سریال بادیگارد چگونه بیاعتمادی به مسلمانها را ترویج میدهد؟!
بادیگارد سریال شش قسمتی، محصول سال ۲۰۱۹ میلادی و تولید شبکهی بیبیسی است. این سریال داستان کهنهسرباز بازگشته از جنگ افغانستان به نام «دیوید باد» است. او به اختلال PSTD (اضطراب بعد از حادثه) مبتلا است و در زندگی زناشوییاش به مشکل برخورده و در شرف طلاق است. او که همراه دو فرزندش راهی سفر است، با ماجرایی تروریستی در قطار لندن مواجه میشود. دختری مسلمان_پاکستانی و محجبه به نام «نادیا علی» در دستشویی قطار، به خود کمربند انفجاری بسته و قصد دارد در عملیاتی انتحاری قطار را منفجر کند. دیوید با گفتاردرمانی و برانگیختن عواطف نادیا و نشان دادن عکس دو فرزندش، نادیا را از این کار بازمیدارد و در نهایت نادیا دستگیر و به زندان فرستاده میشود. دیوید بعد از این حادثه، ارتقا پیدا میکند و به محافظ شخصی خانم «جولیا مونتاگ» وزیر کشور انگلستان منصوب میشود. در این مدت دیوید با کارشکنیهای شکبرانگیز سیستم امنیتی بریتانیا مواجه میشود. این کارشکنیها در نهایت به ترور و مرگ جولیا مونتاگ، وزیر کشور منجر میشود. جولیامونتاگ زنی به نظر آهنین، که در کوران بحران عاطفی، بین دیوید و همسرش، به سوپاپاطمینان عاطفی دیوید تبدیل میشود و میان او و این محافظ شخصی رابطه عاطفی عمیقی برقرار میگردد. در نهایت مسیر اتفاقات در قسمت آخر سریال، با شوک بزرگی همراه میشود؛ چرا که مشخص میشود همهی مصائب زیر سر «نادیا» دختر مسلمان محجبهای بود که توسط دیوید دستگیر و به زندان فرستاده شد و نادیا از درون زندان سیر حوادث را پیش میبردهاست. دیوید در قسمت آخر سریال متوجه میشود که از نادیا علی، آن دختر مسلمان محجبهی به ظاهر مظلوم و قربانی، رو دست خورده و نادیا با تخلیه اطلاعاتی دیوید در قطار، زمینهساز اتفاقات تروریستی بیشماری را فراهمکردهاست.
این سریال در سال ۲۰۱۸ میلادی ساخته شد، یعنی در بازهی زمانی که پارلمان و دیوان عالی بریتانیا، درگیر ماجرای تابعیت اعضای بازگشته داعش از سوریه بود. به عنوان مثال «شمیمهبیگم» زادهی انگلستان با اصالتی بنگلادشی ملقب به عروس داعش، به بریتانیا برگشته و قصد زندگی در این کشور را داشت. این بازگشت جنجال زیادی را رقم زد که در نهایت با لغو تابعیت شمیمهبیگم همراه شد. سریال بادیگارد با اساس قرار دادن یک زن مسلمان محجبه در تنش اصلی داستان و در نهایت ربط دادن همهی اتفاقات به او در قسمت آخر، ایدهی خود دربارهی بازگشت جهادگران داعشی به بریتانیا را در لفافه اعلام میکند: «آنها نباید به بریتانیا برگردند. در پس نگاههای احتمالا معصومانهی آنها مثل نادیا علی (به عنوان نماد جامعه مسلمان) یک روح دغلکار وجود دارد، پس ای افکار عمومی بریتانیا! به ما درباره تصمیماتی که دربارهی آنها میگیریم حق بدهید، به ما حق بدهید که آنها را لغو تابعیت کنیم.».
در این سریال نادیا علی و همسرش، نماد اسلام معرفی میشوند زیرا به غیر از آنها و به جز «طاهر محمود»، مآمور امنیتی که او هم فردی بازیخورده است، مسلمان دیگری در فیلم وجود ندارد. در واقع همهی مسلمانها را ذیل گروههای جهادی_تروریستی تعریف میکند و به مخاطبان خود دربارهی آنها هشدار میدهد. به علاوه آسیاییها و رنگینپوستها در این سریال به دو دستهی خوب و بد و باهوش و سادهلوح تقسیم میشوند. کلیت فیلم نگاه مثبتی به مسلمانان و مهاجران خارجی ندارد.
