خلاقیت به چه درد یک محتوانویس میخورد؟؟
در این نوشتار قصد داریم به موضوعی بپردازیم که برای یک تولید کننده محتوا مانند نان شب واجب است!
در نوشتار "ویژگی های یک محتوای خوب" گفته شد که محتوا باید نو و تازه باشد. همچنین گفته شد که در دنیایی که روزانه صدها هزار محتوا تولید میشود ما باید مخاطب را مجاب کنیم که (بیا و رو محتوای من کلیک کن!)
یک محتوای نو چگونه به دست میآید؟ با پرورش و رشد خلاقیت.
چطور یک تفکر خلاق داشته باشیم؟
خلاقیت یعنی جهان را طوری مشاهده کنم که دیگران نمیکنند.
در دنیای محتوا ما میگوییم همه چیز جهان میتواند یک محتوا باشد.
وقتی من و شما به اطرافمان با نگاه یک مشاهدهگر بنگریم به خوبی متوجه این جمله خواهیم شد.
نگاه کردن و ناظر بودن با مشاهده کردن زمین تا آسمان تفاوت دارد. وقتی شما نگاه میکنی در ثانیه میبینی و میگذری اما وقتی مشاهده میکنی کمی بیشتر از چند ثانیه تمرکز میکنی، جزئیات سوژه را میبینی و از زاویهای دیگر متوجه نکاتی میشوی که کمتر کسی به آن دقت کرده. این یعنی مشاهده!
برای مشاهدهگر بودن فقط و فقط باید تمرین کرد.
تمرین اول: به یک پارک، یک مرکز خرید، کتابخانه یا هرجایی که احساس میکنید میشود کمی بدون مزاحم نشست بروید، یک قلم و کاغذ بردارید و شروع به نگارش همه چیز کنید. سطل زباله، زوجهای پیر و جوان، برگ درختان، در مورد همه چیز بنویسید. با دقت و لذت به اطراف بنگرید (طوری نشود که دیگران فکر کنند خل شدهاید!)
این تمرین را تا وقتی که مشاهدهگری برایتان تبدیل به عادت شود ادامه دهید.
اگر آدم درونگرایی هستید میدانم که این یک تمرین بسیار سخت برای شما است اما این یک واقعیت است که گفتگو کردن و حضور در گروههای اجتماعی به رشد خلاقیت شما کمک میکند.
حضور در اجتماعات و یا جمعهای دوستانه با تبادل نظر و بحث و بالا و پایین کردن یک موضوع همراه است که موجب میشود تا شما با زاویههای دید بسیار متفاوت آشنا شوید.
ارتباط برقرار کردن و یا به قولی ساختن یک شبکه به شما کمک میکند تا مهارتهای گوناگون خود را بسنجید، از آنجایی که هیچ آدمی کاملا شبیه به هیچ آدم دیگری نیست پس هرکسی میتواند یه چراغ روشن برای رشد خلاقیت شما باشد. شما برای پرورش خلاقیت باید مانند یک کاشف عمل کنید و دیدگاهها و تجربیات تازه را از درون آدمها کشف کنید.
حتما شنیدهاید که مغز مانند یک عضله است و اگر آن را به حال خود رها کنیم افتضاح به بار میآید!
در مورد خلاقیت هم همین است. اگر میخواهید فرد خلاقی باشید باید مغزتان را به چالش بکشید.
بستن ساعت به دست راست و حل کردن جدول و پیاده روی در یک مسیر جدید خوب است اما کافی و عالی نیست.
حوزه مورد علاقه خود را پیدا کنید و کاری را که دوست دارید را با کاری که باید انجام دهید تلفیق کنید.
پیشنهاد:
اگر به ادبیات علاقه دارید شعر حفظ کنید.
اگر به فوتبال علاقه دارید روپایی تمرین کنید.
اگر به نقاشی علاقه دارید یک دفتر رنگآمیزی بخرید.
اگر به آشپزی علاقه دارید چیزی جدید بپزید.
و در آخر اگر بخواهیم خلاصه جواب بدهیم که چرا باید خلاق باشیم میگوییم:
خلاقیت، اعتماد به نفس تزریق میکند.
خلاقیت، موجب کشف راهکارهای بهتر برای مشکلات میشود.
خلاقیت، به شما این توانایی را میدهد که متفاوت و نوآور باشید.
تمرین دوم: یک مداد بردارید رو به روی خودتان قرار دهید.
چه چیزی میبینید؟ مداد را از زاویههای مختلف نگاه کنید و در مورد آن بنویسید.
فراموش نکنید شما قرار است یک محتوانویس باشید پس نوشتن و نوشتن را در الویت قرار دهید.
سبز بمانید ?