ما در دنیایی زندگی میکنیم که همه چیز مدام در حال تغییرِ. فصلهای سال تغییر میکنند، در دریاها جزر و مد ایجاد میشه، تورم مدام در حال کاهش و افزایشه، افراد استخدام یا اخراج میشن و خیلی مثالهای زیادی از این قبیل رو میتونیم لیست کنیم. چیزی که ما از این تغییراتِ مدام میتونیم متوجه بشیم این است که قانون اصلی دنیا، تغییرِ! به جای این برداشت، ما عصبانی میشیم.
در درس بیولوژی در دبیرستان خوندیم که قانون انتخاب طبیعی با تغییر سازگار هست. برای مثال ما یاد گرفتیم که اگر ما یه حشره سبزی باشیم در مزرعهای به رنگ قهوهای، و رنگ پوستمون را تغییر ندهیم، به دردسر میافتیم. اینکه بخواهیم بحث کنیم مزرعه باید سبز باشه، قبلا که سبز بود! اما بزودی اتفاق ناخوشایندی برامون میافته. قانون بی رحمه، "یا منعطف باش یا از بین خواهی رفت". متاسفانه معلمانمون به ما نگفتن که این جمله رو به ذهن خودتون بسپارید، این همون درس زندگیه، "منعطف باشید".
در دنیای شرکتها، نیز همه چیز در حال تغییرِ و حتی متخصصین همگاهی اشتباه میکنند.
در سال 1927، هری وارنر گفت: "چه کسی تمایل شنیدن صدای هنرپیشهها را دارد؟"
در سال 1943، توماس واتسون رییس هیات مدیره IBM گفت: "فکر می کنم یک بازار جهانی فقط برای 5 دستگاه کامپیوتر وجود دارد."
در سال 1977، کن اولسن، رییس شرکت تجهیزات دیجیتال گفت: "هیچی دلیلی وجود ندارد که هر فردی بخواهد کامپیوتر شخصی در خانه خود داشته باشد."
اون چیزی که امروز معتبر است، ممکنه که فردا اعتباری نداشته باشد. چیزی که امروز به کار میآید ممکن است فردا کاربردی نداشته باشد. تنها چیز ثابتی که داریم "تغییر" است. اگه خونه رو بمدت سه ماه ترک کرده باشین، بعد از سه ماه میبینید که فرزندتون تغییر کرده، شما رو بابا خطاب می کنه. مسئله عادلانه بودن یا ناعادلانه بودن نیست. همه چیز در حال تغییره.
مخلص کلام
افراد شاد، نه تنها تغییر رو میپذیرند، بلکه با آغوش باز قبول میکنند. اینها افرادی هستند که می گن: "چرا باید بخوام که 5 سال آینده من شبیه 5 سال گذشتم باشه؟"
منبع: کتاب Follow your Dreams از Andrew Mattews
پینوشت: منظور از منعطف بودن به معنی همرنگ جماعت شدن نیست، دیدن تغییرات مدام و سازگار شدن با این تغییرات برای رشد و پیشرفته.