقتی ازت حرف میزنم چشام ستاره بارون میشه

اون میگه وقتی ازت حرف میزنم لبخند از رو لبم کنار نمیره

اون میگه ده هزار بار عکساتو نگاه میکنم ولی خودم نمیفمم

اون میگه بهم میایم ..... ما رو با هم شیپ می‌کنه ...

اون فک می‌کنه تو عاشق منی و تو فکر می‌کنی اون عاشق منه

و من ....

ب راستی من عاشق کدومتونم ؟

تو یا اون؟

اون یا تو ؟

انتخاب سختیه...

اگر اون نباشد انگار ک نیمه ای از قلبم نیس

و اگر تو نباشی انگار ک نیمه دیگر قلبم نیس

اگر به آغوش تو بیایم او ناراضی

و اگر به آغوش او بروم تو ناراضی

اگر تو را ببوسم او دلشکسته

و اگر او را ببوسم تو دلشکسته

اگر درد هایم را ب تو بگویم او خشمگین

و اگر دردهایم را ب او بگویم تو خشمگین

ب راستی باید چ کنم ؟

زندگی میان شما دو نفر سخت است

و زندگی بی یکیتان سخت تر ...

من چ کنم ؟





ترجیح میدم، به ذوق خویش دیوانه باشم تا به میل دیگران عاقل..
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید