قبیله گرایی و یا طایفه گرایی عبارت است از گرایش گروهی از افراد جامعه به منافع قومی و معیار قراردادن آن در تمام فعالیت ها می باشد .
رفتار قوم گرایانه ، همانا همکاری با اعضای گروه خودی و عدم همکاری با اعضای سایر گروه ها میباشد . و یا حمایت بیش از حد از گروه خود میباشد .
در تمام موارد قوم گرایان پیوند قومی را محور قرار می دهند. تمام کسانی را که از قوم خودشان است نسبت به دیگران بهتر و برتر می شمارند .
در این نگاه ، دیگران در مرحله ای دوم یا پایین تر از قوم خودی قرار می گیرند .
در رفتار قوم گرایانه ، سود و زیان قوم مبنای تصمیم و عمل قرار می گیرد و همه چیز از عینک قومیت دیده می شود . بسیاری از قوم گرایان فکر می کنند که قوم شان بیش از دیگران مستحق بهره مندی از امکانات ملی است .
تلاش می کنند که از هر فرصتی برای به دست آوردن چنین حقی استفاده کنند . یکی دیگر از عوامل دیگر قوم گرایی احساس تمامیت خواهی است . همه چیز را مال خود می پندارند و دیگران را بدون حق .
نخستین پیامد ناگوار قوم گرایی پراکندگی است .
یعنی به گونه ای طبیعی پراکندگی جامعه را به همراه دارد و آن را چند پارچه می سازد .
قوم گرایی همیشه با محدودیت و عقب ماندگی و کوتاه نظری همراه است .
افکار واندیشه های قوم گرایان در قالب تنگ و کوچک قومی قرار گرفته و در آن رشد می کند . در حالی که انسان اندیشه و قابلیت بالاتر و فراخ تر از قالب محدود و خشک قومیت دارد .
یکی دیگر از پیامدهای ناگوار قوم گرایی فراهم شدن زمینه سلطه بیگانگان است . اقوام برای تسلط بر همدیگر نیاز به کمک بیگانگان می یابند .
تاریخ نشان داده است که به دنبال کمک گرفتن از دیگری ، سلطهء بیگانه هم حتمی می گردد .
در تفکر قوم گرایی و قبیله گرایی ، وفاداری آنها به دوستانشان - از وفاداری به کشور شان مهم تر میباشد . در این تفکر قبیله و قوم ها خود را فوق قانون میدانند و در این توهم امتیازات خاصی را برای خود قائل می شوند و در حقیقت تبعیض و بی عدالتی در ذات این تفکر نهادینه می شود . و در کنارشان صاحبان زمین و ملک و مال ( فئودالیسم) از امتیازات ویژه ای برخوردار می شوند .