یکی از راههایی که باعث می شود که در کودکان، ذهنیتی ثابت و مضر در مورد خودشان شکل بگیرد، کلمه ی کوچک و به ظاهر بیضرر «باهوش» است که همه جا استفاده میشود. والدین مرتباً فرزندان خود را با بیان اینکه چقدر باهوش هستند تحسین می کنند تا اعتماد به نفس آنها را تقویت کنند. اکنون می دانیم که وقتی کودکان را به خاطر باهوش بودن تحسین می کنیم، ابتدا فکر می کنند: "اوه چه قدر خوب، من باهوشم" اما بعداً وقتی با مشکل مواجه می شوند، شکست می خورند یا به نوعی خرابکاری می کنند، همانطور که همه عمل می کنند، فکر می کنند: اوه، من آنقدرها هم باهوش نیستم. آنها به طور مداوم خود را در برابر این ذهنیت ثابت از قبل شکل گرفته ارزیابی می کنند. خوب است که کودکان را تحسین کنید، اما همیشه کارهایی که انجام داده اند را ستایش کنید و نه آنها را به عنوان فرد. در اینجا چند گزینه برای استفاده در موقعیت هایی که ممکن است احساس کنید نیاز به استفاده از کلمه "باهوش" دارید، آمده است:
به جای اینکه بگویید: آیا می توانی تقسیم کسرها را انجام دهی؟ عجب باهوشی! بگویید: آیا می توانی تقسیم کسرها را انجام دهی؟ این خیلی خوبه که یاد گرفتی چگونه این کار را انجام دهی.
به جای اینکه بگویید: شما آن مساله پیچیده را اینگونه حل کردید؟ این خیلی هوشمندانه است! بگویید: من راه حل شما را برای مساله دوست داشتم. خیلی خلاقانه است.
به جای اینکه بگویید: تو مدرک علوم داری؟ تو یک نابغه ای! بگویید: تو مدرک علوم داری؟ حتما خیلی زحمت کشیدی!