نظریه تکامل چیست
نظریه تکامل یا نظریه داروین، یک توضیح برای اینکه چگونه زیست در طول زمان تغییر کرده است. چارلز داروین، زیستشناس انگلیسی، این نظریه را در قرن نوزدهم مطرح کرد.
بر اساس این نظریه، تغییرات ژنتیکی در طول زمان به وجود میآیند. ژنتیک، مربوط به مجموعهای از ویژگیهایی است که نسل به نسل منتقل میشوند. برخی از این تغییرات ژنتیکی بهترین شرایط را برای بقا و تکثیر فراهم میکنند. به این تغییرات "انتخاب طبیعی" میگویند.
انتخاب طبیعی اصطلاحی است که در زیستشناسی و علوم تکاملی به کار میرود و به فرآیندی اطلاق میشود که در آن خصوصیات مفید برای بقا و انتقال ژنها به نسل بعدی در جمعیت زنده به دست میآیند. از طریق انتخاب طبیعی، خصوصیاتی که منجر به افزایش توانایی بقا و تولید مثل در موجودات میشوند، در طول زمان به انتشار گستردهتری در جمعیت میرسند و موجب تغییرات تدریجی در جمعیت و ارتقای آنها میشود.
انتخاب طبیعی
انتخاب طبیعی بر مبنای سه مفهوم اصلی عمل میکند:
وجود تنوع ژنتیکی:
تنوع ژنتیکی در جمعیتها به وجود میآید به علت تغییرات وراثی و جهشهای ژنتیکی. این تنوع میتواند سبب بروز خصوصیات جدیدی شود که ممکن است در شرایط خاص به جمعیت افزوده شوند.
انتخاب:
در شرایط محیطی خاص، برخی از خصوصیات فردی موجودات میتوانند توانایی بیشتری در بقا و تولید مثل داشته باشند. در نتیجه، این فردان به انتشار گستردهتری از ژنهای خود در جمعیت میرسند و میتوانند خصوصیات مفید خود را به نسلهای آینده منتقل کنند.
انتقال ژنتیکی:
از طریق تولید مثل و انتقال ژنتیکی، خصوصیات مفیدی که به واسطه انتخاب طبیعی برای بقا و تولید مثل تقویت شدهاند، به نسلهای آینده منتقل میشوند.
انتخاب طبیعی نقش مهمی در تکامل و تغییرات در جمعیتهای زیستی دارد. این فرآیند میتواند به طور تدریجی و تکراری خصوصیات مناسب را در جمعیتها تقویت کند و تطبیق آنها را با محیط زیست بهبود بخشد.
برای مثال، فرض کنید یک گونه حیوانی در محیطی با گیاهان گوناگون زندگی میکند. اگر برخی از افراد این گونه دارای ویژگیهایی باشند که به آنها اجازه میدهد بهترین گیاهان را بیابند و بخورند، آنها بیشتر به زندگی خود ادامه میدهند و بچههای خود را بهتر تغذیه میکنند. در نتیجه، ویژگیهای مفید به نسل بعدی منتقل میشوند و در طول زمان، گونه ای با بهترین ویژگیها باقی می ماند.
این فرآیند تکاملی در طی زمان میتواند به تغییرات بزرگ در زندگی جانداران منجر شود. به طور مثال، از یک موجود کوچک و ساده ممکن است یک موجود پیچیده و پیشرفته تر تکامل یابد.
شواهد تکامل
شواهد تکامل به مجموعهای از اطلاعات و شواهد علمی اشاره دارد که وجود تکامل و تغییرات در گونهها را تأیید میکنند. این شواهد توسط متخصصان زیستشناسی و پالئونتولوژی ارائه شدهاند و بر اساس مشاهدات مستقیم، آزمایشات، روشهای زیستشناسی مولکولی و سایر دادههای علمی تأیید میشوند. در ادامه به بررسی برخی از مهمترین شواهد تکامل خواهیم پرداخت.
