مهران
مهران
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

استند آپ کمدی(مردم فقیر و مردم پولدار)

به نام خدا

ما آدم های فقیر رفتار هایی داریم که آدم های پولدار ندارن.و برعکس ادم هایی پولدار رفتارهایی دارن که ما نداریم.مثلا ما وقتی میریم تو بقالی مستقیم میریم سراغ چیزی که میخوایم.به خوراکی های دیگه نگاه نمیکنیم.چون دلمون میخواد ولی پول نداریم.ولی آدم های پولدار که وارد مغازه میشن قشنگ یه نگاه کلی میندازن به مغازه.بعد هر چی هوس کنن برمیدارن.ما تو این مورد هم کمی فرق داریم.مثلا جفتمون شیر میخوایم برداریم.میریم سر یخچال شیر رو برمیداریم.جفتمون روی شیر رو نگاه می کنیم.شما فکر میکنید ما داریم روی تاریخ انقضا رو میبینیم ولی اشتباه حدس زدید.ما فقط قیمت رو میبینیم.بعد که دیدیم گرون نشده خدا رو شکر میکنیم و میریم حساب کنیم.یهو میبینید وسط راه وایستادیم و دوباره روی شیر رو خوندیم.این سری فکر میکنید دیگه تاریخ رو داریم چک می کنیم.ولی نه بازم قیمت رو چک میکنیم که واقعا گرون نشده؟واقعا مسئولین چیکار دارن میکنن پس؟مگه میشه چیزی گرون نشه؟نکنه اتفاقی واسشون افتاده؟بعد میریم حساب میکنیم.یه فرق دیگه هم داره.مثلا وقتی پولدارا هوس شیرکاکائو کنن میرن شیرکاکائو میخرن. ولی ما میریم شیر و شیرکاکائو میخریم.چون شیرکاکائو گرون تره ما نصف لیوان شیر میریزیم نصف دیگش رو شیرکاکائو میریزیم که هم غلظت شیرکاکائو کمتر بشه هم بتونیم یکی دو لیوان بیشتر شیرکاکائو بخوریم. .مادرهای ما آدم های فقیر یه سری وسایل خونه رو هیچ وقت نمیخرن.مثلا هیچ مادری امکان نداره دستمال پارچه ای بخره برای گردگیری یا تی کشیدن.اینا زیرپیراهن های پسرا و شوهراشون رو که کهنه شده دستمال میکنن. به خاطر همینه ما مردهای فقیر هیچ وقت به زیرپراهن هامون دل نمیبندیم.چون هر لحظه میتونیم جر خوردش رو دست زن های خونه ببینیم.مخصوصا دم عید.اصلا دم عید به خاطر حجم بالای مصرف ،زیرپیراهنی کم بیاد باید یکیمون لخت شیم.راه نداره کسی بره دستمال بخره.مادرهای ما رفتارهای عجیبی دارن توی آشپزخونه.مثلا تابستونا یه نلبکی گوشه سینک همیشه میذارن برای هسته زرد آلو.مهم نیست که اونا رو میشکونیم میخوریم.فقط مهم اینه نندازیم دور.بذاریم اونجا بعد که نخوردیم همشو با هم میریزیم دور. ما آدم های فقیر دیگه پذیرفتیم که یک روزهایی سوپ رو به عنوان غذا اصلی قبول کنیم.راه دیگه نداریم.چون پول نداریم.تو فیلما نشون میدم پیش غذا سوپ میارن ما هم فکر کردیم خونمون همینه بعد دیدیم نه این غذای اصلیه. ما آدمهای فقیر وقتی میریم رستوران رفتار عجیبی داریم.همه ی آدمهای پولدار میان و غذایی که مورد علاقشون هست رو انتخاب میکنن.مثلا اون غذایی که خیلی خوبه مثل شیشلیگ که همیشه پنج تا لیگه.ولی ما آدم های فقیر کاری که می کنیم دست روی اسم غذاها میذاریم فقط قیمت ها رو نگاه میکنیم.یه بار ما رفتیم رستوران سفارش دادیم گارسون گفت همین؟گفتیم بله کافیه.بعد که غذامون رو آوردن فهمیدیم دو تا ماست موسیر سفارش دادیم با یه سیر ترشی.واقعا قیمت ماست موسیر نباید اینقدر باشه.خلاصه ما آدم های فقیر دنیای بزرگی داریم.کمتر حرص مال دنیا رو میخوریم.چون چیزی نداریم که حرص بخوریم.چیزی که ما داریم،ادم های پولدار ندارن و اون شادی و لبخند و ارامش نیست بلکه قسط بدهکاری وام و بدبختیه.ولی ما یه خدایی داریم که هر وقت کم میاریم دلمون به بودنش گرمه.

استنداپ کمدیخندهطنزکمدی سیاهطنز تلخ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید