مینویسم از موضوعات مختلف. از برنامه نویسی و لینوکس و کامپیوتر تا اجتماعی و معضلات و انتقاداتی که دارم. مطالبم مختلفه. قصد کسب درآمد یا هرچیز دیگه هم ندارم از اینجا
چرا با فهمیدن مشکل دارند؟
قبل از اینکه لحن خودم رو تند کنم و به همه زن ها بتوپم بخاطر رفتار های احمقانه شون، اول میخوام یک منطقی رو به شما توضیح بدم.
موضوع در مورد مترو هست و واگن های زنان و مردان.
منطق تابلو :
فرض کنید یک جایی هستید که عکس برداری از اونجا ممنوعه. مثلا یک منطقه نظامی و پادگان یا روبروی سفارت یک کشور. در این صورت اونجا تابلو زده میشه که عکس برداری در این منطقه ممنوعه.

خب من از شما می پرسم، آیا به نظرتون منطقی هست که در مناطق عادی هم تابلو بزنیم که عکس برداری مجازه؟
مثلا وجب به وجب شهر ها و کوچه ها؟!
البته که نیست. در واقع اون چیزی که لازم هست تذکر داده بشه رو تابلو میزنند و نه اون چیزی که نرمال هست.
منطق زن ها در واگن های مترو
همونطور که میدونید مترو ها دو بخش جداگانه برای زنان و مردان دارند. درحالیکه ورود مردان به واگن زنان باعث میشه که همه کفری بشند و هزار جور حرف بزنند اما ورود زنان به بخش واگن مردان کاملا عادیه و هیچ مشکلی هم نداره! اصولا BRT های تهران هم همین منطق رو دارند.
سر این موضوع با چند نفر بحث کردم و همه شون این دلیل احمقانه رو آوردند که چون تابلویی زده نشده که این قسمت مخصوص مردان هست پس در نتیجه مجاز اند که بیان سمت قسمت مردانه واگن.

دقیقا مسئله " منطق تابلو " رو به همین دلیل توضیح دادم.
وقتی که در قسمتی تابلو زده شده که این قسمت "مخصوص بانوان" هست ، پس در نتیجه اون قسمت مشخص و اون محدوده مربوطه ، متعلق به شما زن هاست و بقیه جاها که تابلو نزدند مردانه است.
چون گفتم ، موردی که نیاز به تذکر داره رو تابلو میزنند. که اگه اینطوری نبود باید وجب به وجب شهر هامون پر از تابلو هایی میشد که چه چیزی مجازه!
اینکه توجیه میکنید قسمت مردانه واگن ها "عمومیه" ، یک توجیح احمقانه ، نابالغ و بی پیشتوانه س.
(مثل ذات کثیف خودت!)
ولی خب بانوان سرزمینم از بس که هوش سرشاری دارند و فهمیده اند ، هیچوقت حاضر نمیشند حرف کسی رو بشنوند.
واقعا نیاز هست که چنین چیز هایی که پایه ای اند و درک و فهمشون خیلی سخت نیست رو برای شما دیکته کنیم؟
و تازه این بدترین قسمت ماجرا نیست.
قسمت بد ماجرا اینجاست که خیلی با قیافه طلبکارانه میشینند سمت مردانه واگن ها در حالیکه پیر مردی با دستان لرزان سر پا وایساده.
بعدش هم که بهش تذکر داده میشه عین سگ هار مرد بیچاره رو می قاپه!
صد رحمت به سگ که حداقل وفاداره و قدر کسی که بهش خوبی کرده رو میدونه! نه عین زن که آب مستراح رفتنش هم حاصل تلاش ۲۴ ساعته مرد بدبخت کارگر هست که تاسیسات آبی و زیر ساختی کشور رو سر پا نگه داشته! ولی بازم موجود ضعیفه طلبکاره!
اتفاقا من خودم هم یک روز به یکی از این موجودات پست تر از حیوان تذکر دادم که بره سمت واگن های خودشون اما خب جوابی که شنیدم اصلا و ابدا متعجبم نکرد!
خیلی راحت گفت :
اگه میتونی منو بلند. اگه هم نمیتونی حرف نزن!
عزیز دل ، اونایی که قراره بلندت کنند و به وقتش عین یک تکه دستمال استفاده شده بندازنت دور نصیبت خواهد شد! خیلی عجله نکن!
اینکه شما زن ها فکر میکنید که چون زن هستید ما جوابتون رو نخواهیم داد خیال خام شماست ابله های ناقص عقل!
و قسم میخورم اگر قصد خارج رفتن نداشتم، با چنان مشتی می کوبیدم رو صورت اون حیوان پست که این افاده و این بی شخصیتیش رو کاملا بزاره کنار!
از عواقبش برای خودم ترسیدم. همین.
مرحله دوم ، بازی کردن کارت قربانی هست.
خب. حالا که این توجیه های احمقانه کاملا متلاشی شدند، نوبت میرسه به بازی کردن کارت قربانی!
اما کارت قربانی چی هست؟
زبان انگلیسی کلا اصطلاحات جالب و متنوعی داره برای هر موقعیتی. کارت قربانی یا Victim Card یک جور استعاره است کسی که بخواد مظلوم نمایی کنه و خودش رو تحت ظلم و ستم و بدبخت نشون بده!
همونطور که گفتم من در تشخیص الگو های رفتاری مردم مهارت خوبی دارم. و دقت کردم که زنان همیشه ادعای قوی و مستقل بودن میکنند ولی وقتی مچشون رو میگیرید و به رفتار هاشون انتقاد میکنید فاز بدبخت بودن و قربانی بودن میگیرند که ترحم و توجه جامعه رو جلب کنند!
در واقع چنین رفتار های پستی از یک زن بعید نیست. چون زمانی که ذات کسی خراب و پست هست کار هایی که انجام میده هم خراب و پست خواهد بود!
نمیدونم چند سالتون هست و آیا سریال یانگوم رو دیدید یا نه اما این شخص:

