مدتها در عکسهای ویلیام اگلستون به دنبال معنا میگشتم. بهتر بگویم: میگشتیم؛ انگار ما ایرانیها دوست داریم همهچیز معنای مشخص و کارآمد داشته باشد وگرنه بودنش را ارزشمند نمیدانیم. بعدها نمیدانم از کجا و چگونه نحوهی نگاه به عکسهای اگلستون را فهمیدم. متوجه شدم تنها باید نگاه کرد، دقیق نگاه کرد، تخیل کرد و لذت برد. اصلا معنایی در کار نیست! وقتی این را فهمیدم و شروع کردم به نگاه کردن عکسها آسوده شدم. وقتی دنبال معنا نگشتم عکسها تازه تاثیرگذار شدند، راستش معنادار هم شدند! به نظرم زندگی هم همین است!