آرمان امیری
آرمان امیری
خواندن ۱ دقیقه·۴ ماه پیش

کار های من در 1403/5/20

من امروز شنبه مورخه 1403/5/20 را با بیدار شدن از خواب در ساعت 8 صبح شروع کردم.صبحانه خوردم ، کمی به کتاب گوش دادم و سپس وسایلم را جمع کردم و با پیاده روی ای ملایم به سمت مغازه تانای احدی ( فروشگاه کارفرما)راه افتادم. در تمام راه آهنگ گوش میدادم تا بتوانم کمی از استرس خودم را کم کنم. وقتی به آنجا رسیدم مغازه باز نشده بود. در همین اول کار فهمیدم که قرار است با چه انسانی کار کنم. انسانی بی توجه به وقت، انسانی که به قولش عمل نمیکند. نمیتواند به حرف هایش عمل کند و ....

مدت زیادی آنجا منتظر شدم و سپس به آقای احمدی زنگ زدم . او گفت که تا ساعت 10:30 می رسد و من ساعت 11 کلاس داشتم! بنابر این منتظر ماندم و وقتی ساعت به 10:30 رسید زنگ زدم و به ایشان گفتم که ساعت 11 کلاس زبان دارم و اگر نابعالی نمی توانید برسید ، عصر مزاحمتون میشم. گفت تا 10 دقیقه دیگه اونجام و من هم قبول کردم. 11 دقیقه بعد ایشان آمدند و در مورد کار حرف زدیم. ایشان گفت که من کار هر دو سایت را می خواهم و تا عصر نام دامنه های مورد نظرم رو برای شما میفرستم و شما آن را برای من بخرید. من هم قبول کردم. سپس از مغازه بیرون اومدم و با عجله هرچه تمام تر به سمت ایستگاه تاکسی ملاجامی رفتم و در آنجا هم تقریبا نیم ساعتی مشغول شدم. سپس ساعت 11:20 به کلاس زبان رسیدم و امتحانم را دادم و به خانه برگشتم. سپس تمام آن روز را مشغول به کار با ویژگی های مختلف المنتور بودم تا بتوانم بهترین کار را در زمان بستن قرارداد از خودم نشان بدهم.

کار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید