
روز تشییع جنازه ی شیوا ارسطویی سه نفر از قاتلانش هم آمده بودند.
نفر سوم در چاق سلامتی خندان تر و خوشروتر می نمود. خصلتی که سال ها می شد کسی در او سراغش نداشت. همه او را با بدخلقی هاش می شناختیم. چه از زمان ویراستار بودنش در ناشری تازه پا و بازاری، چه در زمان بررس نشر شدنش در نشری دیگر، که ماجراها چاق کرد آن جا برای خیلی از داستان نویس هایی که گول ظاهر شیک داستان نویس بودنش را خورده بودند. اعتراض ابوتراب خسروی را هنوز یادمان هست به تیراژ مشکوک کتاب هاش در همین نشر. و همین طور به شکایتی جنجالی که همین نشر با پیگیری های همین نفر سوم از او کرد. همین بلاهای جانگداز را همین نویسنده در همین نشر سر شیوا ارسطویی هم آورد. که آن را هم همه مان یادمان هست. و همین طور دل خون و فریادهای شیوا ارسطویی را که گفته بود «بچه جون، من خودم دستت رو گرفتم بردم خیلی جاها بند کردم. همین جا رو تو از من داری. اون وقت داری چوب لای چرخ من می ذاری، قزمیت؟»
و حالا قاتلانش، هر نفر سه شان، آمده بودند از مردن شیوا مطمئن بشوند. هیچ غمی را هیچ کس نمی توانست در صورت هیچ کدام شان رد بزند.
از نفر سوم پرسیدم «هیچ شد به شیوا سر بزنی بری احوالش رو بپرسی؟»
نفهمید کجاش را زده ام. فقط می خواست از حرف هایی خلاص بشود که جلو آینه به خودش زده بود. یکبارگی شد همان بدخلق و گرگی که همیشه بود. صورتش گُر گرفت و سرخ شد و صداش را کشید سرش که «تقصیر خودش بود دیوونه. درِ خونه ش رو بسته بود روی همه. هیچ کس رو هم به خودش راه نمی داد. با همه سر لج افتاده بود. حتا می گن پسرش رو توی خونه ش راه نمی داده. مُردنش رو هم بعد از پنج روز همه فهمیده ن. از بوی گندی که ازش بلند شده بود.»
فکر می کرد این جوری دارد از شر شیوا راحت می شود و همه ی تقصیرها را می اندازد گردن خودش، اما او نمی دانست فقط به فقط دارد عذاب وجدان های خودش را با فریادش لو می دهد.
جای من دیگر آن جا کنار آن قاتلان آدم فروشی نبود که روزگارشان را با نانی می گذراندند که باید به خون شیوا و کورش و یعقوب و امثال من و محمدرضا کاتب می زدند تا خوردنی بشود. آمده بودم آن جا، قلق گیری، تا از خیلی چیزها مطمئن بشوم. که شدم...
بریده یی از فیلم و متن «چرا قاتلان شیوا ارسطویی و کورش اسدی و یعقوب یادعلی را اعدام نمی کنید؟»، موجود در اینستاگرام، فیس بوک، یوتیوب، ویرگول، بلاگفا : وبلاگ مجنون مست» حسن بنی عامری
https://www.aparat.com/v/dwq503k
https://www.facebook.com/share/v/1F6iBZGwC8/
#حسن_بنی_عامری #شیوا_ارسطویی #کورش_اسدی #یعقوب_یادعلی #جنبش_ادبی_ما