اتفاقی که در طول تاریخ بارها و بارها تکرار شده، نجات امت های معروف الهی توسط پیامبران و رسولان شان است، هیچ چیزی برای خداوند مهم تر از هدایت بشر نیست و تمام آزمون های الهی برای رشد و ارتقا تقوای بشر است.
در ماجرای حضرت موسی ، این پیامبر در قسمتی از سفر عظیم قوم بنی اسرائیل مامور به رفتن به کوه طور یا همان کوه سینا شدند تا برای قوم خود، کتاب الهی و فرامین الهی را بیاورند که اسم این کتاب ارزشمند تورات بود، حضرت موسی برای خود جانشینی با دستور الهی گذاشتند و آن مولای راهنما حضرت هارون بودند، بصورت کاملا واضح و روشن در مقابل چشمان تمام امت خود دست هارون را بالا بردند و گفتند من کنت مولا فهذا هارون مولاه (تشبیه مان دقیقا بر اساس روایات است که پیامبر فرمودند عین به عین اتفاقات قوم بنی اسرائیل برای مسلمانان هم رخ خواهد داد)
تمام امت بنی اسرائیل به حضرت موسی قول دادن که از حضرت هارون فرمانبری کنند و او را امام خود و خلیفه و راهنمای خود قرار دهند. بعد از رفتن حضرت موسی در کمتر از ۱۰ الی ۲۰ روز قوم بنی اسرائیل
بیعت شان را شکستند و دست رد به سینه مولای خود حضرت هارون زدند، بیعت شکنی بدترین گناه ممکن محسوب می شود چرا که تمام جریان شجره طیبه به خطر می افتد و قطع