نظام ارباب رعیتی یا فئودالیسم که تیول داری ، حکومت ملوک الطوایفی نیز نامیده می شود نظامی اجتماعی - اقتصادی است که در نتیجهء فروپاشی جامعه متکی بر برده داری به وجود آمده و با وجود تنوع راه های رسیدن بدان ، تقریبا" در کلیه سرزمین های جهان ، البته در هرجا با ویژگی های مشخص خود ، وجود داشته است .
فئودالیسم در توصیف دوره ء معینی از تاریخ است که در آن قدرت سیاسی میان زمین داران و سرمایه داران بزرگ تقسیم شده است و هر زمین دار یا ارباب دارای جماعتی رعیت و دست نشانده است که در ازای خدمات نظامی یا سایر خدمات ، حق تملک یا استفاده از زمین را از ارباب به دست می آورند .
بدین ترتیب ، شیوه تولید فئودالی مبتنی بر انواع بهره مالکانه یا بهره اربابی است که از مردم عادی وصول می شد و بهره مالکانه در واقع محصول اضافی رعیت بود که تسلیم ارباب می شد .
ما به طور کلی به سه نوع بهره مالکانه بر می خوریم که در مراحل مختلف نظام فئودالی کمابیش در کنار یکدیگر وجود داشتند .
یکی کار بهره یا بیگاری ، دوم بهره کالایی و سوم بهره نقدی .
باید توجه داشت که در هر یک از مراحل مختلف تکامل جامعه فئودالی یکی از این اشکال یاد شده ، تفوق یافته است .
ویژگی دیگر شیوهء تولید فئودالی اقتصاد بسته آن میباشد که به معنای دایره بسته و محدود و تنگی از تولید است .
نئو - فئودالیسم : نظریه ای است درباره ء تولد مجدد برخی سیاست های حکمرانی ، اقتصادی و زندگی عمومی در دوره معاصر که مشابه با سیاست های جوامع فئودالی در دوران های گذشته است ، نظیر حقوق نابرابر و رده بندی طبقاتی و حمایت های قانونی برای اشراف .
نظامی سنتی در لباسی مدرن :
فئودالیسم یا نظام ارباب رعیتی ، سبکی از اداره کشورها در مدت ۱۴ قرن بود که در آن یک فئودال یا فرمانروا بر تمامی مردم حکومت می کرد که این نوع از حکومت رفته رفته با پیشرفت جوامع تغییر کرده ودر هر دوره با ظاهری جدید خود را نشان داده است .
شاید امروز دیگر مفهوم حکومت پادشاهی کمی بی معنی به نظر برسد ؛ اما مدل جدید پادشاهی کماکان وجود داشته و دستخوش تغییرات جدید شده است .
برای مثال شاید یک فردی به نام پادشاه نداشته باشیم ؛ اما شرکت هایی وجود دارند که بقیه ملزم به خدمت به آن ها هستند .
سناریوی جدید :
در هر عصری ، قدرت در درجه اول در دست کسانی خواهد بود که ابزار تولید را داشته باشند . در دوره کشاورزی ، این ابزار زمین بود . در دوره صنعتی این کارخانه ها بودند که به عنوان ابزار تولید شناخته می شدند و درحال حاضر افرادی که صاحب فناوری و یا دارایی فکری برای ایجاد آن فناوری هستند . که البته این دسته از افراد در خدمت همان سرمایه داران و قدرتمندان میباشند که به اصطلاح در عصر جدید به آنها ( خادم ها ) گفته می شود که کار این خادم ها فقط نگهداری و مدیریت این سیستم (فئودالی ) میباشد .
نظریه کارل مارکس در رابطه با (فئودالیسم)
مارکس دریافته بود که در سرمایه داری ، امنیت وجود ندارد ؛ این در حالی است که ما در اعماق وجودمان به شدت دنبال امنیت هستیم . کارگران دستمزد کمی میگیرند ، در حالی که سرمایه داران ثروتمندتر می شوند .