یکی از شواهد تکامل وجود سوابق فسیلی است. اگر موجودی بلافاصله بعد مرگش با رسوب یا خاکستر آتشفشانی پوشیده شود، تبدیل به فسیل میشود. با توجه به مدت زمان یکنواخت واپاشی عناصر رادیواکتیو و وجود عناصر رادیواکتیو در رسوبات آتشفشانی، میتوان با دقت قابل توجهی سن فسیلها را تعیین کرد و مشخص کرد به چه دورۀ زمینشناسی تعلق دارد. برای گذشتههای نزدیکتر هم میتوان از تاریخگذاری کربنی استفاده کرد.
هر لایه قدیمیتر شامل نیاکان جانداران فسیل شده در لایهی بالاتر است. شواهد فسیلهای یافت شده در لایههای جدیدتر غالباً به جانداران موجود بسیار شبیهاند و یا حتی در برخی موارد از آنها غیرقابل تشخیصاند. هر قدر لایههایی که فسیلها در آنها یافت شدهاند قدیمیتر باشند (گویی به گذشته دورتر رفته باشیم)، تفاوت فسیلهایشان با موجودات فعلی بیشتر میشود. بنا به استدلال داروین میتوان گفت پوشش جانوری و گیاهی لایههای قدیمیتر به تدریج به زادگان آنها در لایههای جدیدتر تغییر یافتهاند. برای مطالعه بیشتر در زمینه نظریه تکامل به وبسایت موازی مراجعه کنید.
از دیگر شواهد تکامل آناتومی مقایسه ای است. بررسی و مقایسه آناتومی و ساختارهای بدنی مختلف گونهها نشان میدهد که گونههای مختلف به یک نسل مشترک باز میگردند. این تشابهها و تفاوتها نشان میدهند که گونهها در طول زمان تغییر کردهاند.
بیوژئوگرافی از دیگر شواهد تکامل به شمار می رود. مطالعه توزیع جغرافیایی گونهها نشان میدهد که گونهها کجا زندگی میکنند و چگونه از یک منطقه به منطقه دیگر منتقل میشوند. توزیع جغرافیایی نیز نشان میدهد که گونهها در طول زمان تکامل یافتهاند و به تغییرات محیطی و جغرافیایی واکنش نشان دادهاند.
در بررسی شواهد تکامل بیولوژی مولکولی باید مورد تحقیق قرار گیرد. بررسی DNA و RNA گونهها و مقایسه توالیهای ژنتیکی نشان میدهد که گونهها با یکدیگر و با نسلهای قدیمیتر خود صلبت دارند. تغییرات در توالیهای ژنتیکی نشان میدهد که تکامل در جریان است.
مشاهدات مستقیم در بررسی شواهد تکامل نیز باید در نظر گرفته شود. میتوان از طریق مشاهدات مستقیم در زمان زندگی گونهها به دست آید. به عنوان مثال، مشاهده تغییرات در رفتار، رنگها، ساختارهای بدنی و سایر ویژگیهای گونهها در طول زمان نشان میدهد که گونهها تحت تأثیر فشارهای طبیعی و تغییر میکنند.
موارد بالا تنها چند مثال از شواهد تکامل هستند و هنوز بسیاری از شواهد دیگر نیز وجود دارند. شواهد تکامل، همراه با تئوری تکامل، مبنای علمی برای درک فرآیند تکامل و تغییر گونهها است و به ما کمک میکند تا نحوه تکامل و تنوع زندهگان را درک کنیم.
اهمیت این نظریه در این است که به ما کمک میکند تا تنوع زندگی حاضر در جهان را بهتر درک کنیم. با کمک این نظریه، میتوانیم تغییرات در ساختار زندهماندگان و تاریخچه زمین را بهتر بفهمیم. همچنین، این نظریه تأیید نظریه تکامل داروین یا نظریه گونهشناسی تطبیقی، توضیحی علمی برای فرایند تکامل و تغییر در گونهها در طول زمان است. این نظریه توسط چارلز داروین، زیستشناس انگلیسی، در قرن نوزدهم مطرح شد.
نقش تغییرات تصادفی در تکامل
تغییرات تصادفی در نظریه تکامل نقش مهمی در فرآیند تکامل دارند. در حقیقت، تغییرات تصادفی و تنوع ژنتیکی که به دلیل آن به وجود میآید، اولین مادهی اولیه برای انتخاب طبیعی هستند.
تغییرات تصادفی به وجود میآیند به علت جهشهای ژنتیکی که در ژنوم افراد وارد میشوند. جهشها تغییرات ناشی از تغییر در ساختار یا ترتیب DNA هستند و میتوانند به صورت تصادفی در هر نقطهای از ژنوم رخ دهند. این تغییرات تصادفی میتوانند باعث تغییر در خصوصیات ارثی افراد شوند.
بیشتر جهشها بیمضمون هستند، یعنی تأثیر آنها بر روی توانایی بقا و تولید مثل افراد قابل پیشبینی نیست. اما در برخی موارد، جهشها میتوانند خصوصیات جدیدی را به وجود بیاورند که ممکن است در شرایط خاصی مزیت بیولوژیکی داشته باشند. در صورتی که این جهشها به فردی افزوده شوند که از نظر خصوصیات جدیدشان مزیت دارند، این فردان میتوانند در رقابت با سایر افراد بیشترین شانس برای تولید نسل بعدی را داشته باشند.
انتخاب طبیعی سپس نقش خود را بازی میکند. اگر خصوصیات جدیدی که نتیجه تغییرات تصادفی هستند، به فردی مزیت بیولوژیکی بدهند و او را در بقا و تولید مثل تقویت کنند، این فردان به انتشار گستردهتری از ژنهای خود در جمعیت میرسند و تغییرات تصادفی را به نسلهای آینده منتقل میکنند.
بنابراین، تغییرات تصادفی در نظریه تکامل نقشی برای ایجاد تنوع ژنتیکی و ایجاد مادهی اولیه برای انتخاب طبیعی ایفا میکنند. این دو فرآیند با هم تعامل کرده و به تکامل زندهماندگان در طول زمان منجر میشوند.
اصل اساسی نظریه تکامل، "انتخاب طبیعی" است که عملکرد آن بر اساس سه عنصر اصلی است: وجود تنوع ژنتیکی در جمعیت، وجود تغییرات تصادفی در ژنها و انتخاب طبیعی.
تنوع ژنتیکی به معنای وجود گوناگونی ژنتیکی در جمعیت است. هر گونه، دارای افرادی با ویژگیها و ژنهای متفاوت است. این تنوع به وسیله تغییرات تصادفی در ژنها ایجاد میشود. تغییرات تصادفی میتواند ناشی از جهشهای ژنتیکی یا ترکیب ژنهای مختلف باشد.
انتخاب طبیعی زمانی به وجود میآید که برخی از افراد با ویژگیهای مشخص، در محیط بهتر از دیگران تطبیق میابند و بنابراین بیشتر به تولید نسل بعدی واجد شرایط برای بقا و تکثیر میشوند. این افراد ویژگیهای مفید را به نسل بعدی انتقال میدهند و در طول زمان، این ویژگیهای مفید در جمعیت افزایش مییابند.
به طور کلی، نظریه تکامل داروین توضیحی است برای تغییر و تکامل گونهها در طول زمان. این فرایند توسط تنوع ژنتیکی، تغییرات تصادفی و انتخاب طبیعی کنترل میشود. تغییرات در گونهها میتواند به تنوع و پیچیدگی زیستی منجر شود و به ما کمک میکند تا ارتباطات و الگوهای مختلف در جهان زنده را درک کنیم.