تصور میکنم که اگر در دنیای مارول وارد شوم چندان صورتی مشابه ابرقهرمانها را نتوانم به خودم بگیرم. به عنوان ابرقهرمان بیمهای شبیه بچه درسخوانهایی ظاهر میشوم که لباسهای آراسته و مسخره میپوشند و در حالی که همیشه با قلم و کاغذی در دست در هرگوشۀ صحنه به چشم میآیند، هر چند دقیقه یک بار با انگشت اشاره عینک شل و افتادهشان را به عمق چشمان کمسوشان هدایت میکنند.
در ابتدای کار تمامی مقامات دولتی را قانع میکردم که هرچیز کوچک و بزرگ را در شهر نیویورک بیمه کنند. چرا که بیگانههای فضایی فقط به نیویورک حمله میکنند و ابرقهرمانها هم گویا همانجا مینشینند. منظورم این است که بجز تعداد اندکی از ابرقهرمانها، بقیه ممکن است چندان در جابجایی سریع توانمند نباشند. مثلا فرض کنید که بیگانههای فضایی به خاورمیانه حمله کنند. تا ابرقهرمانهای عزیز، حتی آنهایی که سریع هستند خود را به خاورمیانه برسانند خب خاورمیانه با خاک یکسان شدهاست. به هردلیل که هست، بیگانهها لطف کرده و همیشه نیویورک را آماج حملاتشان قرار میدهند و نظر کارشناسانۀ من این است که در دنیای مارول فقط بیمه کردن شهر نیویورک کافی است.
اما خب اگر ویرانیهایی که بعد از نبردهای ابرقهرمانها مشاهده میکنیم را در نظر بگیریم، هر شرکت بیمهای در پرداخت خسارتهای وارد آمده قطعا ورشکست میشود. لذا بهتر این است که قوانین مشخصی را در نظر بگیریم برای اینکه چه چیز مشمول بیمه شود و چه چیز نه. در ابتدای امر، میدانیم که تعدادی از ابرقهرمانهای گرامی بسیار ثروتمنداند. مانند مرد آهنی. بنابراین نظر کارشناسانۀ من این است که پرداخت حداقل بیست درصد از کل خسارت به عهدۀ آقای استارک یا همان مرد آهنی باشد. و حالا که ایشان در قسمت اخیر دار فانی را وداع گفتند، پرداخت این مبالغ را شرکت استارک به عهده بگیرد. شاید فکر کنید که کمی نامردی باشد که ابرقهرمانها هم بجنگند و جان خود را به خطر بیندازند و هم محکوم به پرداخت بخشی از خسارتهای وارد آمده شوند. اما اگر دقت کنید میبینید که بخش زیادی از خسارتها را خودشان عمدا ایجاد میکنند. درست است که وسط نبرد ممکن است کسی چندان حواسش به ویرانی و نابودی اطرافش نباشد اما خب اندکی ملاحظهگری هم بد نیست. جناب هالک که از عدم کنترل اعصاب رنج میبرد خود به تنهایی بانی پنجاه درصد خسارتهاست.
اما مشکلات قانونی از آنجایی شروع میشوند که برخی از ابرقهرمانها ساکن زمین و اهل زمین نیستند و از دنیایی دیگر آمدهاند. به لحاظ قانونی، هیچ بیمهای شامل خساراتی که ابرقهرمانهای غیر زمینی وارد میکنند، نمیشود. مگر اینکه قانونی تصویب شود که ابتدا مسئلۀ تابعیت آنها روشن شود که میخواهند به کجا تعلق داشته باشند. حتی میتوانند دو تابعیتی نیز باشند. مثلا ثور میتواند هم تابعیت آزگاردی داشته باشد و هم تابعیت زمینی. آزگارد نیز باید تعهد دهد که به خاطر خسارتهایی که ثور و لوکی به زمین وارد میکنند سالانه به زمین خراج بپردازد.
در حقیقت ماجرای پیچیده و سختی است. الان که فکرش را میکنم در جریان ماجراهای مارول ابرقهرمانهای واقعی شرکتهای بیمه هستند که با مشکلات فنی و قانونی پیچیدهای درگیر میشوند و این روند هیچگاه در فیلمها نمایش داده نمیشود. بیگانهها حمله میکنند و نابود میکنند و ابرقهرمانها با آنها میجنگند و پیروز میشوند و مردم آنها را گرامی میدارند. اما آنان که خرابیها را جمع میکنند، مرمت میکنند، بازسازی میکنند، شرکتهایی که هزینههای بازسازی را متحمل میشوند، آنان چه؟ قهرمانهای واقعی معمولا به چشم نمیآیند و تمام مسئولیتهای پسا-جنگ را متحمل میشوند و کسی هم هیچگاه نه آنها را میشناسد و نه از آنها تشکر سادهای میکند.
من همینجا از تمام شرکتهای بیمه و ساختمانی و خدماتی و بهداشتی و درمانی در جهان مارول تشکر میکنم.