ویرگول
ورودثبت نام
علی صادقی حبیب آباد
علی صادقی حبیب آباد- فوق دکتری مهندسی طراحی و تکنولوژی معماری، دانشگاه رم، ایتالیا. -استادیار و عضو هیات علمی مهندسی معماری، دانشگاه یاسوج. alisadeghi@yu.ac.ir
علی صادقی حبیب آباد
علی صادقی حبیب آباد
خواندن ۳ دقیقه·۶ ماه پیش

معماری و حکمت

معماری و حکمت

در دوران معاصر، ارتباط میان حکمت و معماری به جایگاهی برجسته دست یافته است. یکی از ضرورت‌های امروزین جوامع، بازآفرینی و توسعه معماری اسلامی است. معماری و شهرسازی به‌ عنوان جلوه‌های ملموس تمدن، نقشی پررنگ در تجلی هویت و شکوه تمدن ایفا می‌کنند؛ همان‌طور که حکمت و فلسفه زیربنای شکل‌گیری تمدن‌ها را تشکیل می‌دهند. اما در شرایط کنونی، معماری و شهرسازی بیش از پیش تحت تأثیر اصول و گفتمان‌های مدرن قرار گرفته‌اند. سلطه این رویکردها به اندازه‌ای است که حتی سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های مرتبط با معماری نیز در چارچوب دیدگاه‌های مدرنیته شکل می‌گیرند. برای دستیابی به معماری اسلامی اصیل، ضروری است که تحولات عمیق و ساختاری در دانش معماری به وجود آید. این تحولات می‌بایست نظام آموزشی معماری را نیز در بر گیرد؛ یعنی دانشگاه‌ها ملزم شوند محتوای درسی خود را بازنگری کرده و ساختاری نوین ارائه دهند. حرکت از مبانی مدرن به سمت اصولی برآمده از آموزه‌های معرفتی معماری اسلامی نیازمند بازاندیشی دقیق و فراگیر در تمامی لایه‌های مرتبط با معماری و شهرسازی است.

بررسی اثرگذاری حکمت بر معماری از زوایای گوناگون، با توجه به تنوع مسائل، از اهمیت ویژه برخوردار است. این تأثیر ممکن است در قالب مفاهیمی همچون وحدت در تنوع یا طراحی مبتنی بر فطرت انسانی نمایان شود. همچنین، اصول دیگر مانند وحدت‌نگری می‌توانند فرآیندی ترکیبی از نگرش‌های فکری را عرضه کنند. مطالعه جنبه‌های مختلف معماری به موازات اصول حکمت، زمینه‌ساز ادراک عمیق‌تر ارتباط میان این دو عرصه می‌شود. چنین تحلیلی به روشنی نشان می‌دهد که حکمت چگونه قادر است به معماری جهت دهد و این اثرگذاری بیشتر در محورهایی چون وحدت و فطرت متبلور می‌شود یا خیر. این رویکرد نه تنها به فهم پیوند میان حکمت و معماری کمک می‌کند، بلکه امکان بررسی جامع‌تر این ارتباط را نیز فراهم می‌آورد.

نادیده گرفتن تأثیر فلسفه و حکمت در معماری اسلامی – که نقش واسطه‌ای میان فلسفه اسلامی و دانش معماری ایفا می‌کند – باعث شده برخی پژوهشگران اجزای خاصی از معماری را مستقیماً به فلسفه اسلامی نسبت دهند. چنین دیدگاهی که قصد دارد نقش بنیادینی در ایجاد تغییرات اساسی در معماری داشته باشد، تحت عنوان فلسفه معماری اسلامی شناخته می‌شود. با این وجود، عدم توجه به روش‌شناسی تولید این فلسفه ممکن است روند نظریه‌پردازی در حوزه معماری را دچار نقصان کند. برای دستیابی به پیشرفت پایدار در معماری اسلامی، انجام پژوهش‌هایی جامع پیرامون روابط میان فلسفه و معماری ضروری است. در این راستا، باید مبانی اسلامی به‌ دقت بررسی شده و تأثیر آن‌ها بر معماری به روشنی تحلیل شود تا نظریه‌هایی علمی و هدفمند ارائه گردد.

در طراحی معماری، توجه به نیازهای انسانی یکی از اصول بنیادین محسوب می‌شود. انسان‌شناسی در جهان‌بینی اسلامی می‌تواند بستری توانمند برای شکل‌گیری نظریه‌ها و مفاهیم مرتبط فراهم آورد. به عنوان نمونه، فطرت به‌ عنوان یکی از مؤلفه‌های اساسی در معماری حکمی به موضوعاتی نظیر احترام به حریم شخصی و ارزش‌های اخلاقی در طراحی محیط تأکید دارد. این اصل که ریشه‌ای عمیق در معماری اسلامی دارد، ساختارهایی با رویکردی درون‌گرا پدید می‌آورد. بر اساس دیدگاه انسان‌شناسی اسلامی، درون‌گرایی تنها ویژگی مؤثر نیست، بلکه یکی از ارکان اصلی معماری حکمی نیز به‌شمار می‌آید. چنین نگرشی با تمرکز بر ابعاد معنوی افراد، این ارزش‌ها را برجسته کرده و در طرح‌های معماری تجلی می‌بخشد.

معماریمعماری اسلامی
۰
۰
علی صادقی حبیب آباد
علی صادقی حبیب آباد
- فوق دکتری مهندسی طراحی و تکنولوژی معماری، دانشگاه رم، ایتالیا. -استادیار و عضو هیات علمی مهندسی معماری، دانشگاه یاسوج. alisadeghi@yu.ac.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید