ویرگول
ورودثبت نام
مهران
مهران
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

تماس فرت قسمت دوم

به نام خدا

سلام به سناتور زرگ

قربان دیروز برای پیدا کردن خانه وارد مسکن شدم.مسکن مکانی برای پیرمردهای محل است که در آنجا چای می خورند و از خاطره هایشان به هم می گویند.گاهی اوقات هم کسانی وارد آن می شوند که به دنبال خانه هستند.به طور کلی مسکن جایی است که فروشنده خانه را به خریدار خانه وصل می کند و پس از آن درصدی از دو طرف می گیرد.قربان طبق تحقیقات من این شغل در بین مردم محبوب نیست و اعتقاد دارند صداقت در این شغل جایی ندارد.دلیل آن را نمیدانستم تا این که یک شب از خرید خانه گذشت.الان چند کارگر در خانه مشغول عوض کردن لوله های پوسیده هستند.بعد از پایان کار نوبت به کارگران دیگر می رسد که نوبتی بیایند و نقص های خانه را بر طرف کنند.

قربان در ابتدا وارد یک مسکن شدم و مشخصات خانه ی مورد نظرم را گفتم که همه پیرمردها خندیدند و گفتند برای پیدا کردن این خانه باید سوار تاکسی بشوی و دو ساعت به سمت شمال شهر حرکت کنی.در این بین یک زوج جوانی که به دنبال یک اتاق سی متری برای اجاره می گشتند با تعجب به من نگاه کردند.متوجه نشدم چرا اجاره؟چرا قصد خرید خانه بزرگی را نداشتند.از مسکن بیرون زده و سوار تاکسی شدم.برای راننده تاکسی اتفاقی که گذشت را تعریف کردم که با موضوعی به نام امید به خانه دار شدن اشنا شدم که در تهران این عدد به 109 سال می رسد.قربان فکر میکنم درست تحلیل نکردیم چون بدن زمینی من 109 ساله نیست و احتمالا نگاه متعجب آن جوان به همین دلیل بود.اما قربان اجازه بدهید از راننده تاکسی برایتان بگویم.راننده ی تاکسی در مسیر که حدود دو ساعت بود حرف هایی میزد که دسته بندی این اطلاعات واقعا کار سختی بود.راننده بعد از توضیح امید به خانه دار شدن سراغ موضوعی به نام تورم رفت که ادعا میکرد اگر اقتصاد در دست او بود تورم صفر می شد و همه چیز مفت می شد.مغزم بعد از شنیدن این جمله هنگ کرد که چطور می شود همه ی چیز مفت شود که بعد متوجه شدم این یک اصطلاح رایج است که به یک محصول با قیمت پایین تر از انتظار مفت می گویند.راننده میان حرف هایش به چند انسان فوش میداد که از دست آن ها خیلی عصبانی بود و آن ها را مقصر تورم میدانست.بعد از این موضوع سراغ تحلیل رانندگی مردم رفت که در جمله ای گفت مردم طوری رانندگی می کنند که انگار از مریخ آمده اند که این قدر گیج می زنند.اول کمی ترسیدم که شاید به هویت من پی برده که متوجه شدم این هم یک اصطلاح است.اما واقعا چرا فکر میکنند کسانی که از مریخ می آیند گیج می زنند؟هنگامی که به مقصد رسیدیم کرایه را سه برابر گرفت و وقتی پرسیدم چرا؟گفت مسیر برگشت مسافر ندارم و فقط به خاطر تو تا اینجا آمدم.من هم قانع شدم و پول را دادم و سه متر بعد چهار مسافر سوار کرد و رفت.قربان این افراد گزینه ی خوبی برای تحقیقات هستند و اطلاعات زیادی دارند.حتما در یکی از گزارش ها آن ها را تحلیل میکنم.تا گزارش بعد بدرود.تماس فرت.

گزارش فضاییطنز طنز تلخکمدیاستند اپخنده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید