زمستون سردی بود گوشیه بابام زنگ خورد
اما بابام که خونه نیست
شاید گوشیش رو جا گذاشته دنبالش گشتم نبود
بهش احساس نزدیکی میکردم
اما نمی دیدمش
انگار از رگم بهم نزدیک تر بود
هر چقدر تکون میخوردم صدا زیاد یا کم نمیشد
انگار که داره همراهه من تکون میخوره
قطع شد
گوشیمو دراوردم تا به گوشیه بابام دوباره زنگ بزنم
شت
گوشیه خودم داشت زنگ میخورد
انا بود پاک یادم رفت امروز باهم قرار داریم
سریع اماده شدم
تا اومدم برم بیرون گوشیم زنگ خورد
اماا گوشیه من نبود دنبال صدا رفتم از تو اتاقم بود وارد اتاق شدم
_هلو
ااااااااااااااااا
_نمیخ.ای بدونی من کی ام؟
این گوشی تو خونه یه من چیکار میکنه
طرحش برام نا اشناس
_ احمق
چ چیی
_ فکر میکنی کار درستیه گوشیه کسیو بدزدی؟
چی ممیگیی عوضی
_کصخل منم داداشت (با خنده)
قاب گوشیمو عوض کردم