وصف کامل همه زنان ایران هست.
این پزشک به یانگوم حسادت میکرد و در جلو چشم بقیه خودش رو مظلوم نشون میداد تا ترحم جلب کنه ولی در عمل علیه یانگوم اقدام میکرد.
فقط کافیه یکم بهشون اعتراض کنید و از رفتار هاشون ایراد بگیرید.
و از درد پریود تا تعرض و تجاوز بنالند!
که اتفاقا زمانی که با یکی از همین ضعیفه ها بحث میکردم ، همونی که میگفت بخش مردانه واگن ها در واقع عمومی هست و مردانه نیست ، بر گشت یک حرفی زد به شدت مهمل و چرند :
خانم ها از تعرض مرد ها میترسن بخاطر همین وقتی مرد میاد سمت واگن اونا اعتراض میکنند.
خب احمق عوضی اگه اینطوریه پس چرا میرید سمت مردها؟ اگر از تعرض کردن مرد ها میترسید و واهمه دارید چرا میاید سمت اونا؟!
مثل اینه که یک محله ای نا امن باشه و طرف بترسه ولی اصرار کنه که بره اونجا؟!
این ها همشون توجیح اند. که ما مظلومیم ما بدبختیم و فلان و بهمان!
خدا وکیلی زن ایرانی. یک سوال. کی میخوای دست از رذل بودن برداری؟! کی میخوای یکم فقط یکم به آدم بودن فکر کنی؟!
دو رو نباشی؟!
افاده ای و مغرور نباشی؟!
شیطان نباشی؟!
عوضی و پست فطرت نباشی؟!
به خدا دیگه خسته شدم از شما موجودات دوزاری بی ارزش پست فطرت که هر روز آدم رو عین زهرمار میکنید!
مطلبی دیگر از این نویسنده
گم شده در باتلاق دنیا
مطلبی دیگر در همین موضوع
زوال عشق به دست ایدئولوژی رمانتیکها
بر اساس علایق شما
تولدم خیلی مبارک، تاسوعا هم تسلیت.