ویرگول
ورودثبت نام
zahraaaaa
zahraaaaaمن زهرا بهرامی، 24 سالمه و کارشناسی روانشناسی دارم. یک ساله در نمایندگی رسمی تعمیرات لوازم خونگی، مشغول به کارم. در اینجا می خوام از تجربیاتم به شما بگم.
zahraaaaa
zahraaaaa
خواندن ۱ دقیقه·۷ ماه پیش

ارور E3 ماشین ظرفشویی دوو

ساعت از ده شب گذشته بود و سکوت، خانه‌ کوچک مهتاب را دربر گرفته بود. تنها صدای منظم و آرام ماشین ظرفشویی در آشپزخانه، به شب جان می‌ داد. مهتاب، غرق در کتابی که از کتابخانه محل امانت گرفته بود، لیوان چایش را برداشت و لبخند زد. همه‌چیز آرام بود... تا آن صدا آمد.

بییییییپ!
نور قرمز چشمک‌ زن روی پنل ظرفشویی، مثل چشم هشداردهنده‌ ای در تاریکی درخشید.
نمایشگر عددی نوشت: E3

مهتاب از جا بلند شد، نگران، خسته، گیج. صدای قطره‌ های آبی که در مخزن ظرفشویی مانده بودند، در سکوت شب حالتی شوم داشت.

کتاب را بست. گوشی‌ اش را برداشت و نوشت:
ارور E3 ظرفشویی دوو یعنی چی؟

جواب ساده بود: تخلیه‌ی ناقص آب. شاید گرفتگی، شاید پمپ، شاید چیز بدتری.

مهتاب آهی کشید. با دستکش ظرف‌شویی، پیچ‌گوشتی، و یک سطل کوچک برگشت. شروع به باز کردن پنل پایینی کرد، با دقت، با ترس، اما بی‌تعلل. انگار خودش را از لابه‌لای پیچ‌ها و لوله‌ها بیرون می‌کشید؛ زنی تنها در برابر دستگاهی پیچیده.

وقتی بالاخره شلنگ تخلیه را باز کرد، آب بدبو و تیره‌ ای به بیرون پاشید. لحظه‌ای وحشت‌ زده عقب پرید، ولی نخندید. خشمگین هم نشد. فقط با لبخندی تلخ، گفت:
انگار تو هم خسته بودی، نه؟

نیم‌ ساعت بعد، دستگاه بی‌ هیچ اعتراضی دوباره روشن شد. مهتاب برگشت سر کتابش، اما این بار، صدای آرام ظرفشویی در گوشش چیزی دیگر می‌ گفت:
صدای پیروزی بود. صدای زنی که از پس ارور «E3» برآمده بود.


ظرفشویی دووماشین ظرفشوییتعمیر ظرفشوییکد خطا
۳
۰
zahraaaaa
zahraaaaa
من زهرا بهرامی، 24 سالمه و کارشناسی روانشناسی دارم. یک ساله در نمایندگی رسمی تعمیرات لوازم خونگی، مشغول به کارم. در اینجا می خوام از تجربیاتم به شما بگم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید