همواره ترس از اینکه دیگران ما را بد قضاوت کنند باعث می شود در مقابل هر پرسشی،پاسخی از آستین درآوریم و به اصطلاح دهان طرف را گل بگیریم. احساس ناامنی ایجادشده از قضاوت شدن بدجوری به روحیه افراد آسیب وارد می کند و کسانی که از اعتماد به نفس لازم و کافی برخوردار نیستند برای رهایی از این احساس بد، بدون هیچ تامل و اندیشه ای به آنچه به مغز تهی از فکر و دانش و پر از باد نخوت و غرور و یا ترس و هراس دست انداخته و در تاریکی پستوی ذهن خود به نزدیکترین چیز چنگ انداخته و آن را به عنوان پاسخ در دامن طرف می گذارند!
اما آیا این روش درستی است؟ آیا هر کدام از ما در قبال گسترش حوزه های دانش و آگاهی مسئولیت نداریم؟ اگر واقعا به مسئولیت خویش واقفیم پس چرا با پاسخهای نسنجیده ذهن پرسندگان را آلوده می کنیم و آنان نیز به خیال خام اینکه پاسخ خود را یافته اند، از مراجعه به متخصصان و کسانی که واقعا شایسته پاسخگویی به آن پرسش هستند،خود را بی نیاز می بینند؟
اگر به پیشرفت جامعه در پرتو دانش و فرهنگ ایمان داریم، تلاش کنیم پای زبان خویش را از گلیم دانش خود فراتر ننهیم و به پاسخ در حوزه دانسته های خود بسنده کنیم و پاسخ به همه سوالات را به اهل آن واگذاریم.