اعتراض یا تغییر شرایط برای کارگران بسیار سخت میباشد .
آن ها به پول و کار نیاز دارند . علاوه براین ، کارفرمایان می توانند با گران تر کردن همه چیز بدون افزایش دستمزد ، آن ها را محتاج نگه دارند .
مارکس می گفت : عامل بحران هایی که در سرمایه داری با آن ها روبرو هستیم کمبود نیست ، بلکه فراوانی است . ما آنقدر کارخانه داریم که اگر بخواهیم می توانیم به هر کسی که روی زمین زندگی می کند یک ماشین ، خانه و دسترسی راحت به تحصیلات و درمان بدهیم .
با این حال ، دست برنمی داریم واین واقعا" بی معنی است .
مارکس اعتقاد داشت که کار باید بزرگترین ترین منبع لذت باشد . در صورتی که بیشتر انسان ها مجبور به تحمل کارهای حقیرانه هستند .
دنیای مدرن به ما این امکان را نمی دهد که بهترین خودمان را در کاری که می کنیم ببینیم .
وابستگی انسانها به زمین : شیوه تولید فئودالی مبتنی بر مالکیت ارباب بر زمین و ابزار آلات - و بر وابستگی رعیا به اربابان استوار بود .
بدین صورت بود که گرچه اختیار جان رعیت و انسانها در دست مالکان زمین وابزار نبود و مستقلا " و جداگانه فروخته نمی شد ، اما همراه زمینی که به فروش می رسید ، به مالک جدید منتقل می شد - همچنین رعیت ها مجاز نبودند زمین و ابزار اربابی را ترک کنند و این اختیار را نداشتند که آزادنه بخواهند به خدمت اربابی دیگر درآیند .
بهره مالکانه و انواع آن : رعیت ها و دهقانان از آن جا که خود مالک زمین نبودند می بایست بر روی زمین اربابان کار کنند و به این ترتیب مالک می توانست به عنوان بهره مالکانه ، ثمره کار آنها را به سود خود ضبط کند .
بدین ترتیب ، شیوه تولید فئودالی مبتنی بر انواع بهره مالکانه یا بهره اربابی است که از رعیت ها و دهقان ها وصول می شود . بهره مالکانه در واقع محصول اضافی رعیت بود که تسلیم ارباب می شد .
ما به طور کلی به سه نوع بهره مالکانه بر می خوریم که در مراحل مختلف نظام فئودالی کما بیش در کنار یکدیگر وجود داشتند . یکی کار بهره یا بیگاری، دوم بهره کالایی و سوم بهره نقدی .
از آنجا که در نظام فئودالی حکمرانان بیشترین مالکیت اسمی اراضی و ابزار را در اختیار داشتند دارای قدرت خیلی زیادی می شدند که به آنها اجازه می داد هر گونه دخل و تصرفی را در زندگی مردم عادی داشته باشند .
مورد دیگر توزیع ناعادلانه و تقسیم نابرابر و بهره کشی ناعادلانه از انسانها از دیگر ویژگی های فئودالیسم بود که در اصل منتهی به این می شد که نقش اصلی این نوع نظام ها - حفظ منافع اقلیت سرمایه دار و نوعی برده داری مدرن باشد .
نقش مذهب در جامعه فئودالی :
مذهب و موسسات مذهبی در جامعه فئودالی نقش،عظیمی داشت .
موسسات مذهبی ، عبادتگاه ها و خدام مذهب ، اوقاف فراوان و املاک وسیعی در اختیار داشتند و با دولت فئودالی و اشراف فئودال از جهت ثروت و نفوذ پهلو می زدند . ایدئولوژی مذهبی - شکل مسلط ایدئولوژی در شیوه ی تولید فئودالی است .
در شکل کلاسیک نظام فئودالی ، مذهب در خدمت فئودالیسم بود و آن را جاودانی ، مقدر و مقدس معرفی می کرد . هر چند که در نقطه مقابل نیز جنبش های پروتستانی بر علیه تفوق کلیسای کاتولیک صورت گرفت .