تصور کنید که در دنیایی هستید و در آن زندگی می کنید که پر از ناامیدی و تلخ کامی باشد. امید به زندگی در آن معنایی نداشته باشد و هر روز شما شاهد اتفاق های تلخ و فاجعه باری باشید. همه چیز در این دنیای خاکی رو به نابودی برود و زندگی در هر لحظه طاقتفرسا تر بشود. آدم های مختلف ممکن است در این شرایط دست به چه کاری بزنند؟ بی اهمیت به آن زندگی کنند و به آن زندگی عشق بورزند؟؟
معمولا ما انسان ها در این شرایط اگر خودکشی نکنیم به احتمال زیاد به آن فکر کرده ایم. و البته دور از ذهن نیست که در این شرایط مغازه ای به نام مغازه خودکشی وجود داشته باشد. مغازه ای که در آن به افراد نیازمند به خودکشی، به طرز عالی خدمات داده می شود.
مغازه خودکشی اثری از ژان تولی، نویسنده و طراح و گارگردان فرانسوی است که در سال ۱۹۵۳ به دنیا آمد. این رمان معروف ترین اثر اوست که یک کمدی سیاه و تکان دهنده است. در این کتاب مرگ سایه افکنده است و در مقابل آن برای تلاش ساختن امید، نبردی نمادین و پر از طنز های ظریف را به وجود آورده است که تاثیر فراوانی بر روی خواننده کتاب می گذارد.
رمان مغازه خودکشی درباره خانواده ای است که کسب و کار متفاوت و البته منحصر به فردی دارند. خانواده تواچ که صاحب این مغازه هستند شعاری بسیار معروف دارند که میگوید: " آیا در زندگی شکست خورده اید؟ حداقل مرگ موفقی داشته باشید "
و این گونه است که به کسانی که قصد خودکشی دارند خدمات می رسانند. خدمات این مغازه عبارت است از: مشاوره خودکشی به مشتریان، انواع و اقسام روش های خودکشی..
در این مغازه شادی و خندیدن معنایی ندارد و نا امیدی در این مغازه فراگیر شده.. رمان از زمان و مکان نامشخصی آغاز میشود..
پسر بزرگ خانواده که ونسان نام دارد، وسایل جدید برای خودکشی اختراع می کند.
خلاصه همه چیز در این خانواده بر وفق مرادشان است تا اینکه آلن به دنیا می آید..
آلن بر عکس همه کارکتر های این رمان شاد است! میخندد، سرشار از امید است، به دیگران کمک می کند و همیشه نیمه پر لیوان را می بیند. او که شجاع است و قوانین مغازه خودکشی را رعایت نمی کند و به طرز غیر قابل باوری مثبت اندیش است! همین شجاعت اوست که کم کم باعث روشن شدن چراغ مغازه خودکشی می شود و مانند خورشیدی تابان خانواده تواچ را از خواب تاریک، بیدار می کند!
در این رمان نام هاي هر کارکتر بسیار جالب است. مثلا میشیما (پدر خانواده)، ما را یاد نویسنده و شاعر سرشناس ژاپنی یوکیو میشیما که در سال ۱۹۷۰ به روش سنتی هاراکیری خودکشی کرد، می اندازد. یا دختر خانواده تواچ که مرلین نام داره یاد آور نام مرلین مونرو بازیگر معروف آمریکایی که در سال ۱۹۲۶ در سن ۳۶ سالگی بر اثر مصرف بیش از اندازه دارو های آرام بخش و خواب آور خودکشی کرد. پسر بزرگ خانواده که ونسان نام دارد تداعی کننده نام ونسان ون گوگ ، نقاش مشهور هلندی است که در سال ۱۸۹۰ به قلب خود شلیک کرد. و پسر کوچک خانواده، آلن، که پژواک نام آلن تورینگ، دانشمند و ریاضیدان انگلیسی است که در اواخر عمرش دچار افسردگی شد و سرانجام با سیبی که با سیانور آغشته شده بود در ژوئن۱۹۵۴ خودکشی کرد.. نام همه افراد در این خانواده پژواکی از افراد مشهوری است که خودکشی کرده اند!
روندِ امید به زندگی و جنگیدن بر علیه ناامیدی در سراسر کتاب بسیار جذاب است. کارکتر آلن به ما یاد آور می شود که چقدر زندگی می تواند پر نور باشد و عشق به زندگی خیلی بیشتر از خودکشی کردن طرفدار دارد.
کتاب، پایانی چالشی داشت که هر کسی ممکن است برداشت متفاوتی از آن داشته باشد..
انتشارات چشمه کتاب مغازه خودکشی را با ترجمه احسان کرم ویسی منتشر کرده است.