امروز ساعت 9 از خواب بیدار شدم. امروز میخواستم اثر مرکب را روی زندگی ام تاثیر دهم . به همین دلیل از انجام کارهایی که فکر می کردم.، ترک آنها موجب بهتر شدن روال زندگیم میشود را شروع کردم. در صبح با پدرم به قدم زدن و پیاده روی رفتیم. سپس به مغازه ای برای خرید میز تحریر رفتیم و آن را هم خریدیم. به خانه آمدیم و قطعات مختلف میز را با هم وصل کردیم و آن را تمیز کردیم و در اتاق گذاشتیم. سپس نهار خوردیم و خانواده ام مشغول به استراحت کردن شدند و من چون کار خاصی انجام نداده بودم، ترجیح دادم کمی کتاب بخوانم و البته کمی هم بازی!
بعد از استراحت کردن،با پدرم برای قدم زدن و صحبت کردن رفتیم. در راه در مورد انتخاب رشته و سختی و آسونی های سال نهم ، یعنی سال تحصیلی پیش رو حرف زدیم. سالی که باید رشته مورد علاقه و رشته ای که احساس می کنی در آن مهارت داری را انتخاب کنی و برای موفقیت در آن رشته باید نهایت تلاش خود را بکنی و به قول معروف صد خودت رو بذاری.صد گذاشتن ! چه جالب. این همان جمله ای است که در کتاب اثر مرکب خواندم.
در هر رابطه ای که شما روزانه برقرار می کنید، چه کاری باشد چه انسانی و . . . . .
باید صد خودتان را بگذارید. یعنی در واقع اشتباه است که فکر می کنیم باید طرف مقابل هم کمکی در این مورد بکند. این همان چیزی است که در کودکی به ما آموخته اند: تو نیکی کن و در دجله انداز، که ایزد در بیابانت دهد باز.یعنی وقتی شما در رابطه های روزمره زندگیتان نمیتوانید یا نمیخواهید صد خودتان را بگذارید ، این یعنی شما نباید اتظار داشته باشید که دیگران هم صد خودشان را بگذارند و با شما به خوبی و مهربانی رفتار کنند. چون اگر این چنین شود بی عدالتی از الان هم بیشتر گسترش می یابد.پیشنهاد من به شما این است که حتما حتما کتاب اثر مرکب را مطالعه فرمایید . شده برای یک بار ، شده برای دو بار ، و حتی هزاران هزار بار.کتاب خوب ای است دگر!