مشکل اقیانوس 5 سانتی چیه؟ نمیشه توش شنا کرد، چاه 30 متری چیش بده؟ نمیشه توش شنا کرد
پس چی خوبه؟ یه استخر 4 متری.
اگه منظورم رو متوجه نشدی، بیشتر توضیح میدم.

احتمالا مایکل جردن رو میشناسی، بسکتبالیست دهه 90 میلادی، شاید جالب باشه بدونی که جردن به صورت غیرحرفه ایی بیسبال و گلف هم بازی میکرد، شاید فکر کنی اگه اون زمان رو هم میذاشت برای بسکتبال، خیلی موفق تر از اینا هم میشد، شاید هم واقعا میشد، ولی من اینطوری فکر نمیکنم، به نظرم ممکنه جردن تو بیسبال بازی کردن ش یه چیزی یاد گرفته باشه که تو بسکتبال هم به دردش خورده باشه ولی مثلا چه چیزی، از این چیزهایی که نمیشه به زبون آوردش، نمیشه تو کتاب نوشتش، یه چیزی که فقط باید تجربه کرده باشیش، یعنی اگه خود جردن هم سعی کنه باز شاید نتونه تجـربه ش رو منتقل کنه.
بذا مثال واضح تر بزنم
فکر کن یه web designer ی و هیچی از web development نمیفهمی، و فرض رو هم بر این بذاریم که تو زمینه ی خودت خیلی کاربلدی، ولی مشکل ش چیه، تو میتونی چیزایی طراحی کنی که از لحاظ بصری عالی باشن ولی نمیدونی که تو مرحله ایی که قراره این دیزاین تبدیل به کد بشه و ظاهر سایت رو بسازه چه مشکلاتی رو ممکنه به وجود بیاره، مثلا کد کردن ش زمان زیادی بخواد یا لود شدن سایت رو کند کنه یا حتی یه جوری باشه که باعث به وجود اومدن باگهای زیادی تو سایت بشه، حالا فرض کن هم وب دیزاینری هم وب دولوپر، این حالت اولش ایده آل به نظر میاد ولی بازم مشکلاتی داره، اولاً این که زمان زیادی میخواد تا جفت شون رو یاد بگیری دوماً این که آپدیت موندن تو دوتا زمینه خیلی سخت تره و چیزی هم نیست که بشه ازش صرف نظر کرد، سوماً الان دیگه همه چی فوق تخصصی شده مثل قدیما نیست که هم ریاضی دان باشی هم منجم هم پزشک.
پس بالاخره چیکار کنیم؟
به نظر من بهترین کار اینه که آدم زمینه و تخصص ش رو مشخص کنه و همینطور که تو تخصص ش ماهرتر میشه، نیم نگاهی هم به مسائل دیگه ی اون زمینه داشته باشه، تو همون مثال وب دیزاین، خوبه که از HTML و CSS سردر بیاری،در حد ساختن یه سایت خیلی ساده، یا مثلا روانشناسی که میتونه خیلی تو طراحی UI/UX کمک ت کنه.