چرا اسم دختر تروریست سریال «نادیا علی» است؟!
جالب است بدانید که نام این دختر تروریست از نام یک خواننده و ترانهنویسی پاکستانی_آمریکایی با اصالت لیبیایی به نام «نادیا علی» متولد ۱۹۸۰ میلادی گرفته شدهاست. به نظر میرسد سریال برای اعلام بیطرفی که (البته بیطرف نیست) نام این خواننده پاکستانی و هنرمند را برای این تروریست انتخاب کرده تا با استنتاج مفهومی متناقض، مخاطب را دربارهی ماهیت مسلمانهای شرقی دچار سؤال کند.
گفتنی است نادیاعلی فقط نام یک خواننده نیست، بلکه یک بازیگر سابق فیلمهای هرزه به نام نادیا علی با اصالتی پاکستانی و مسلمان نیز در میان افراد صاحب این اسم به چشم میخورد. این بازیگر فیلمهای هرزه، مدتی به دلیل آنچه «طغیان علیه اصول خانوادهی محافظهکارش» یاد میشد، در معرض توجهات عموم قرار گرفت. بنابراین همانطور که میبینیم در این فیلم نام تروریست محجبه با دقت و پشتوانهی سیاستمدارانه (آن هم از نوع انگلیسیاش) انتخاب شدهاست. اسامی که شاید از دیدگاه سازندگان، باید در فیلم به یادآورده میشد و در لوای دختر تروریست دگم، نوع دیگری از مسلمانان را که _حتما از دیدگاه سازندگانش مقبول و نمادی از تساهل_ هستند را به رخ میکشید.
نقش نادیا علی در این فیلم با انتقاداتی نیز مواجه شد؛ خانم «بارونِس وارثی» سیاستمدار بریتانیایی و عضو سابق حزب محافظه کار بریتانیا، از نقش کلیشهای زن مسلمان در این فیلم انتقاد کرد؛ زنی که به زعم او در اغلب فیلمهای غربی، یا قربانی است و یا تروریست.
ادای دین سریال به سربازان انگلیسی!
دیوید باد در این سریال نمادی از روح حاکم بر سربازان بریتانیایی، روحی مملوء از صداقت و شرافت است. سریال میگوید که دیوید چوب صداقت و شرافتش را میخورد مثل همانجایی که با زبان وجدانش با «نادیا علی» تروریست مواجه شد و در نهایت از این ناحیه متحمل ضرر بزرگی نیز میگردد. بادیگارد یک فیلم وطنپرستانه برای سازندگانش است. آنها دسیسهها و حوادث برخاسته از خیانت در سیستم بریتانیا را از ساحت سربازان این کشور جدا میدانند. در حقیقت دیوید از شخصیت سیستم بریتانیا دفاع میکند و نه از شخصیتهای آن.
در این فیلم زنان سیاستمداری همچون «جولیا مونتاگ» نیز به چالش کشیده میشوند. آنها برخلاف چهرهی آهنین و باصلابت، روح شکنندهای دارند و کافیست کسی بتواند زوایا و خفایای وجود آنها را درک کند، آن زمان است که با طغیان زایدالوصف زنانگی مواجه خواهد شد، دیوید با رفتارهایش، گارد تهاجمی خانم جولیامونتاگ را شکست و به معشوق مورد علاقهی این بانوی مماشاتناپذیر، تبدیل شد.
فیلمنامه قوی و پرکشش
سریال از نظر فیلمنامه بسیار قوی است. هر قسمت آن، از آغاز، میانه، اوج و پایان قابل دفاعی برخوردار است. در عین حال در سه قسمت اول، فیلم جنبهی معمایی دارد و هر لحظه بر گرههای آن افزوده میشود و از قسمت سوم به بعد گرههای داستان یکی پس از دیگری باز میشود تا این که در سکانس آخر، با به کارگیری «اصل غافلگیری در دقیقهیآخر» مخاطب در شوک عمیقی درباره روند قصه مواجه میشود چیزی شبیه به همان شوک بعد از حادثه ناشی از جنگ، که دیوید در سراسر سریال از آن رنج میبرد.