شاید در بسیاری از موارد اسم ابزارهای مالی به گوشتان خورده باشد ولی هیچ تعریفی از در ذهن خود ندارید. ابزار های مالی را می توان به صورت ساده اینگونه تعریف کرد که در واقع قراردادی است که به واسطه آن دارایی های مالی یک واحد تجاری افزایش و در مقابل بدهی مالی شرکت دیگر کاهش می یابد. برای مثال فرض کنید شما سهام یک شرکت را خریداری کرده اید، این برگه سهام برای شما یک دارایی مالی است زیرا قراردای است که در آینده به شما منافع می رساند و برای شرکتی که این سهام را منتشر کرده است یک بدهی مالی می باشد. در واقع می توان گفت در سال های اخیر استفاده از این ابزار ها برای تامین مالی و یا سرمایه گذاری در بین افراد و شرکت ها رواج بیشتری داشته است و به همین دلیل در حسابداری استانداردی هم در ایران و هم در استاندارد های بین المللی برای نحوه ارائه و گزارش این ابزار ها تدوین شده است که در ادامه به تشریح آن ها خواهیم پرداخت.
ابزار مالی: هر قراردادی که منجر به ایجاد یک دارایی مالی یک واحد تجاری شود و یک بدهی مالی یا یک ابزار سهامداری یک واحد تجاری دیگر باشد.
دارایی مالی: هر دارایی که: یا مبادله ابزارهای مالی با نهادی دیگر تحت شرایطی که به طور بالقوه برای واحد تجاری مطلوب است.
بدهی مالی: هرگونه قرارداد و یا تعهدی که به موجب آن می بایست وجه نقد و یا یک دارایی مالی به شرکت دیگری واگذار شود
یا مبادله ابزار های مالی با شرکت های دیگر تحت شرایطی که به طور بالقوه برای واحد تجاری مطلوب نباشد.
قراردادی که از طریق ابزارهای مالکانه خود واحد تجاری قابل تسویه است یا تسویه خواهد شد.
1. ابزار غیرمشتقهای است که واحد تجاری در ازای آن، نسبت به تحویل تعداد متغیری از ابزارهای مالکانه خود واحد تجاری، متعهد است یا ممکن است متعهد شود؛ یا
2. ابزار مشتقهای است که به روشی غیر از مبادله مبلغ ثابتی نقد یا دارایی مالی دیگر با تعداد ثابتی از ابزارهای مالکانه خود واحد تجاری، قابل تسویه است یا تسویه خواهد شد. برای این منظور، حق تقدمها، اختیارهای معامله یا امتیازهای خرید جهت تحصیل تعداد ثابتی از ابزارهای مالکانه خود واحد تجاری در ازای مبلغ ثابتی از هر واحد پول، در صورتی ابزار مالکانه محسوب میشود که واحد تجاری متناسب با تمام مالکان فعلی همان طبقه از ابزارهای مالکانه غیرمشتقه خود، حق تقدمها، اختیارهای معامله یا امتیازهای خرید را اعطا کند. همچنین برای این منظور، ابزارهای مالکانه خود واحد تجاری، شامل ابزارهای مالی قابل فروش به ناشر که طبق بندهای 12 و 13 استاندارد 36 به عنوان ابزار مالکانه طبقهبندی میشود، ابزارهایی که واحد تجاری را تنها در زمان انحلال، به انتقال سهم متناسبی از خالص داراییهای خود به طرف دیگر، متعهد میکند و طبق بندهای 14 و 15 به عنوان ابزارهای مالکانه طبقهبندی میشود، یا ابزارهایی که قراردادهایی برای دریافت یا تحویل آتی ابزارهای مالکانه خود واحد تجاری است، نمیباشد.
الف) دارایی های فیزیکی، به عنوان مثال موجودی کالا، دارایی، تجهیزات و تجهیزات، دارایی های اجاره ای و دارایی های نامشهود (حق ثبت اختراع، علائم تجاری و غیره)
(ب) هزینه های پیش پرداخت، درآمد معوق و اکثر تعهدات ضمانت.
(ج) بدهی ها یا دارایی هایی که ماهیت آنها قراردادی نیست.
