کوچکتر از ان هستم که بخواهم مسائل روز ایران و جهان را تحلیل کنم.اما چشم دارم و میبینم و عقل دارم و فکر میکنم.مینویسم:
پیرامون من ،همه به دنبال انقلابی جدید و دستیابی به ازادی هستند.در واقع انقلاب میکنند برای ازادی.اما ایا واژه«ازادی» از نظر همه یک معنی میدهد؟ ایا معنای ازادی از نظر تمام مردمان جهان، بیرون امدن از سلطه حجاب است؟
بگذارید یک مثال بزنم: کلمه ی «فضل» معانی مختلفی دارد.«فضل» یعنی بخشش،دانش،علم،حکمت،برتری،زیادت.اگر در یک ازمون معنی کلمه ی «فضل» را بخواهند، هرکدام از معانی را بنویسیم از ما غلط نمیگیرند چون دارای همه ی این معانی هست اما اگر این کلمه را در یک عبارت به ما بدهند،قابل قبول نیست هر معنی ای را که میخواهیم بنویسیم، چون باید مفهوم ان جمله را درک کنیم و معنی مناسبی را انتخاب کنیم..اما خودِ لغت ،همه ی معانی را میپذیرد.چون «یک» کلمه است..
«یک» کلمه ی آزادی : مفهوم عقیده ها هم به این شکل است .در واقع همه ی ما پیرو یک اعتقاد کلی به نام «ازادی» هستیم.اما همین ازادی،معنی های زیادی را در دلش پنهان کرده..مفاهیمی که همه اش در عین حال درست و قابل قبول است و شکی در ان نیست و حتی انقلاب و اعتراض برای انها، در صورتی سلب شدنشان، لازم است..اما مشکل از مردمان بی منطق است.مردمانی که وقتی قبول کنند معنی«فضل» بخشش است،اگر کسی در امتحان معنی ان را علم بنویسد،از او نمره کم میکنند. مردمان بی منطق زیاد هستند و شاید من و شما هم یکی از انها باشیم..اما بنظرم انها دو مشکل دارند: 1.هنوز معانی دیگر را یاد نگرفتند.یعنی نخواستند یاد بگیرند.شاید چون حجم مطلب زیاد بود،ترجیح دادند راحتترین ان را قبول کنند. 2.نمیخواهند این را درک کنند که همه پیرو «یک» کلمه هستیم که معنی های کثیری دارد..این دو مشکل کم نیست..همین باعث میشود تا مردمان بی منطق دست به کار شوند و دست گل هایی به بار اورند که شاید قابل جبران نباشد..همین باعث میشود تا گروهی را که با انها در یک جهت هستند را دشمن ببینند..
از عنوان کلی دور نشویم.در حال حاضر باید برای کدام «ازادی» انقلاب کرد؟بگذارید مثال پاراگراف اول را باز کنم: همانگونه که گفتم اینکه کدام معنی کلمه ی «فضل» را در یک جمله بنویسیم، بستگی به معنی و موقعیت عبارت دارد.به این دو عبارت توجه کنید :
مردی اهل بود و فضل داشت از شعر و ادب.(معنی فضل: دانش)
الهی، فضل خود را یار ما کن.(معنی فضل: بخشش)
همینطور که دید بستگی دارد جمله درباره ی چه صحبت میکند.اینجا دیگر قابل قبول نیست هر معنی ای را که میخواهیم بنویسیم هرچند درست،چون در یک«موقعیت» قرار داریم..
«یک» موقعیت آزادی: ازادی حجاب درست است..ازادی بیان، ازادی پوشش، ازادی ادیان، مقاومت،ازادی اجتماعی..اما به موقعیت توجه کنیم.در این عبارتی که ایستاده ایم، قبول کدام معنی بهتر است؟ قبول کدام معنی ازادی، به نفع نسل اینده است؟قبول کدام معنی ازادی، دردی از مردم دوا میکند؟ قبول کدام معنی ازادی، به موقعیت در حال حاضر میخورد؟قبول کدام معنی ازادی، این زندگی دشوار را راحت میکند؟قبول کدام معنی ازادی،شکم گرسنه ای سیر میکند؟
وقتی فهمیدیم کدام معنی، ما را به رستگاری میرساند، برای ان «ازادی» انقلاب میکنیم..انقلابی که متناسب با موقعیت سختمان باشد..
.
.
"یاعلی