مونیکا بلوچی با فیلم مالنا، به یک بازیگر جهانی تبدیل شد. او توانست در فیلم مالنا دو سبک متناقض، را در یک زن مجسم کند. با بازگشت به کاوشهای کارل گوستاویونگ در ناخودآگاه جمعی، و نظریه کهنالگوهای او و بازگشت به کاربردهای نظریه یونگ، متوجه میشویم که شخصیت مالنا، دو کهنالگوی متناقض، را با هم ترکیب کرده است: سبک پنهلوپه در ادیسه، و هلن در ایلیاد، هر دو الگوهایی از زیست زنان در زمان جنگ هستند، یعنی در شرایط استثنایی سیاسی و اجتماعی به سر میبرند.
در نیمه اول فیلم، مالنا مظهر کهنالگوی پنهلوپه، همسر وفاداری که منتظر شوهر قهرمانش ادیسه است تا از جنگ بازگردد و به همین خاطر همه خواستگاران ثروتمند و نجیبزاده خود را رد میکند. فضای داستان پنهلوپه اسطورهای، در شهر سیسیل میگذرد، و شوهر جنگجوی مالنا، مردی با اصالت آفریقای شمالی است که قرار است از طریق دریا، به خانه بازگردد. کارگردان مالنا، شخصیت پنهلوپهای مالنا را با موهای بلند و مشکیاش، و نشسته پشت چرخ خیاطی تکمیل میکند. مالنا مثل پنهلوپه پشت چرخ خیاطی مینشیند. اگر چه وقایع فیلم در سیسیل میگذرد اما دریا و شمال آفریقا، در روند وقوع حوادث نقش فعال و تاثیرگذاری دارند.
وقتی خبر مرگ شوهر مالنا در جنگ میرسد، سبک پنهلوپه مهمترین رکن خود را که وفاداری به شوهر غایب است از دست میدهد و در اینجا مالنا شروع به آماده شدن برای خروج از الگوی قدیمی میکند و کم کم به سمت الگوی جدید میرود. ابتدا موهای بلند مشکی، خود را که در غیاب شوهر بلند کرده، کوتاه میکند زیرا طول موها مربوط به مدت انتظار است. سپس موهای خود را به رنگ قرمز، رنگ عشق و هیجان رنگ میکند و شروع به پوشیدن لباسهای عریان میکند. رژ لب قرمز به عنوان عنصری جنسی است. او سیگار خود را در مقابل مردم شهر به عنوان نمادی مردانه که دنیای مردان را به چالش میکشد بر دهان میبرد. هلن در کهنالگوهای باستان، موهای سرخی داشته است.
*** برای درک بهتر فیلم مالنا، کهنالگوی پنهلوپه و هلن را مطالعه کنید. 😊****
زمانی که موسولینی شهر را به نازیها آلمانی سپرد، جمعیت تحت سلطه ارتش بیگانه قرار گرفتند و شرایط برای مالنا برای ورود به سبک هلن، یعنی همسر خیانتکاری که از هوا و هوس خود پیروی میکند فراهم میشود. سپس در این کهن الگوی تازه، با جنگجوی خارجی افسر آلمانی، رابطه عاشقانه برقرار میکند تا زمانی که شوهرش برگردد. مالنا در نیمه دوم فیلم به کهنالگوی هلن تبدیل میشود. شخصیت او ترسیمی از تضاد بین زیبایی و استبداد جنگ است.
بن(