میخوام از غدیر براتون بگم دل بدید..
سال دهم هجری بود، تا قبل از اون پیامبر و مسلمونا زیاد به زیارت خونه خدا رفته بودن، ولی اون سال یه فرق اساسی میکرد!!
اون سال پیامبر صل الله برای آموزش اعمال و مناسک حج فرمان دادن از همه شهرها و قبایل برای شرکت تو این حج آماده شن!
خلاصه یه عده خودشونو به مدینه رسوندن و از اونجا با حضرت رسول همراه شدن و با پای پیاده به سمت مکه حرکت کردن...
حالا یه عده هم بین راه بهشون ملحق میشدن و تعدادشون رفته رفته زیاد میشد..!
بالاخره به مکه رسیدن و امیرالمومنین هم با جمعی از مردم یمن خودشونو به بقیه مسلمونا رسوندن. اعمال حج رو انجام دادن و اون چیزایی که لازم بود پیامبر به مسلمونا آموزش بده رو تعلیم دادن
اعمال تموم شد و مهیای برگشت به سمت مدینه شدن...!!
یه سوال ؟
چرا حضرت رسول، توی مکه امیرالمومنین رو به عنوان وصی معرفی نکردند؟!
اونجا که هم جمعیت بیشتر بود، هم بالاخره خونه خدا بود، و خیلی از مسلمونا که اهل مکه بودن و قرار نبود با پیامبر برگردن!!
اینجوری تعداد بیشتریم در جریان مسئله قرار میگرفتن!
جواب:
اولاً: پیامبر مطیع و مامور فرمان خدا و ابلاغ وحی هستش!
تا زمانی که وحی نازل نشده و فرمان الهی صادر نشده پیامبر اجازه چنین کاری رو نداشتن!
و میبینیم که وحی در غدیر خم بر پیامبر نازل شد!!
دوماً: پیامبر از ابتدا هدف انجام این حج رو، اموزش احکام و اعمال و مناسک حج اعلام کرده بودن!!
حالا فکر کن اونجا یهو بیاد بحث جانشینی مولا رو مطرح کنه!
سوماً: حرمت خونه خدا و اعمال عبادی حج اونقدر مهم بود که توی اون زمان، بهتر بود فقط و فقط به این امور عبادی و... پراخته بشه و دل و جان مسلمونا فقط معطوف به خدا باشه.
چهارماً: که خیلیم مهمه!!
فتنه ها همیشه از مدینه شروع میشد!!
حتی روایت میگه توی غدیر خم حضرت رسول فرمودن من دارم میبینم که فتنه ها چون باران از لا به لای خانه هایتان (مدینه) میبارد
پس حرف گوش نکنا و خرابکارا تو مدینه بودن!!
و إلا مردم مکه و یمن و فلان که مطرح نبودن...
تذکر همیشه برا اوناییه که اهل غفلت و کارشکنی هستن!!
پیامبر و مسلمونایی که اهل مدینه و جاهای دیگه بودن بعد از اعمال حج از مکه خارج شدن و رسیدن به جایی که اونجا وحی به پیامبر نازل شد که ای رسول خدا فرمان الهی اینه!!
خب یکم درمورد موقعیت جغرافیایی غدیر و جحفه حرف بزنیم!
جحفه اسم مکانی بود ک شبیه یه چهار راه میموند!!
که کاروان های شهر های مختلف سر اون چهار راه از هم جدا میشن و هرکس سمت دیار خودش میرفت!!!
مردم عراق سمت عراق و مردم مدینه و شام سمت شهر خودشون...
توی اون مکان یه برکه ای بود که بهش میگفتن غدیر!!
غدیر به فرورفتگی ای گفته میشد ک شبیه به برکه یا حوض مانندی باشه....
که زمستونا آب تو اون برکه جمع میشد! و تا تابستون دیگه آبی توش نمی موند!!
کنار اون برکه چنتا درخت قدیمی و بزرگ بود که سایه ای داشتن و میشد گفت محل استراحت کاروانایی بود که از اونجا عبور میکردن!
و خطبه حضرت رسول هم چون توی اون مکان ایراد شد به خطبه غدیر مشهور شد!
خب قبل از اینکه مسلمونا سر اون چهار راه (جحفه) از هم جدا بشن وحی بر پیامبر نازل شد که:
بسم الله الرحمن الرحیم!
یاایها الرسول!!
بلغ ما انزل الیک من ربک!!!
و ان لم تفعل فما بلغت رسالة!!!
والله یعصمک من الناس!!!
ان الله لا یهدی القوم الکافرین.!!!
مائده/۶۷
خب خب ببینیم خدا قراره چه حرف مهمی رو به پیامبر بگه که توی اون گرما و صحرای داغ و سوزان این جمعیت ۱۲۰/۰۰۰ نفری رو نگه داشته!
ای پیامبر! ابلاغ کن اون چیزی رو که از طرف پروردگارت بهت نازل شده و اگه اینکارو نکنی انگاری که رسالت خدا رو انجام ندادی!!
و نگران نباش!!
خدا تو رو از مردم حفظ میکنه، و اوناییم که کافرن قابل هدایت نیست!!!
علاوه بر اینکه وحی بر پیامبر توی غدیر نازل شد، چه دلیلی دیگه ای وجود داشت که حتما این واقعه مهم توی اون گرما اتفاق بیوفته؟!!
خصوصا اینکه یه عده جلوتر بودن و باید برمیگشتن!!
قطعا یه سری ها غر هم میزدن!?
این گرما و خستگی چه تاثیری میتونست داشته باشه؟!
✨این گرما و خستگی باعث میشده واسه همیشه این واقعه تو ذهنشون بمونه و فراموشش نکنن...
