ما امروز با دنیای VUCA مواجهیم . دنیایی که با نوسان ،عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام همراه است.به دلیل تغییرات سیاسی و تکنولوژی در حال تغییر، جهان کنونی ناپایدارتر و مبهمتر از گذشته شدهاست. در دنیای VUCA، توانمندی های خاص بسیار مهم است. یکی از این توانمندی ها مفهومی به نام پادشکنندگی است. باد شعلۀ شمع را خاموش میکند اما آتش را شعلهورتر میسازد. تصادفیبودن، عدم قطعیت و آشوب نیز همینطورند: باید ازشان بهره برد نه اینکه خود را از آنها پنهان کرد. باید آتش باشید و مشتاق وَزِش باد تا بتوانید در ددنیای VUCA دوام بیاورید و قوی تر شوید. در واقع نمیخواهیم فقط از عدمقطعیت روز افزون جهان اطرافمان جان سالم به در ببریم یا به زحمت از عهدهاش بربیاییم. میخواهیم از عدم قطعیت جان به در ببریم و به علاوه حرف آخر را بزنیم. مأموریت ما این است که چطور محیط مملو از امور نادیده، مبهم ،پیچیده و غیرقابل توضیح را رام کنیم، حتی بر آن مسلط شویم و شکستش دهیم. چگونه؟
مفهوم پادشکنندگی (به انگلیسی: Antifragility) یک ویژگی در سیستم های پیچیده است که اگر در معرض نوسان ،تنش و ضربه یا هر نوع ناملایمت قرار بگیرد، به موقعیتی بهتر از قبل خواهد رفت و در برابر آن عامل، مقاومتر خواهد شد. مفهوم پادشکنندگی فراتر از قابلیت ارتجاع و استحکام ساختاری است چرا که سامانه را در موقعیت بهتری از وضعیت پیشین قرار میدهد. این مفهوم ابتدا توسط نسیم طالب ارائه شده است.
شکنندگی را میشود به این صورت تعریف کرد: آنچه نوسان (Volatility) را دوست ندارد .
آنچه نوسان را دوست ندارد از تصادفیبودن، عدم قطعیت، بینظمی، خطاها، استرسزاها و غیره هم خوشش نمیآید. هر چیزی که شکننده است را تصور کنید، مثلاً اشیایی در اتاق نشیمن مانند قاب شیشهای، تلویزیون یا حتی از آن بهتر، ظروف چینی در کابینت. اگر شما برچسب «شکننده» روی آنها بزنید آن وقت الزاماً میخواهید که آنها در صلح، آرامش، نظم و پیشبینیپذیری باشند. اما مفاهیم و چیزهای پادشکننده بر خلاف مفاهیم شکننده از نوسان،تصادفیبودن، عدم قطعیت، بینظمی، خطاها، استرسزاها و غیره خوشش میآید و از این شرایط نیرو میگرد و بهتر میشود.
مثال بارز از سیستم پادشکننده بدن انسان و سیستم ایمنی آن است که با هر بار بیمار شدن نسبت به آن بیماری و نمونه ها مشابهش تقویت شده و مقاوم میشود و گونه های مقاوم به مرور زمان غالب شده و باقی میمانند. همین امر در خصوص فضای کسب و کار نیز رخ میدهد.
استارتاپ ها در محیط کسب و کار با افزایش فرصت های اجرا و سعی و خطا باعث میشوند تا مدل های کسب و کار در شرایط مختلف مورد آزمون قرار گیرند و در نهایت کل فضای کسب و کار به سمت پادشکنندگی حرکت کند. در حقیقت اجزای این فضا شکننده هستند اما بخش هایی از مدل های کسب و کار و یا همه یک مدل کسب و کار انقلابی میتواند موجب ایجاد پادشکنندگی کلی در سیستم شود.
نکته اساسی این است که چه کسانی دارند اکوسیستم های استارتاپی را هدایت میکنند ؟ آیا کسانی که در حال هدایت اکوسیستم های استارتاپی و ترغیب بنیانگذران به ارائه مدل های جدید کسب و کار و آزمون آنها هستند خودشان هم از این موضوع حسی دارند؟ یعنی پایشان تر شده است ؟
ایجاد مدل کسب و کار پادشکننده نیازمند ارائه ، آزمون و حذف نمونه ها شکننده زیادی است که به بهای شکست هزاران فاندر محقق میشود و در نهایت هم گرادانندگان اصلی این فضا از این موضوع بدون آنکه ضرری کرده باشند منتفع میشوند.
چه باید کرد؟