ویرگول
ورودثبت نام
Karaso
Karaso
خواندن ۳ دقیقه·۸ ماه پیش

چالش کتابخوانی دی ماه ۱۴۰۲ طاقچه

.سلام به دوستان کتابخوان و عزیز 😊
بعد یه وقفه من دوباره اومدم با یه کتاب تاثیر گذار به چالش کتابخوانی دی ماه طاقچه.
خب موضوع این ماه طاقچه : کتابی برای اینکه با مرگ چهره به چهره شوی .
مرگ همیشه برای انسان یه سوال بوده و انسان چه بخواهد و چه نخواهد خودش و اطرافیانش با اون روبه رو خواهند شد.
کتابی که من برای این چالش انتخاب کردم کتاب کالیگولا اثر آلبر کامو هستش.
این کتاب رو آقای پرویز شهدی ترجمه کردند و توسط انتشارات مجید منتشر شده است.

کالیگولا نام یکی از امپراطور های روم هستش که بعد مرگ خواهرش دروسیلا که معشوقه اش هم بود ، به پوچی و بی معنی بودن زندگی میرسه و میخواد که با به قتل رسوندن مردم اون ها رو با واقعیت مرگ آشنا کنه.
کالیگولا خودش رو قادر مطلق میدونه ، به راحتی آدم میکشه ، مخالفاش رو حذف میکنه و به وضعیت مردمش اهمیتی نمیده ، حرفای عجیب میزنه و از نگاه دیگران دیوانه شده.
کتاب کالیگولا اولین نمایشنامه آقای آلبر کامو نویسنده برنده جایزه نوبل هستش. این نمایش نامه تماما متکی به اسناد تاریخی و زندگی امپراطور روم هست . آلبر کامو در این  اثر به مسئله پوچی می پردازه.

آقای کامو توی این نمایشنامه به خوبی تونسته پوچی رو یه نمایش بزاره  و شاید این برای خیلی ها جذاب یا قابل فهم نباشه .
کالیگولا حرف هایی میزنه که به نظر من حقیقت های غیر قابل انکاری هستند ولی این حرف ها از نظر اطرافیان اون نشانه های دیوانه شدن کالیگولا هست.

پخشی از کتاب :

کزونیا : تو که نمی توانی کاری کنی که آسمان ، آسمان نباشد. چهره ای زیبا زشت شود و دل آدم ها بی احساس شود.
کالیگولا : من قصد دارم آسمان را با دریا بیامیزم ، چهره زیبا را با چهره زشت در هم بریزم و از رنج و اندوه خنده بیرون بکشم .
کزونیا : خوب داریم و بد ، آنچه بزرگ است ، بزرگ و آنچه کوچک است ، کوچک ، عدالت داریم و بی عدالتی . قسم میخورم که این ها هیچگاه عوض نمی شوند .
کالیگولا : اراده من در تغییر دادن این ها است.
من در این قرن موهبت برابری را ایجاد خواهم کرد و موقعی که همه چیز و همه کس یکسان شدند ، ناممکن روی زمین بوجود آمد و ماه در دست های من قرار گرفت ، شاید خود من هم تغییر کنم و دنیا همراه با من .
کتاب تو چهار پرده نوشته شده و آقای کامو از این واقعه تاریخی و شخصیت کالیگولا استفاده کرده تا دیدگاه های خودش رو در قالب مخالفان امپراطور، در باره پوچی بیان کنه.
شاید نویسنده خواسته با این شیوه روایت ذهن ما رو بیدار کنه و از طریق این نمایشنامه ، آگاه سازی انجام بده.
دید هر یک از ما به مرگ چیه؟
واقعیتی که وجود داره اینه که دید هر کسی به مرگ از شیوه زندگی اون شخص گرفته میشه ولی دید ما نسبت به مرگ اطرافیانمون چی ؟
تا چالش ماه بعد خداحافظ.
در آخر تشکر میکنم از آقای پرویز شهدی به خاطر ترجمه روان کتاب کالیگولا و از طاقچه عزیز بابت چالش کتابخوانی عالی و دوست داشتنی.

چالش کتابخوانی طاقچهکالیگولاچالش دی ماه طاقچهچالش کتابخوانیجایزه نوبل
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید