"میم مقاومت"

در زمانهی دریغها و دروغها،
بی عدالتی و نابسامانیها، به وقت تلاطم دردها و فوران خشم.
دلمان را به منجی و آقایی خوش کردهایم که میدانیم از احوال ما خبر دارد.
میدانیم صدای ما را می شنود.
و میبیند چه بر سر مظلومان عالم می آید.
ای آقا و حجت خدا بر زمین، به دل هایمان سامان بده.
و راه نجاتی فراهم نما تا از باتلاق منفعت طلبی ها جان سالم بیرون ببریم.
ما نمی خواهیم هم نفس با ظالمانی باشیم که ظلم می کنند و بی عدالتی!
نمی خواهیم هم جوار با دشمنانی باشیم که در لباس میش فاتحه اسلام را خواندهاند.
و در پی کسب ثروت و جایگاه، برای خودشان دستاویزی ساختهاند.
ای امام زمان(عج) ما را به راهی و منطقی راهنمایی کنید که حق و حقیقت در آن جاری باشد.
که در آن،دنیا سرگرمی بیش نباشد و آخرت اصل و اساس باشد.
این روزگاری که طعم تلخ برایمان بر جا گذاشته چقدر با آرمان شهر مهدوی متفاوت است و فاصله ها دارد.
چقدر نبودن شما برایمان ناگوار است.
ای کاش به دعای خوبان و مناجات بزرگان به همین زودی ها از راه برسید.
و کشور،نسل و جان ما را به برکت حضورتان مهدوی کنید.
دلمان بودن شما را تمنا دارد.
و به هر طریقی در کوشش و تلاش هستیم تا با شما همراه شویم.
ما اسلامی را قبول داریم که در آن ظلم منفور است و ظالم منفورتر.
ما به حکمت و آیینی معتقد هستیم که عدالت را جز به جز و ذره به ذره به ما آموخته است.
حضرت قائم، ما را راهنما باشید و توسل هایمان را بشنوید و پاسخ دهید تا راه را دریابیم.
و در جاده عاشقی رهروانی صادق و یاران با وفایی برایتان باشیم.
تا راه مقاومت را بهتر از قبل ادامه دهیم.
در دلم معرکه ای است .
جنگی به پا شده .
انگار همین جا، چند قدمی من بمب و آتش و باروت به صدا در آمده.
همین قدر نزدیک و مهیب!
دل شوره می گیرم .
طاقت ديدن اين تصاوير را ندارم.
به راستی که ما انسان ها در قرن معاصر چه فاجعه ها که ندیدیم.
فرقی ندارد من در خانه باشم و جنگ کیلومترها آن طرف تر .
بغض می کنم برای مادری که کودک از دست داده.
برای پدری که تمام خانواده اش در خانه بودند و حالا از خانه اش ویرانه ای مانده .
برای دانش آموزانی که دیگر نیستند...
خبرها به ظاهر کوتاه هستند ولی چه عمق نامطلوب و چه فاجعهی عظیمی دارند.
با خودم نشخوار میکنم.
یعنی دخترها و پسرهایی در خاک خفته اند و باز جنگ ادامه دارد.
باز عده ای بی مروت به دنبال منفعت و عده ای انسان نما در سکوت.
به خدا پناه می برم از شر اشراری که هر لحظه ظلم شان بیش تر می شود.
و مصیبتی بدتر از دیگری برای مظلومان تدارک می بینند.
ما از عاشورای حسین بن علی(علیه السّلام)
می آموزیم هیچ خونِ به ناحق ریخته ای فراموش نمیشود.
حق و حقانیت شاید به ازای خون بها و شهادت شهیدان باشد،ولی تا همیشه پیروز هر نبرد و برندهی هر نزاعی است.
باشد که این مقاومت و صبوری بر داغ عزیزان، اجری الهی داشته باشد.
و قرار دهد به دل های بیتاب و قلبهای سوخته.
خنده های مستانهشان آن قدر حقیرانه و پست است که نمیخواهم به چهره هایشان نگاهی بیاندازم.
نمی دانم چه ها کردهاند که وجدان بیدارِ آنها خاموش شده...
انسانیت بر باد رفته و آدمیت به فراموشی سپرده شده.
چقدر دردناک است کاری از دستت برای مظلومی بر بیاید و هیچ کاری نکنی!
سکوت کنی.
بدتر آن است که بتوانی کاری کنی و کاری هم انجام دهی
ولی در حمایت ظالم.
در حمایت مزدور باشی.
حقطلبی با منفعتطلبی در یک سو نیست.
باید آزاده باشی تا بتوانی از حق دفاع کنی و دم بزنی.
چه دست های ناکارآمدی که برای کودکِ مظلوم کاری نمی کند.
چه قدم های بیحاصلی که حاضر نیست برای دفاع از حقانیت قدمی بردارد.
چه جان های بی خاصیتی.
که به وقت دنیا طلبی و طمع و چپاول زنده اند و به وقت دفاع و یاری کودکی که بی پناه شده، مردهاند.
انگار نه انگار که این اخبار به آنها می رسد.
این جنایت هر روز بیشتر و بیشتر میشود.
حواسشان نیست هر روز گَرد مرگ در همه ی نقاط جهان بیش تر پاچیده میشود.
و این خون های به ناحق ریخته شده، فراموش نمیشود.
به گواه تاریخ و مقاومت، سرانجام پیروزی با حق طلبان است.
حتی اگر شمار شهدا و بی گناهان هر روز بیشتر شود.
این خون ها پایان نیست.
راه آزادگی شروع می شود.
پایانی برای آن نیست...
حتی اگر قهقهه های مستانه،خنده های چرکین عده ای در سراسر دنیا بپیچد.
صدای کودکی که به آن ظلم شده،از همه ی آنها گیراتر است.
لیلا حاجی
لیلا حاجی