ابزار مالی قابل فروش به ناشر ابزار مالی است که به دارنده آن، حق فروش به ناشر را در ازای نقد یا دارایی مالی دیگر، میدهد یا به خودی خود، با وقوع رویدادهای آتی نامطمئن یا فوت یا بازنشستگی دارنده آن ابزار، به ناشر بازگردانده میشود.
بر اساس استاندار های بین الملل ابزار های مالی باید بر اساس محتوا و نه بر اساس شکل قانونی که دارند در حساب ها نگه داری شوند و نهاد هایی که آن ها را منتشر می کنند باید به خود ابزار و اجزای آن را به عنوان سایر بدهی های مالی طبقه بندی کنند.
طبقه بندی ابزار مالی به عنوان بدهی یا حقوق صاحبان سهام به موارد زیر بستگی دارد.
ماهیت قرارداد در هنگام شناسایی اولیه.
تعاریف بدهی های مالی و بدهی حقوق صاحبان سهام.
ویژگی مهم یک بدهی، الزام به انتقال سود اقتصادی است. بنابراین یک ابزار مالی در صورت وجود یک تعهد قراردادی از طرف ناشر برای تحویل پول نقد یا دارایی مالی دیگر به دارنده یا مبادله ابزار مالی دیگری با دارنده تحت شرایط بالقوه نامطلوب برای ناشر، یک بدهی مالی است.
در مواردی که ویژگی مهم فوق الذکر برآورده نشود، در این صورت ابزار مالی یک ابزار حقوق صاحبان سهام است. استاندارد توضیح می دهد که اگرچه دارنده یک ابزار حقوق صاحبان سهام ممکن است حق تقسیم هر توزیع خارج از حقوق صاحبان سهام را داشته باشد، اما ناشر، تعهد یا قراردادی برای انجام چنین توزیعی ندارد. به عنوان مثال، یک شرکت موظف به پرداخت سود سهامداران عادی خود نیست. اگرچه ماهیت و شکل قانونی اغلب با یکدیگر مطابقت دارند، اما همیشه چنین نیست. به طور خاص، یک ابزار مالی ممکن است دارای شکل قانونی حقوق صاحبان سهام باشد، اما در اصل یک بدهی است. سایر ابزارها ممکن است ویژگی های هر دو ابزار سهام و بدهی های مالی را با هم ترکیب کنند.
به عنوان مثال، بسیاری از نهادها سهام ممتاز را منتشر می کنند که باید توسط صادرکننده برای یک مقدار ثابت (یا قابل تعیین) در تاریخ آینده ثابت (یا قابل تعیین) بازخرید شود. در مقابل، دارنده ممکن است حق داشته باشد از ناشر بخواهد سهام را در یک تاریخ خاص یا پس از آن برای مقدار مشخصی بازخرید کند. در چنین مواردی، صادر کننده تعهدی دارد. بنابراین این ابزار یک بدهی مالی است و باید به همین ترتیب طبقه بندی شود.
در خاتمه می توان گفت که استاندارد و مباحث مربوط به ابزار های مالی بسیار مهم و البته جزء پیچیده ترین مباحث در حسابداری می باشد که ما در این مقاله سعی کردیم تا به صورت کلی شما را با مفهموم ابزار های مالی آشنا کنیم و در مقالات بعدی به نحوه ارائه و محاسبه و گزارشگری آن می پردازیم. امیدوارم که این مقاله برای شما مفید بوده باشد. لطفا در صورت سوال و یا نیاز به هر گونه مشاوره در زمینه مالی و حسابداری، مالیاتی یا بیمه ای به سایت و یا اینستاگرام ما به آدرس HESABGOO مراجعه فرمایید.
در صورت نیاز به هرگونه خدمات مشاوره مالیاتی، مشاوره بیمه تامین اجتماعی و انجام خدمات از قبیل تهیه صورت های مالی و پیاده سازی سیستم و کنترل و راهبری و اجرای آن با همکاران ما در تیم حسابداری حسابگو تماس بگیرید و اطمینان داشته باشید که بهترین خدمات در انتظار شماست.