عاشق کارمندان چاپلوس و خبرچین هستند -یعنی کسانی که گزارش کارهای بقیه را به آنها می دهند .
آنها چند کارمند را به عنوان کارمندان نورچشمی انتخاب می کنند و اشتباهات آنها را از چشم بقیه مخفی می کنند و برای بی کفایتی این جمع کوچک در انجام وظایف خود بهانه تراشی می کنند .
در ارتباط برقرارکردن با کارمندان خود ناتوان هستند .
وقتی می توان با گفتگویی ساده و مثبت مشکلی را بر طرف کرد - این مدیران از روشهای تنبیهی استفاده می کنند .
از فعالیتهای مثبت و مفید کارمندان خود تقدیر نمی کنند .
برای مدیر بودن به قدر کافی تجربه و مهارت ندارند .
صادق نیستند -ارتباط کارآمد برقرار نمی کنند - دچار خود شیفتگی واز بالا به پایین به کارمندان خود نگاه می کنند - بین کارمندان تفاوت های زیادی قائل می شوند - هرگز عذر خواهی نمی کنند -کارمندان را درک نمی کنند - با بروز مشکلات از دسترس خارج می شوند - مسئولیت اشتباهات را نمی پذیرند - دید محدودی دارند - به چیزی که می گویند در ظاهر امر اعتقاد دارند ولی در باطن امر هیچ اعتقادی ندارند - و در اصل برای فرار از حرف دیگران آن کار را انجام می دهند - اهل تظاهر هستند - تنها روی کار تمرکز می کنند و مفهوم تعادل بین کار و زندگی را درست متوجه نشده اند و همواره به کارمندانشان پوزخند می زنند و کارمندان را تحقیر می کنند - در کار و مسائل شخصی کارمندانشان نیز تجسس بیش از اندازه دارند و مهمتر ازهمه اینکه بیشتر با کارمندانی که ازآنها منفعتی به ایشان رسیده است را دوست دارند - ودر آخر اینکه از دید این مدیران ناکارآمد دلسوزی در کار هیچ جایگاهی ندارد .